دعا و آرامش
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: دعا، رازونیاز، تضرع، ذکر، آرامش.
پرسش: قرآن کریم یکی از حالات دعا را اضطرار، پریشانی و ترس ذکر کرده، و از سوی دیگر آمده: «الا بذکرالله تطمئن القلوب» چهگونه انسان با ترس و پریشانی دعا کند، درحالیکه یاد خدا مایه آرامش است؟
پاسخ:
یکی از مسائلی که در همه ادیان به خصوص
دین اسلام مورد توجه خاص قرار گرفت، مسئله
دعا و راز و نیاز با خالق
جهان است، انگیزه دعا این است که بشر چون از هر نظر ناتوان محض، و نیازمند و ... بوده، و از طرفی در محیطی
زندگی میکند که محل حوادث و هدف بلاها و عوارض جسمی و روحی و دچار اذیتهای انسانی و حیوانی و درونی و بیرونی میباشد؛ و با توجه به اینکه آرزوی او ترقی و تکامل و رسیدن به کمالات دنیوی و اخروی است، و بالاترین هدفش آن است که به درجه اعلایی از انسانیت و
عبودیت برسد، چارهای نیست جز اینکه دست به دعا بردارد، و از
خالق هستی مدد طلبد.
تضرع بهطوریکه راغب در مفردات گفته به معنای اظهار بیچارگی، و درماندگی است. به همین جهت در مقابل آن، خفیه را به کار برده که معنای پوشیدگی است.
به عبارت دیگر، تضرع به معنای اظهار ضعف و ذلت است، و خفیه به معنای پنهانی و پوشیده داشتن است. بنابراین آیه اول، دو آداب از آداب دعا را متذکر شده است:
۱. خشوع و
تواضع داشتن در برابر خدا؛
۲. پنهانی دعا کردن تا مبادا دچار
ریا شویم.
اما ذکر، یعنی حضور و ظهور چیزی در
قلب، یا گفتار و در مقابل آن
نسیان و
فراموشی است، و ذکر مراتبی دارد: ذکر زبانی و ذکر قلبی.
و اطمینان قلبی به معنای سکون و
آرامش قلب است.
که با دفع کردن خطوراتی که منافی خلوص و
حضور قلب است، حاصل میشود. با توجه به معانی الفاظ یاد شده، معلوم میشود که از آیات ذکر شده در سؤال معنا و مفهوم اضطرار و پریشانی و ترس استفاده نمیشود، تا تناقض حاصل شود. منظور از آرامش همان آرامش در برابر عوامل مادی است، که غالب مردم را نگران میسازد، ولی مسلّماً افراد با
ایمان در برابر مسئولیتهای خویش، نمیتوانند نگران نباشند؛ و به تعبیر دیگر آنچه در آنها وجود ندارد، نگرانیهای ویرانگر است که غالب نگرانیها را تشکیل میدهد، اما نگرانی سازنده که انسان را به انجام وظیفه در برابر خدا و
خلق و فعالیتهای مثبت زندگی وامیدارد، در وجود آنها هست و باید هم باشد، و منظور از خوف از خدا نیز همین است.
نکته قابل ذکر این است که ظاهراً بین معنای خیفه و خفیه اشتباه شده است؛ زیرا خیفه به معنای ترس و خوف است، نه خفیهای که به معنای پنهانی میباشد. علاوه بر این مطالب، خداوند در آیه دیگر میفرماید:
«اذکروا الله ذکراً کثیراً»؛
معنای
آیه این است که زیاد به
یاد خدا باشید، چه با زبان چه با قلب، گرچه برای دعا هم در قرآن و روایات اسلامی سفارش زیادی شده، اما ذکر و به یاد خدا بودن، غیر از دعا کردن است، و در قرآن آمده که:
«و لا تکن من الغافلین»؛
هرگز از غافلان و بیخبران از یاد خدا مباش، یاد خدا در همه حال و در همه روز و در صبحگاهان و شامگاهان، مایه بیداری دلها و کنار رفتن ابرهای تاریک
غفلت از دل آدمی است، یاد خدا همچون باران بهاری است که چون بر دل ببارد گلهای بیداری، توجه، احساس مسئولیت، روشنبینی، و هرگونه
عمل مثبت و سازندهای را میرویاند.
لازم به ذکر است که: جمله الا بذکر الله تطمئن القلوب، بیان کنندة یک قاعده فطری است و آن اینکه یگانه پشتیبان و اساس استقرار قلب بشر، در زندگی که در برابر خطرات و حوادث گوناگون استقرار و آرامش خود را نگاه دارد، و هرگز تزلزل بر آن رخ ندهد. همانا به یاد خدا بودن توجه به عظمت کبریایی است؛ زیرا همت حقیقی و هدف اصلی
انسان، کسب
سعادت و جستوجوی گم شده خود میباشد، و بیم و هراس او از آن است که بیخبری و
غفلت بر او چیره شده، دچار
شقاوت و بدبختی گردد، که چارهپذیر نباشد، و در صورتی که به یاد خدا باشد، و خاطر خود را بدان آشنا سازد، و به خود تمرین کند، که با آفریدگار
انس بگیرد، و به خلوت با او بسر برد، و بر خاطر خود پردهای افکند، که از ورود و خطور اغیار محفوظ و مصون بماند، این درجه از اطمینان خاطر نهایت درجه سیر و سلوک بشری و محصول ایمان و ملکات فاضله اوست.
آیات یادشده تعارضی با هم ندارند، زیرا در آیه اول، به ما دستور میدهد، خدا را همراه با تضرع (اظهار ذلت و تواضع در برابر خدا) بخوانیم و نیز برای مبتلا نشدن به ریا، پنهانی دعا کنیم؛ و در آیه دوم نیز به نتیجه
ذکر خدا (آرامش قلب) اشاره شده است که هیچیک با هم تعارض ندارند.
۱.
ترجمه تفسیر المیزان، ج ۱، ص ۵۱۱، دفتر انتشارات اسلامی، چ ۵، سال ۱۳۷۴.
۲.
تفسیر نمونه، ج ۱۰، ص ۲۱۰، دارالکتب اسلامی، چ ۲۲.
سایت اندیشه قم.