رشد شیعه در ایران
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلید واژه: پیدایش شیعه، شیعه، ایران
پرسش: چگونه شد که شیعه در ایران رشد کرد؟
پاسخ: از وقتی که اسلام در ایران راه پیدا کرد، به همراه آن اسلام شیعی و سنی در این سرزمین راه یافت؛ چون تشیع و تسنن دو شاخه یا دو قرائت و یا دو جمعیت سیاسی - مذهبی درون خانواده اسلام قرار دارند. امروزه همه شاهدیم که در هر جا اسلام پا گذاشته است، دو جریان سیاسی - مذهبی مذکور حضور دارند. در اکثر کشورهای اسلامی جمعیت شیعه نسبت به جمعیت سنی کمتر است، به جز در چند کشور از جمله ایران، جمهوری آذربایجان، عراق، کویت، بحرین، یمن و لبنان که جمعیت شیعه برابر با اهل سنت، و یا بیشتر است. در ایران قریب به نود درصد مردم شیعه هستند. این پدیده مانند دیگر پدیدههای مهم اجتماعی از زمینهها و عوامل گوناگونی پدید آمده که مهم ترین آن برتری عرب بر عجم از سیاستهای عمر،
خلیفه دوم بود و بعد
عثمان آن را ادامه داد. اما هنگامی که امام علی(ع) حکومت را در دست گرفت، با آنان به عدل رفتار کرد. اما بعد از آن که بنیامیه قدرت را در دست گرفت، سیاست عمر را در پیش گرفت و ایرانیان را شهروند درجه دوم به حساب آورد.
پیش از بیان
پیدایش شیعه در ایران، لازم است در نخستین قدم به مفهوم شیعه توجه کنیم. شیعه به معنای پیرو و در اصطلاح، کسی است که از امام علی(ع) پیروی کرده و او را خلیفه بلافصل میداند و دیگران را غاصب این مقام میداند.
در مورد پیدایش شیعه میتوان از دو زاویه وارد بحث شد؛ یکی از زاویه شیعه به معنای پیرو علی و دیگری شیعه به معنای جمعیت سیاسی – مذهبی.
شیعه به معنای
پیرو علی(ع) از زمان
پیامبر(ص) مطرح بود. پیامبر فرمود:«إنّ علیّاً و شیعتَه هم الفائزون یوم القیامة؛
علی و شیعیانش در روز
قیامت پیروز و رستگارند».
در زمان پیامبر تعدادی به عنوان
شیعه و
پیرو علی(ع) شناخته میشدند که «
مقداد بن اسود »، «
سلمان فارسی »، «
ابوذر غفاری » و «
عمار یاسر » در این امر از دیگران سرآمد بودند.
شیعه به معنای یک جمعیت سیاسی - مذهبی که به
خلافت بلافصل علی(ع) عقیده داشته باشند، در جریان
سقیفه بنی ساعده و پس از
رحلت پیامبر شکل گرفت؛ چون در این هنگام برخی از
صحابه ، حکومت
ابوبکر را به رسمیت نشناختند، و به جای آن خواهان حکومت علی(ع)شدند. افزون بر تمامی
بنیهاشم و زبیر بن عوام، عدهای از
مهاجران از جمله
خالد بن سعید ،
سلمان فارسی ،
ابوذر غفاری ، مقداد بن اسود،
عمار یاسر ، بریده اسلمی، و همچنین عدهای از انصار از جمله ابوالهیثم بن تیهان، سهل بن حنیف، عثمان بن حنیف،
عبداللَّه بن مسعود ، زید بن وهب، خزیمة بن ثابت ذوالشهادتین، ابی بن کعب و ابی ایوب انصاری با حکومت ابوبکر به مخالفت برخاستند و خواستار این شدند که قدرت سیاسی جامعه اسلامی به دست
امام علی قرار گیرد.
این افراد هسته اولیه شیعه به عنوان یک جمعیت سیاسی - مذهبی را تشکیل دادند و سپس افراد دیگری به آنان ملحق شدند.
مرحوم سید محسن امین در کتاب
اعیان الشیعه ، بیش از هفتاد و هفت تن از صحابه پیامبر را نام میبرد که این عده به عنوان شیعه علی (به معنای دوم) شناخته میشدند
سپس در بین
تابعین و نسلهای بعدی شیعه گسترش چشمگیری یافت.
از وقتی که اسلام در ایران راه پیدا کرد، به همراه آن
اسلام شیعی و سنی در این سرزمین راه یافت؛ چون
تشیع و تسنن دو شاخه یا دو قرائت و یا دو جمعیت سیاسی - مذهبی درون خانواده اسلام قرار دارند. امروزه همه شاهدیم که در هر جا اسلام پا گذاشته است، دو جریان سیاسی - مذهبی مذکور حضور دارند. در اکثر کشورهای اسلامی جمعیت شیعه نسبت به جمعیت سنی کمتر است، به جز در چند کشور از جمله ایران، جمهوری آذربایجان، عراق، کویت، بحرین، یمن و لبنان که جمعیت شیعه برابر با اهل سنت، و یا بیشتر است.
در ایران قریب به نود درصد مردم شیعه هستند. این پدیده مانند دیگر پدیدههای مهم اجتماعی از زمینهها و عوامل گوناگونی پدید آمده که برخی از مهمترین علل بدین شرح است:
برتری عرب بر
عجم از سیاستهای عمر،
خلیفه دوم بود و بعد عثمان آن را ادامه داد.
هنگامی که
امام علی(ع) حکومت را در دست گرفت، با آنان به عدل رفتار کرد. بعد از آن که بنیامیه قدرت را در دست گرفت،
سیاست عمر را در پیش گرفت و ایرانیان را شهروند درجه دوم به حساب آورد.
در سیاست عمر و
بنی امیه آمده است:
در مدینه نباید ایرانیان باشند؛ زبان ایرانی نباید تکلم گردد؛ از پول بیت المال باید اسرای عرب آزاد شوند، نه ایرانی؛ عربها از ایرانیها زن بگیرند، ولی به ایرانیها زن ندهند؛ مسلمانان واقعی عربها هستند، نه عجمها و ایرانیها. عرب از غیر عرب ارث ببرد، ولی غیر عرب و ایرانی از عرب نباید ارث ببرد؛ کارهای مشکل و طاقت فرسا را باید ایرانیها انجام دهند، نه عربها؛ در صف اوّل
نماز جماعت باید عربها باشند، نه غیر عرب؛
امام جماعت و قاضی باید عرب باشد، نه عجم و غیر عرب.
طبیعی است که این سیاست، ایرانیها را به «عُمَر» که از شخصیتهای برجسته اهل سنت به شمار میآید، بدبین میکند. اما
امام علی(ع) در برابر این سیاست قرار داشت. حضرت با کمال رفق و مدارا با ایرانیها برخورد میکرد که گاهی مورد اعتراض برخی از عربها قرار میگرفت.
ابن عباس میگوید: یکی از دلائل
شکست علی(ع) این بود که امتیازات عربی را در نظر نگرفت و عربها بر حضرت خشمگین شدند.
سیاست امام علی ایرانیان را به خود جذب نمود.
آن گاه که
کوفه مرکز خلافت امام علی شد و عراقیها از حکومت امام دفاع و در برابر معاویه ایستادگی کردند، بسیاری از یاران حضرت از نظر اعتقادی شیعه نبودند، ولی از نظر سیاسی شیعه علی بودند.
تشیع سیاسی عراقیها زمینهای شد برای تشیع اعتقادی در عراق و مناطقی که از نظر تشکیلات سیاسی زیر نظر عراق بود. (در دوره بنی امیه تمامی مناطق ایران زیر نظر استانداری کوفه اداره میشد). افزون بر این مهاجرت طایفه اشعریها به قم، موجب شد قمیها شیعه شوند.
شهر
قم را باید نخستین شهر شیعی دانست. شهر قم از شهرهایی بود که در سال ۲۳ هجری به دست
اعراب و با فرماندهی ابوموسی اشعری فتح گردید و مردم آن به اسلام گرویدند. پس از گذشت شصت سال این شهر و اطراف آن توسط قبیله
اشعری که از اهالی
کوفه بودند، به عنوان پناهگاهی امن برگزیده شد و آنان از ترس
حجاج ، حاکم
بنیامیه در عراق، از کوفه به عنوان پناهگاه به قم آمدند.
برخی از مورخان علت آمدن اشعریان را به قم این گونه نوشتهاند:«
عبدالرحمان بن محمد بن اشعث »
امارت سجستان را از ناحیه حجاج بر عهده داشت، پس از خروج (شورش) وی بر حجاج و شکست او، به کابل گریخت؛ فرزندان سعد بن مالک بن
عامر اشعری به نامهای عبدالرحمان و عبدالله و احوص و اسحاق و نعیم که در شمار لشکر
ابن اشعث بودند، از وی جدا شده و در اطراف قم ساکن شدند. به دنبال آن بستگان و عموزادگانشان نیز به قم آمدند و بر این منطقه تسلط یافتند؛ عبدالله فرزند بزرگ سعد بود. وی پسری داشت که شیعه امامی بود و در کوفه رشد یافته بود. او هم از کوفه به قم آمد و میتوان گفت که او افکار تشیع را به قم انتقال داد.
پسر
عبدالله بن سعد اولین کسی بود که پیرو
امام صادق(ع) شد. به احتمال زیاد او «
عیسی بن عبدالله» است، که از
امام صادق و
امام کاظم(ع) روایت نقل کرده و همچنین سؤالاتی را برای
امام رضا(ع) فرستاده است. به نظر میرسد دیگر افراد این قبیله از او پیروی کرده باشند.
پس از عیسی بن عبدالله فرزندش «
محمد بن عیسی » رهبری اشعریان را عهدهدار شد. وی
امام رضا(ع) را دید و از
حضرت جواد(ع) [[]] روایت نقل کرد؛ پس از محمد پسرش «احمد بن محمد بن عیسی» رهبری را به دست گرفت. احمد با حضرت رضا و حضرت جواد و
امام هادی(ع) ملاقات کرد.
بدین ترتیب قم به عنوان مرکز عمده حدیث امامی که در ابتدا در کوفه روایت میشد، مرکزی برای تشیع شناخته شد. کمک قم در رشد مذهب شیعه امامی به لحاظ پناهگاه اصلی دانشمندان محدث امامی و به دلیل پیروی از
امامان(ع) مؤثر بوده است.
انشعاباتی که در کوفه میان شیعیان پدید آمد، هیچ کدام در بین شیعیان قم دیده نشده است، بدین ترتیب قم به عنوان مرکز عمده حدیث و شیعیان امامی درآمد. کمک قم در رشد شیعه امامی، هم به لحاظ پناهگاه اصلی دانشمندان محدث امامی و هم به دلیل پیروی بی شائبه از امامان شیعه اثری به سزا داشته است.
در قرن چهارم که بغداد مرکز
علمای شیعی شد، تلاشهای عالمانه
شیخ مفید ،
شیخ طوسی و دیگران سبب شد برخی از مناطق ایران همانند ری و جبال به تشیع گرایش پیدا کنند.
فعالیتهای
علامه حلی در اوضاع سیاسی ایران در زمان
سلطان مغول «اولجایتو» تأثیر گذاشت و او به مذهب تشیع گرایش پیدا کرد و از سال ۷۰۷ هجری قمری در ایران مذهب شیعه اثنا عشری رسم شد.
محبوبیت علویان در ایران ،
مظلومیت آنان و مهاجرت
سادات علوی به ایران نیز، زمینهساز گسترش شیعه در ایران است.
کمکهای شایان امامان به ایرانیها در
رفع تبعیض و ظلم بر آنان در این رویکرد مؤثر است.
پیدایش سنیهای معتدل و دوستدار اهل بیت که از اینها برخی تعبیر کردهاند به سنی دوازده امامی.
آنان هم به خلافت خلفای راشدین عقیده داشتند و هم به امامت دوازده امام.
در قرن سوم، مردم
گیلان بر اثر ظلم و ستم کارگزاران
طاهریان ، علیه آنان قیام کردند و جابر بنهارون را که در آن نواحی، فرمانروا بود، از آن جا بیرون کردند. رهبران این قیام، محمد و جعفر، از اهالی دیلم، شیعه بودند.
دیلمیان برای استواربخشی قدرت خود، تصمیم گرفتند از
علویان دعوت کنند. آنان به سراغ «محمد بن ابراهیم» رفتند که نپذیرفت و «
حسن بن زید حسنی » را به آنان معرفی کرد. «
حسن بن زید » که بعدها به نام داعی اوّل یا داعی کبیر لقب یافت،دعوت آنان را پذیرفت و به سوی طبرستان رفت. با رفتن وی به آن نواحی، عدهای از مردم غیر مسلمان نیز به دست او مسلمان شدند. او از دیلم روانه شرق مازندران شد و ضمن درگیری با
حاکمان طاهری ، موفّق شد بر منطقة
مازندران تسلط یابد و بعد از پیروزی، در آمل استقرار یافت. پس از آن، آمل، ساری و گرگان، به ضمیمة گیلان و دیلم، جزو مناطقی بودند که مدت بیست سال توسط علویان اداره میشد.
دولت
علویان طبرستان ، نخستین دولتی علوی بود که در شرق اسلامی، به دور از تأیید
خلفای عباسی تشکیل شد.
در حقیقت این نخستین بار بود که
علویان پس از قیامهای طولانی در مناطق مختلف، توانسته بودند دولتی را تشکیل دهند.
عقیده «
حسن بن زید » را
تشیع زیدی دانستهاند، اما برخی از منابع وی را از
علمای شیعه و
والیان امامیه به حساب آوردهاند.
آنان از سال ۲۵۰ تا ۳۴۵ بر
طبرستان حکومت کردند.
عدهای بر این باورند که اولین سلسلة دوازده امامی ایرانی، باوندیان،
حاکم در مازندران، در دورة
سلجوقی بودند که به عنوان پناه دهنده به عالمان امامی، عمل میکردند.
برخی
آلبویه را به عنوان نخستین سلسلة
شیعه دوازده امامی ایرانی به شمار آوردهاند. کسانی که در آغاز بیشتر زیدی بودند و بعد از مدتی در صدد حمایت از
معتزله و شیعه برآمدند.
دومین حکومت مقتدر شیعی در ایران
آلبویه ، فرزندان ابوشجاع (که برخی نسب آنان را به
شاپور پادشاه
ساسانی میرسانند) دولت مقتدر شیعی را در بخش بزرگی از ایران و عراق تشکیل دادند. بویهیان در سال ۳۲۲ وارد شیراز شده، آنجا را مقر حکومت آتی خود قرار دادند. آل بویه پس از تثبیت حکومت خود در فارس و خوزستان، به سوی بغداد حرکت کردند. سرانجام در سال ۳۳۴ معزّالدوله وارد
بغداد شد و بر
خلیفه بغداد چیره گردید.
سلطة آنان بر بغداد، از عوامل مهم گسترش تشیع در قرن چهارم است. البته پیش از آمدن آنان به بغداد، تشیع در آن جا نفوذ داشت، که بدون چنین نیرویی، آلبویه نمیتوانستند در این شهر دوام بیاورند.
در تشیع آل بویه تردیدی نیست، ولی در اینکه زیدی بودند یا امامی، به صورت قطعی نمیتوان نظر داد. به نظر میرسد نخستین فرمانروایان آنان زیدی باشند
اما سپس به مذهب اثنی عشری گرایش پیدا کردند. رکنالدوله با
شیخ صدوق مناسبات گرمی داشته است.
نوشتن برخی از شعارهای شیعی به دستور
معزّالدوله در سال ۳۵۱ بر در مساجد، حکایت از تشیع امامی وی دارد.
در سایه حکومت ۱۱۳ ساله آلبویه، شیعیان توانستند با آزادی نسبی موجود، دامنههای افکار شیعی را توسعه داده، عقاید و احادیث خود را در قالب کتابها و رسالهها تدوین و عرضه کنند.
از پدیدههای مهم این دوران را میتوان برگزاری مراسم گرامیداشت
عاشورا در بغداد در سال ۳۵۲ از سوی معزّالدوله برشمرد. در کنار این مراسم، مراسم بزرگداشت روز
غدیر نیز با شکوه تمام برگزار شد، بنابر این نباید در گرایش امامی معزّالدوله تردید کرد.
سایت:مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی