راه ترک گناه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: گناه، کنترل،
ترک گناه پرسش: چگونه میتوانیم به هنگام گناه، خود را کنترل کنیم؟
در این زمینه باید چند چیز را دقیقا و حتما بدون سهلانگاری انجام داد:
تصمیم جدی و قاطع بر گناه نکردن؛ تا انسان عزم راسخ بر ترک گناه نداشته باشد، چندان توفیقی در عدم ارتکاب گناه به دست نمیآورد.
پیشگیری از گناه آسانترین راه مبارزه با گناه است. جوانی که میخواهد گناه نکند باید خود را از صحنههای گناه دور نگه دارد.
این خود زیرمجموعهای دارد که مهمترین آن عبارت از است:
دقیقا باید مواظب چشم خود بود که مبادا به نامحرم و کلاً هر آنچه که شهوتانگیز است، نگاه شود.
امام صادق (علیهالسّلام) میفرماید: «النظر سهم من سهام ابلیس مسموم و کم من نظرة اورثت حسرة طویله؛
نظر دوختن تیری مسموم از تیرهای
ابلیس است و چه بسا نگاهی که حسرت درازمدتی را (در دل) به ارث بگذارد»،
تا حد امکان انسان از حضور در مجالس مختلط یا برخورد با نامحرم پرهیز نماید.
باید از شنیدنیهایی که ممکن است به حرام منجر شوند و زمینهساز
حرام هستند پرهیز شود. مانند نوار
موسیقی، صدای شهوتانگیز نامحرم و...
دوستانی که باعث میشوند انسان مزه گناه را مزمزه کند، در واقع دشمن هستند و باید از آنها پرهیز کرد.
حضرت سجاد (علیهالسّلام) از همراهی و سخن گفتن و رفیق بودن با پنج کس را
نهی فرموده: کذاب، گناهکار،
بخیل،
احمق و کسی که
قطع رحم کرده است.»
البته اینها از مهمترین زمینههای گناه هستند که باید ترک شوند. ولی به طورکلی هر چیزی که زمینه گناه را فراهم میکند باید ترک شود.
ترک زمینه گناه سهم به سزایی در ترک فکر گناه دارد. ازاینرو هر چه بیشتر و دقیقتر زمینه گناه ترک شود
فکر گناه کمتر به سراغ انسان میآید. این فکر گناه است که شوق در انسان ایجاد مینماید و بعد از شوق ارادهی عمل سپس خود گناه محقق میشود، مسلماً تا
اراده و
شوق و
میل نسبت به کاری نباشد انسان مرتکب آن کار نمیگردد.
حتما باید شبانهروز خود را با برنامهریزی صحیح و متناسب وضع روحی و جسمی خود پر کنیم و هیچ ساعت بیکاری نداشته باشیم تا نفس، ما را مشغول کند. در اوقات بیکاری وسوسههای نفس و
شیطان به سراغ انسان میآید و او را به فکر گناه و سپس به خود گناه میکشاند قال
امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام): «ان هذه النفس لامارة بالسوء، فمن اهملها، جمحت به الی المآثم؛
براستی و حقیقت که این
نفس (انسانی) پیوسته و مرتب به بدی امر میکند در نتیجه هر کس آن را به خود واگذارد (و به کاری نگمارد) نفس او را به سمت گناهان میکشاند.»
روزه گرفتن قوای حیوانی و شهوانی انسان را تضعیف میکند اگر قوای شهوانی ضعیف گشت قهرا فکر گناه هم کمرنگ میشود. عن
ابی جعفر (علیهالسّلام) قال: «اذا شبع البطن طغی؛
هرگاه شکم پر شود طغیان میکند»
مفهومش این است اگر شکم بر نشود طغیان نمیکند و بهترین قسم
جوع و گرسنگی همان روزه گرفتن است.
تذکر این نکته بسیار ضروری است که اولاً: روزه نباید برای بدن ضرری داشته باشد و گرنه شرعا حرام است. ثانیا: برای کارهای روزمره مخل نباشد. ثالثا: اگر نه مضر بود ونه مخل فقط روزهای دوشنبه و پنجشنبه باشد نه بیشتر ولی در هر صورت اگر برای روزه گرفتن عذری است مورد بعدی یعنی ورزش دو برابر شود.
هر روز ورزش لازم است البته آن ورزشهایی باشد که برای بدن ضرری ندارد مثل نرم دویدن و نرم طناب زدن و انجام حرکتهای کششی و اگر برای روزه گرفتن عذری هست زمان ورزشی دو برابر شود مثلاً از بیست دقیقه به چهل دقیقه افزایش یابد.
این یکی دیگر از چیزهای بسیار مفید است که فکر گناه را یا از بین میبرد و یا کم میکند که این به شدت و ضعف فرو رفتن در فکر
مرگ بستگی دارد اگر انسان با این واقعیت انس بگیرد و مردن را باور دل سازد نقشی سازنده و بالا برنده دارد. قال امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام): «اذکروا هادم اللذات و منغص الشهوات و داعی الشتات؛
یاد کنید (مرگ را) درهم کوبنده لذات را و تیره و تلخ کننده
شهوات را و دعوت کننده جداییها را.»
یاد مرگ دل را از تعلق به شهوات جدا میسازد و انسان را از
گناه و
فکر گناه باز میدارد. آنچه که بسیار مهم است این است که:
این فکر هر روز و مستدام باشد اگر شبانهروزی نیمساعت باشد کافی است.
در مکان خلوتی باشد مخصوصا اگر آن مکان خلوت خود محیط
قبرستان باشد به هرگونه که این فکر در مرگ با جان عجین شود و باور دل گردد بسیار مطلوب است مثلاً یکی از کیفیتهای فکر در مرگ را یکی از بزرگان چنین میفرمود: تمام خاطرات تلخ و شیرین گذشته را در حد امکان مثل یک فیلم از ذهن بگذراند و به خود بباوراند که همه اینها گذشت و چند روز باقی مانده عمر هم میگذرد لحظات جان دادن، وقتی که خویشان و نزدیکان را رها میسازد و از تمام تلخ و شیرینیها وداع میکند و... همه و همه را به خوبی تأمل کند تا دل بلرزند و چشم بگرید.
توجه کامل به اینکه خداوند در همه حالات آگاه و ناظر بر اعمال ما است و حتی بر خطورات قلبی ما (در دل میگذرد) احاطه دارد و از آنها هم با خبر است. اگر انسان چنین یقینی داشته باشد، خجالت میکشد گناه کند و از دستورهای خالقش سرپیچی نماید. برای این که انسان به چنین توجهی موفق شود، همیشه به یاد خدا بودن بسیار سودمند است. این که گفته میشود انسان باید همیشه به یاد خدا باشد، بدین خاطر است که با یاد
خدا انسان از مهلکات دور میشود و به عوامل
سعادت نزدیک میگردد.
علی (علیهالسّلام) فرمود: «خدا را در همه جا یاد کنید، زیرا در همه جا با شما است.»
حضرت در حدیث دیگر فرمود: «ذکر دو گونه است: یاد خدا به هنگام
مصیبت و بهتر از آن یاد خدا در رویارویی با
حرام است که این یاد خدا مانع از ارتکاب
حرام میشود.»
قرآن فرموده است: «اَلَمْ یعْلَمْ بِاَنَّ اللَّهَ یرَی؛
آیا (او که اهل گناه و
شرک است) ندانست که خدا میبیند.»
اگر انسان توجه کامل داشته باشد که معصیت افزون بر آثار سوء دنیوی، چه عذابهای غیر قابل تحمل اُخروی به دنبال دارد، مطمئناً از گناه دوری میجوید.
قرآن میفرماید: «إِنَّهُ مَن یَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِمًا فَإِنَّ لَهُ جَهَنَّمَ لَا یَمُوتُ فِیهَا وَلَا یَحْیی؛
هر کس به خدای خود با حالت گناه وارد شود، جزای او جهنمی است که در آن جا نه میمیرد و نه زنده میماند.»
در آیه دیگر فرمود: «(در
روز قیامت) گناهکار دوست دارد که فرزندان، زن، برادر، همه خویشان و همه اهل زمین را فدا میکرد تا از عذاب نجات مییافت، (ولی) چنین نیست، (بلکه) آن آتش شعله کش است و...»
در جای دیگر فرمود: «وَ یقُولُ الْکافِرُ یا لَیتَنِی کنتُ تُرَابًا؛
در روز قیامت کافر گوید: ای کاش خاک بودم.»
اگر انسان یک مطالعه اجمالی در آیات و روایات
اهل بیت (علیهالسّلام) در مورد نعمتهای بهشتی و عذابهای جهنمی داشته باشد، مطمئناً به بهشت شوق پیدا میکند و از
جهنم میترسد در نتیجه مرتکب گناه نمیشود. در این زمینه مطالعه جلد شش کتاب
پیام قرآن اثر
آیت الله مکارم شیرازی بسیار مفید است. قرآن در مقایسه بین
ثواب و
عذاب اخروی میفرماید: «وصف بهشتی که به پرهیزکاران وعده داده شده (چنین است) که در آن، جویهایی از آب گوارا، و جویهایی از شیری که مزه اش تغییر ناپذیر است، و جویهایی از شراب لذت بخش برای آشامندگان، و جویهایی از عسل پاکیزه (وجود دارد) و برای شان در آن جا همه گونه میوه هست، نیز آمرزشی از جانب پروردگارشان. (آیا چنین کسی) همانند کسی است که جاودانه در آتش است و به آنان آبی جوشان نوشانده میشود که دل و رودههای شان را پاره پاره میکند؟!».
امیرمؤمنان (علیهالسّلام) فرمود: «مغبون کسی است که بهشت عالی را به گناه پست بفروشد.»
باور کردن این که
شیطان و
نفس امّاره، دشمن انسانند؛ وقتی انسان
یقین پیدا کرد که اینان دشمن اویند، به حرف آنان گوش نداده و گناه نمیکند.
قرآن میفرماید: «اَلَمْ اَعْهَدْ اِلَیکمْ یا بَنِی آدَمَ اَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّیطَانَ اِنَّهُ لَکمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ؛
ای بنی آدم، آیا با شما پیمان نبسته بودم که شیطان را نپرستید که او دشمن آشکار شما است؟!»
در
آیه دیگر فرمود: «نفس امّاره بسیار وادار کننده به بدی است».
عمر انسان زودگذر است و در آینده بسیار نزدیک به نتایج اعمالش خواهد رسید؛ اگر انسان به این مسئله عنایت داشته باشد و فکر نکند که فعلاً خبری از سرای آخرت نیست، در عدم ارتکاب گناه مؤثر است، چرا که خیلی از افراد به خیال این که عواقب وخیم معصیت دیر به سراغ انسان میآید، مرتکب معصیت میگردند. قرآن فرموده: «اِنَّهُمْ یرَوْنَهُ بَعِیدًا• وَنَرَاهُ قَرِیبًا؛
آنها (کافران) آن (روز عذاب را) دور میبینند، و ما آن را نزدیک میبینیم.»
زیاد سبحان الله گفتن، که باعث میشود شیطان از انسان دور شود. وقتی شیطان از انسان دور شود، دیگر گناه نمیکند.
امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: «شیطان گفته است: پنج کس مرا بیچاره ساخته و راه به آنها ندارم و بقیه مردم در اختیار من هستند:
۱ـ کسی که با
نیّت صادق به خدا چنگ بزند و در تمام کارها به او
توکل کند.
۲ـ کسی که در شبانه روز زیاد
تسبیح گوید.
۳ـ کسی که هر چه برای خود میپسندد، برای برادر
مؤمن خود نیز بپسندد.
۴ـ کسی در وقت رویارویی با
مصیبت ناله و فریاد نزند.
۵ـ کسی که به آن چه خدا قسمتش کرده است راضی باشد».
حضرت علی (علیهالسّلام) میفرماید: فکرک یهدیک الی الرشاد؛
افکار عاقلانه ات تو را به راه صواب و هدایت واقعی راهنمایی میکند.
جهل منشا بسیاری از لغزشها است. علم به آثار و تبعات گناه انسان را ازارتکاب به آن باز میدارد.
تربیت صحیح در محیط
خانواده و نیز ادامه آن تحت نظر مربیان
اخلاق در
جامعه انسان را باعفت و حیا درست میکند، چنین فردی به راحتی بر غریزههای خودش مسلط میشود.
امام علی (علیهالسّلام) میفرماید: کسی که به ادب آموزی وادار شود کار خلاف از او کمتر دیده میشود.
«اتْلُ مَا اُوحِی اِلَیک مِنَ الْکتَابِ وَ اَقِمِ الصَّلَاةَ اِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاء وَ الْمُنکرِ وَ لَذِکرُ اللَّهِ اَکبَرُ وَ اللَّهُ یعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ؛
نماز آدمی را از کارهای زشت و گناه باز میدارد.»
کسی که خواهان رشد و تکامل معنوی است، باید مراقب اعمال خود باشد و هر روزخودش را محاسبه کند تا نقایص و کاستیهای خود را جبران و نقاط قوتش را تقویت کند.
در پایان حدیثی را که
امام حسین (علیهالسّلام) درباره رهایی از معصیت فرموده میآوریم:
مردی به خدمت حضرت حسین (علیهالسّلام) رسیده و عرض کرد: من مردی گناهکارم و صبر بر معصیت (استقامت در برابر آن) ندارم، مرا موعظه فرما.
حضرت فرمود: «پنج عمل انجام ده، آن گاه هر گونه که خواستی گناه کن:
۱ـ روزی خدا را نخور و هر چه میخواهی گناه کن.
۲ـ از
ولایت خدا بیرون رو و هر چه خواستی گناه کن.
۳ـ در جایی گناه کن که خدا تو را نبیند.
۴ـ به هنگام
مرگ نگذار حضرت
عزرائیل جانت را بگیرد و هر چه خواستی گناه کن.
۵ـ وقتی مالک
دوزخ تو را به آتش میاندازد، داخل آتش نرو، آن وقت هر گناهی خواستی انجام ده».
در این
حدیث حضرت میخواهد بگوید: تو که بر هیچ یک از این پنج چیز قادر نیستی، پس چگونه گناه انجام میدهی و خود را بدبخت میکنی؟!
سایت مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی، برگرفته از مقاله «راه ترک گناه» تاریخ بازیابی ۳۹۵/۱۲/۱۷.