• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خواب پیامبر در مورد شجره‌ ملعونه بنی‌امیه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: رؤیا، بنی امیه، سوره اسراء، خواب پیامبر، شجره ملعونه، درخت نفرین شده.

پرسش: در آیه ۶۰ سوره اسراء، به خواب پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و نیز درخت نفرین شده (شجره ملعونه) اشاره شده است. توضیحی در مورد این آیه ارائه نمایید؟

پاسخ اجمالی: تقریباً تمام مفسران شیعه و نیز گروهی از مفسران اهل سنت بر این باورند که رؤیای پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اشاره به جریان معروفی است که حضرتشان در خواب دید که میمون‌هایی از منبر او بالا و پایین می‌پرند! و این خواب به دوران حاکمیت بنی امیه تعبیر شد که بدین‌ترتیب، درخت نفرین شده و شجره ملعونه همان فرمانروایان بنی امیه‌اند.



خدای متعال در قرآن کریم خطاب به رسول گرامی‌اش (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌فرماید: «وَ اِذْ قُلْنا لَکَ اِنَّ رَبَّکَ اَحاطَ بِالنَّاسِ وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْیَا الَّتِی اَرَیْناکَ اِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ وَ نُخَوِّفُهُمْ فَما یَزِیدُهُمْ اِلَّا طُغْیاناً کَبِیراً؛ (به یاد آور) زمانی را که به تو گفتیم: پروردگارت از رفتار تمام مردم کاملاً آگاه است و آن رؤیایی که نشانت دادیم، تنها برای آزمایش مردم بود و نیز آن درخت نفرین شده‌ در قرآن! ما به آنها هشدار می‌دهیم، اما آنان بر رفتار طغیان‌آمیز خود می‌افزایند»!
این آیه شریفه در ارتباط با چهار موضوع بحث می‌کند:

۱.۱ - احاطه خداوند به مردم

مراد از احاطه در قسمت اول آیه، به مقتضای سیاق، احاطه علمی است: «وَ اِذْ قُلْنا لَکَ اِنَّ رَبَّکَ اَحاطَ بِالنَّاسِ»؛ یعنی به یاد‌آر هنگامی را که به تو گفتیم: خدایت احوال و آینده مردم را می‌داند و می‌داند که آیندگان، راه رفتگان را خواهند رفت، و مانند آنها مشمول «عذاب» خواهند شد. (هیچ منطقه آبادی نیست، مگر آنکه آن را پیش از روز قیامت نابود کرده و یا به عذاب شدیدی گرفتارشان خواهیم ساخت. این، در کتاب الهی ثبت است.)

۱.۲ - خواب پیامبر اسلام

«وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْیَا الَّتِی اَرَیْناکَ اِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ». در تفسیر این بخش از آیه؛ یعنی "رؤیا"ی پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، میان مفسران گفت‌وگو است که آیا منظور، همین خواب معمولی است؟ و اگر آری، چه خوابی؟!:

۱.۲.۱ - مشاهده واقعی با چشم

برخی معتقدند که «رؤیا» در این‌جا به معنای خواب مصطلح نیست، بلکه مشاهده واقعی با چشم است، و آن‌ را اشاره به داستان معراج که در آغاز همین سوره آمده دانسته‌اند.
قرآن طبق این تفسیر می‌فرماید: داستان معراج، آزمایشی برای مردم بود؛ این از آن‌رو است که صبح‌گاهان که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) داستان معراج را بیان کرد؛ سر و صدا پیرامون آن برخاست؛ دشمنان آن‌را به باد مسخره گرفتند؛ افرادی که ایمانشان ضعیف بود با شک و تردید به آن نگریستند؛ و مؤمنان راستین آن‌را به‌طور کامل پذیرفتند؛ چرا که در برابر قدرت خدا همه این مسائل، سهل است.
اگر چه اینها بین «رؤیت» و «رؤیا» فرق نگذاشته‌اند، اما معمولاً رؤیا به معنای خواب است، نه مشاهده در بیداری.

۱.۲.۲ - خواب پیامبر در سال حدیبیه

بعضی می‌گویند؛ رؤیا اشاره به خوابی است که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در سال "حدیبیه" (سال ششم هجرت) در مدینه دید، و به مردم بشارت داد که شما در آینده نزدیک بر کفار قریش پیروز خواهید شد، و در نهایت آرامش وارد مسجد الحرام می‌شوید. می‌دانیم تعبیر این خواب در همان سال محقق نشد، بلکه فتح مکه دو سال بعد از آن رخ داد. ولی همین مقدار تاخیر سبب شد که مؤمنان در بوته آزمایش قرار گیرند، آنها که ایمان ضعیفی داشتند گرفتار شک و شبهه شدند، در حالی‌که پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) صریحاً به آنها می‌گفت: من به شما نگفتم امسال به مکه می‌روید. گفتم در آینده نزدیک چنین خواهد شد (و چنین هم شد).

۱.۲.۳ - میمون‌های بالارونده از منبر پیامبر

بیشتر مفسران شیعه و نیز گروهی از مفسران اهل‌سنت بر این باورند که رؤیای رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اشاره به جریان معروفی است که حضرتشان در خواب دید که میمون‌هایی از منبر او بالا و پایین می‌روند، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از این مسئله بسیار غمگین شد، آن‌چنان که بعد از آن کمتر می‌خندید.
این روایت را مفسران بزرگ اهل سنت؛ مانند فخر رازی، قرطبی، و... نقل کرده‌اند و به همین دلیل فیض کاشانی می‌گوید: این روایت از روایات معروف در میان عامه و خاصه است.

۱.۳ - شجره ملعونه

این آیه، در قسمت سوم می‌فرماید: «وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ». این جمله عطف بر «الرؤیا» بوده، و تقدیرش چنین است: «و ما جعلنا الشجرة الملعونة فی القرآن الا فتنة للناس»؛ یعنی هم خوابی که به تو نمودار کردیم و هم شجره ملعونه، را برای مردم آزمایش قرار داده‌ایم.
آنچه مسلم بوده، این است که درختی در قرآن نداریم که لعنت شده باشد. حتی «درخت زقوم» با آن‌که خوراک اهل جهنم و عذابی است برای ظالمان بوده و در عمق جهنم می‌روید، ولی مورد لعن قرار نگرفته است.
کسانی که در قرآن مورد لعنت واقع شده‌اند عبارت‌اند از: کافران، منافقان، ابلیس، یهود، مشرکان، کسانی که کافر از دنیا می‌روند، کسانی که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را اذیت کرده، و کسانی که گفته‌های خدا را کتمان می‌کنند، ولی هیچ‌یک از اینها درخت نیستند.
گفتنی است؛ چنان‌که به درخت، شجره گفته می‌شود، همچنین به یک انسان و انسان‌های بسیاری که از او به وجود آمده‌اند، شجره اطلاق می‌شود. مکرر از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل شده است: «اَنَا وَ عَلِیٌّ مِنْ شَجَرَةٍ وَاحِدَة»؛ من و علی از یک شجره هستیم.
بنابر‌این، از آن‌جا که در قرآن درخت ملعونی نیست، پس مراد از «شجره ملعونه» یکی از طوائف ملعونه در قرآن هستند، و قهراً آن منافقانی می‌باشند که مانند دزد خانگی در میان مسلمانان پیدا شده و قدرت را در دست خواهند گرفت و فساد به بار خواهند آورد و سبب امتحان مردم خواهند شد؛ لذا در روایات آمده است که مراد از شجره ملعونه بنی‌امیه هستند. مانند آنچه از امام باقر نقل است: «وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ»؛ یعنی بنی‌امیة. و نیز:
«قالوا: سالناه عن قوله: «...وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ» قال: هم بنو امیة».
بر اساس این تاویل، شجره ملعونه در قرآن بنی امیه هستند که خداوند در خواب به رسولش خبر داد که اینان غلبه پیدا می‌کنند، و یکی بعد از دیگری بر جای پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌نشینند، در حالی‌که از یکدیگر تقلید کرده، و افرادی فاقد شخصیت بودند؛ و فرزندانش را به شهادت می‌رسانند و خلافت رسول اللَّه را به فساد می‌کشند.
خلاصه معنای «وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْیَا الَّتِی اَرَیْناکَ اِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ»، این است که ما شجره ملعونه در قرآن را (که تو با معرفی ما آن‌را شناختی و در رؤیا پاره‌ای از فسادهایش را دیدی) قرار ندادیم، مگر فتنه برای مردم، و بوته امتحانی که یک یک مردم در آن آزمایش گردند و ما به همه آنان احاطه داریم.
این نظر اخیر موافق با اجماع دانشمندان شیعی و مورد قبول بسیاری از‌ اندیشمندان اهل‌سنت است.

۱.۴ - مرجع ضمایر آیه

دو ضمیر جمعی که در جمله «نُخَوِّفُهُمْ فَما یَزِیدُهُمْ اِلَّا طُغْیاناً کَبِیراً» است، ظاهراً به «ناس» بر می‌گردد، و مراد از تخویف (ترساندن) مردم، یا ترساندن آنان با موعظه است، و یا ترساندنشان با آیات آسمانی و زمینی است و معنایش این است که ما مردم را می‌ترسانیم، ولی هشدار و ترساندن ما جز به طغیان ایشان نمی‌افزاید، آن هم نه هر طغیانی، بلکه طغیانی بزرگ؛ یعنی مردم از هشدار ما نمی‌ترسند، تا بدین وسیله از کرده‌های زشت خود دست بردارند، بلکه ترساندن ما را با طغیانی بزرگ پاسخ می‌گویند و خلاصه این‌که مردم در طغیان خود تا آن‌جا که می‌توانند پیش می‌روند، و دشمنی و عناد با حق را از حد می‌گذرانند.
گفتنی است؛ سیاق آیه سیاق تسلیت است؛ یعنی خداوند می‌خواهد پیامبر خویش را دلداری دهد که این فتنه‌ها که در رؤیا برایت نشان دادیم چیز تازه‌ای نیست، بلکه سنت خدای تعالی همواره بدین منوال بر امتحان بندگانش جریان داشته است.


۱. اسراء/سوره۱۷، آیه۶۰.    
۲. طباطبائی، سید محمد‌حسین‌، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۱۳۹، قم، دفتر انتشارات اسلامی‌، چاپ پنجم‌، ۱۴۱۷ق.    
۳. اسراء/سوره۱۷، آیه۵۸.    
۴. فخرالدین رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج‌۲۰، ص۳۶۱، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.    
۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۶۵۴، مقدمه، بلاغی‌، محمد جواد، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌۱۲، ص۱۷۱، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۱۷۱.    
۸. ر.ک:طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۶۵۴.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۶۵۴- ۶۵۵.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌۱۲، ص۱۷۲.    
۱۱. فخرالدین رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج‌۲۰، ص۳۶۰.    
۱۲. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج‌۱۱، ص۲۸۳.    
۱۳. فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، ص۳، ص۲۰۰، تحقیق، اعلمی، حسین، تهران، الصدر، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق.    
۱۴. صافات/سوره۳۷، آیه۶۲.    
۱۵. دخان/سوره۴۴، آیه۴۳.    
۱۶. فرات کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات الکوفی، ص۱۶۱، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.    
۱۷. قرشی، سید علی‌اکبر، تفسیر احسن الحدیث، ج‌ ۶، ص۹۹، تهران، بنیاد بعثت، چاپ سوم، ۱۳۷۷ش.    
۱۸. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی‌، ج‌۲، ص۲۹۷، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، سید‌هاشم، تهران، المطبعة العلمیه، چاپ اول، ۱۳۸۰ق.    
۱۹. عروسی حویزی، عبد‌علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، ج۳، ص۱۸۰، تحقیق، رسولی محلاتی، سید‌هاشم، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۶، ص۶۵۴- ۶۵۵.    
۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌۱۲، ص۱۷۲.    
۲۲. طباطبائی، سید محمد‌حسین‌، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱۳، ص۱۳۹.    
۲۳. طباطبائی، سید محمد‌حسین‌، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱۳، ص۱۴۰.    
۲۴. طباطبائی، سید محمد‌حسین‌، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱۳، ص۱۳۹- ۱۴۰.    
۲۵. ر.ک:طباطبائی، سید محمد‌حسین‌، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱۳، ص۱۳۹-۱۴۰.    
۲۶. ر.ک:طباطبائی، سید محمد‌حسین‌، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱۳، ص۱۸۸-۱۹۷، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد‌باقر، قم، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «خواب پیامبر در مورد شجره‌ ملعونه بنی‌امیه»، تاریخ بازیابی۱۴۰۰/۱/۳۱.    






جعبه ابزار