دعائم الاسلام
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: دعائم الاسلام، قاضی نعمان.
پرسش: آیا کتاب «
دعائم الاسلام» قاضی نعمان معتبر است؟
پاسخ: نعمان بن محمد در نیمه اول قرن چهارم میزیسته و در سال ۳۶۳ ه.ق از
دنیا رفت. قاضی نعمان سالها منصب قاضی القضاتی در دوران حکومت فاطمیها را در
اختیار داشت. نکته قابل توجه در مورد قاضی نعمان این است که اسماعیلیان همیشه از او با احترام و تجلیل یاد کرده و هنوز هم کتابهای او در میان اسماعیلیه رواج دارد و او را از علمای بزرگ خود میدانند.
در طرف مقابل، برخی علمای امامیه در قرون اخیر نیز او را از خود دانسته و کتاب معروف «
دعائم الاسلام» را از منابع فقهی و حدیثی خود به شمار آورده و بدان استناد کردهاند. بااینحال قول به اسماعیلی بودن او هم از شهرت بیشتری برخوردار است و هم با در نظر گرفتن همه کتابهای او، تأییدات بیشتری دارد. کتاب «
دعائم الاسلام» مهمترین
کتاب قاضی نعمان است.
أبوحنیفه نعمان بن محمد بن منصور بن أحمد بن حیون
دانشمند بزرگ شیعی که در شهر قیروان در کشور تونس امروزی به دنیا آمد و تا دوران جوانی همانجا بود.
از آنجا که حیاتش در غرب افریقا بوده است، او را مغربی نیز گفتهاند.
پیرامون تولد او،
تاریخ دقیقی وجود ندارد و تنها میدانیم که او در قرن چهارم و در سال ۳۶۳ ه.ق فوت کرده است.
او در ابتدا سنی مذهب و در فقه نیز پیرو مکتب مالکی بود. سپس مکتب
تشیع را اختیار کرد.
البته در اینکه او شیعه اسماعیلی بوده و یا اثناعشری، اختلافاتی وجود دارد که بررسی آن خواهد آمد.
آصف فیضی، پژوهشگر اسماعیلی در مقدمه «
دعائم الاسلام» میگوید:
قاضی نعمان در تاریخ اسماعیلیه با عنوان «سیدنا قاضی القضاة» و «داعی الدعاة النعمان بن محمد» شناخته میشود و گاهی تاریخنگاران او را به اختصار قاضی نعمان
ذکر میکنند.
مؤلفان شیعه نیز گاه به او «ابوحنیفه شیعی» میگویند.
قاضی نعمان از سال ۳۱۳ تا ۳۳۴ به خلیفه اول و دوم فاطمی خدمت کرد و مسئولیت رساندن اخبار را به آنان داشت که البته این مسئولیت دقیقاً چه کاری بوده است معلوم نیست. از سال ۳۳۴ تا ۳۴۱ و در زمان خلیفه سوم فاطمی به مقام
قضاوت ارتقا یافت و در شهر طرابلس به قضاوت پرداخت. در سال ۳۴۱ و در عهد خلیفه چهارم فاطمی المعز لله، شوکت و عظمت قاضی نعمان افزایش یافت؛ چراکه نعمان قبل از
خلافت وی با او در ارتباط بود. قاضی بیشتر کتابهای خود را در این دوره نوشت.
در سال ۳۶۲ خلیفه به
مصر نقل مکان کرد و نعمان نیز با او به مصر رفت. او همچنین قاضی القضاة حکومت فاطمی بود
و تا آخر عمر این منصب را در اختیار داشت.
قاضی نعمان در علوم مختلف صاحبنظر بود. او بر فقه و نظریات مختلف فقها اطلاع داشت و ردیاتی بر نظریههای ابوحنیفه،
مالک،
شافعی و... نوشته است. علاوه بر این بر
قرآن، معانی و
تفاسیر آن و در کنار آنها بر لغت و
شعر و... نیز دستی داشته است.
قاضی دو پسر داشت به نام
علی و
محمد که در مصر وفات یافتند. فرزندان قاضی نعمان بر مسند پدر تکیه زدند و به ترتیب جانشین پدر شدند و قضاوت در دستگاه فاطمی تا سال ۴۴۱ در این خاندان باقی ماند.
نکته قابل توجه در مورد قاضی نعمان این است که اسماعیلیان همیشه از او با احترام و تجلیل یاد کرده و هنوز هم کتابهای او در میان اسماعیلیه رواج دارد
و او را از علمای بزرگ خود میدانند. در طرف مقابل برخی علمای امامیه در قرون اخیر نیز او را از خود دانسته و کتاب معروف او «
دعائم الاسلام» را از منابع فقهی و حدیثی خود به شمار آورده و بدان استناد کردهاند.
علامه مجلسی در مورد دوازده امامی بودن او میگوید: «ابوحنیفه نعمان بن محمد، در ابتدا مذهب مالکی داشت، سپس به مذهب امامیه
هدایت یافته بود... و به خاطر ترسی که از خلفای فاطمی داشت،
روایات ائمه بعد از
امام صادق علیهالسلام را نقل نکرده، و روش
تقیه را بهکار برده است، اگر کسی با دقت نگاه کند میفهمد که قاضی نعمان
حق را ظاهر کرده است...».
اما کسی که بیشترین تلاش برای اثبات دوازده امامی بودن
قاضی نعمان انجام داده، محدث نوری است که بررسیهای مفصل، استنادها و ادلهای را بیان داشته است.
البته برخی اندیشمندان نیز این ادله را بررسی و رد کردهاند.
علاوه بر این بسیاری از علمای قدیم و جدید نیز هستند که او را شیعه اسماعیلی میدانند؛ ابن شهر آشوب از جمله این افراد است که او را
شیعه دوازده امامی نمیداند.
علاوه بر او بسیاری دیگر نیز چنین اعتقادی دارند:
ــ «قاضی در حکومت فاطمیها زیست و بر مذهب آنها کتابها نوشت و بر همان مذهب از دنیا رفت»؛
ــ «امامی بودن او ثابت نشده است و باید او را مجهول الحال (از این حیث که امامی است یا اسماعیلی) دانست».
ــ برخی از
اهلسنت نیز به اسماعیلی بودن او اذعان کردهاند.
در هر صورت قول به اسماعیلی بودن او هم از شهرت بیشتری برخوردار است و هم با در نظر گرفتن همه کتابهای او، تأییدات بیشتری دارد.
یکی از جنبههای بسیار برجسته
شخصیت قاضی نعمان اهتمام او به نویسندگی است. او به دلیل تألیفات فراوان، در زمره پرکارترین نویسندگان فاطمی قرار گرفته است. البته تعداد معدودی از آثار او باقی مانده است که برخی از آنها از اهمیت بیشتری برخوردار هستند.
قاضی نعمان در اواخر ایام حکومت خلیفه فاطمی المهدی، تألیف مفصلترین اثر فقهی خود را به نام «
الایضاح» به اتمام رساند. این کتاب در ۲۲۰ باب و در بیش از سه هزار صفحه تدوین شده بود. تألیف این کتاب به دستور المهدی آغاز گردیده بود. متأسفانه از این اثر مفصل تنها بخشی از کتاب صلاة برجا مانده است. به منظور استفاده افراد بیشتری از کتاب، قاضی نعمان، تلخیصی از کتاب با نام «
مختصر الایضاح» تألیف نمود که این اثر نیز به خواست خلیفه فاطمی انجام پذیرفت. پس از آن در مجالسی با حضور المعز و برخی داعیان دیگر اسماعیلی کار تدوین
دعائم، متن نهایی فقه اسماعیلیه را آغاز نمود. مبنای کار در دعائم، کتاب
الایضاح بوده است. اما در اینجا برخلاف الایضاح تنها به نقل قول مختار و حکم فقهی مورد نظر اشاره نموده و
احادیث آن را بیان کرده است. البته اسناد احادیث را نیز حذف نمود. بعد از آن، متن خلاصه دیگری نیز از دعائم با نام «
مختصر الآثار» یا «
اختصار الآثار» تدوین نمود. شهرت کتاب دعائم در مدت کوتاهی پس از تدوین آن در محافل اسماعیلی نشان از اعتبار گسترده این کتاب داشت.
قاضی نعمان کتاب
دعائم را با این استدلال که خداوند هیچ عملی را بدون
ایمان نمیپذیرد با بحث از ایمان آغاز میکند. سپس با استناد به روایتی از امام باقر(ع): «
اسلام بر هفت پایه بنا شده است؛ اولین و برترین آنها ولایت است و بهوسیله این ولایت و
شناخت ولیّ میتوان به حقیقت اسلام رسید، بعد از
ولایت؛
طهارت،
نماز، زکات،
روزه،
حج و
جهاد است».
مباحث ابتدایی کتاب
دعائم بر این عناوین پیریزی شده است. قاضی نعمان در بحث از ولایت که آن را تحت عنوان «مقدمهای در اصول دین» میآورد؛ مباحث متعددی چون ولایت
امام علی علیهالسلام و ائمه دیگر،
محبت و دوست داشتن آنها و... را مطرح میکند.
پس از بحث از این هفت موضوع و موضوعاتی که ذیل آنها قرار میگیرند، به موضوعات دیگری مانند معاملات،
نذر، قسم، خوردنیها و آشامیدنیها، طب، شکار، احکام سر بریدن، احکام
ازدواج و
طلاق و عتق،
هدیه،
وصیت و
ارث، دیات و حدود، سرقت، ارتداد، غصب، عاریه، احکام
قضاوت و... نیز میپردازد.
در بحث حجیت این کتاب و جایگاه آن در میان شیعیان دو مطلب باید در نظر گرفته شود:
وثاقت و تأیید او در پذیرش روایات او نقش بسزایی خواهد داشت و بنا بر اختلافی که در میان فقهای
شیعه وجود دارد، نظریاتشان در پذیرش روایات نیز مختلف خواهد بود.
علامه مجلسی در مورد کتاب «
دعائم» میگوید:ذ«بسیاری در زمان ما احتمال میدادند که کتاب
دعائم الاسلام از تألیفات شیخ صدوق باشد، ولی برای ما روشن شد که این تألیف متعلق به ابوحنیفه نعمان بن محمد منصور است... بیشتر احادیث و اخبار این کتاب
دعائم الاسلام موافق روایاتی است که در کتب معروف و مشهور ما نقل شده است...، اگر کسی با دقت نگاه کند میفهمد که قاضی نعمان حق را ظاهر کرده است و اخبار او مورد تأیید و تأکید است».
همچنین بسیاری از
علماء از این کتاب بهعنوان منبع استفاده کرده و روایات آن را
ذکر کردهاند؛
هرچند برخی محققان این استفاده را به نحو تأیید دانستهاند و نه بهعنوان دلیل.
همانگونه که گفته شد قاضی نعمان در کتاب
دعائم، برای روایات سندی ذکر نمیکند و تنها به ذکر نام پیامبر اسلام ـ صلیاللهعلیهوآله ـ و امامان ـ علیهمالسلام ـ اکتفا میکند. این بیسند بودن روایات، موجب ضعف آنها میشود و سبب میگردد که نتوان بهصورت مستقل به آنها استناد کرد؛ لذا برخی از علما این کتاب را معتبر نمیدانند.
بنابراین حتی اگر قاضی نعمان را امامی بدانیم، با روایات این کتاب باید معامله روایات مرسله را نمود که تنها زمانی معتبر است که متن یا محتوای آن در منابع دیگر آمده باشد.
این کتاب روایی را قاضی نعمان در سی بخش نگاشته و در آن احادیثی را از پیامبر خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ و ائمه اطهار تا امام صادق ـ علیهالسلام ـ نقل کرده است. قاضی نعمان در این کتاب به نقاط مهم زندگی
اهل بیت از امام علی ـ علیهالسلام ـ تا امام جعفر صادق ـ علیهالسلام ـ پرداخته و در مورد فضائل اهل بیت
سخن گفته است. او در این کتاب پیرامون ظهور مهدی موعود ـ عجلاللهتعالیفرجهالشریف ـ نیز سخن گفته است
که البته اگر اسماعیلی بودن او را بپذیریم، باید این روایات نقل شده را در توصیف موعود مکتب اسماعیلی بدانیم.
این کتاب یکی از مصادر مهم تاریخ فاطمیان است. افتتاح، نص اصلی
روایت تاریخی مربوط به پیدایش دعوت فاطمیان در غرب است. این کتاب تاریخچه اوضاع و احوالی را که زمینهساز استقرار دولت فاطمی بوده است،دربر دارد و منبع عمده تمام نوشتههای اسماعیلی و بعضی از نوشتههای غیر اسماعیلی درباره این موضوع است.
پایگاه اسلام کوئست.