خنثی بودن عمر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: خنثی،
عمر بن خطاب.
پرسش: عالمان مذهب
شیعه معتقدند که عمر بن خطاب خنثی بوده و هیچ دارویی برای خود نیافت، مگر این که با
آب منی معالجه شود!
پاسخ: دیدگاه علمای شیعه نسبت به خلفای راشدین بهویژه عمر بن خطاب نگاه
ائمه علیهمالسلام است. در هیچ
کتاب روایی معتبر شیعی روایتی در مضمون خنثی بودن عمر بن خطاب از ائمه ـ علیهمالسلام ـ نقل نشده است. بسیاری از اینگونه نسبتها که به شیعیان داده میشود بیپایه و اساس است و اعتقاد علمای شیعه نیست.
با آغاز دوران رسالت و همزمان با گسترش
اسلام جریان ثبت و نقل
احادیث پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ شکل گرفت. پس از رحلت پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ و در شرایطی که مسلمانان درگیر اختلافات داخلی بودند، عدهای از مسلمانان سعی در جمعآوری این گنجینه گرانبها برآمدند. در این میان در شرایط خاص سیاسی دوران
خلیفه دوم منع از کتابت حدیث اتفاق افتاد. این ممنوعیت یک آسیب برای جامعه مسلمانان بهشمار میآمد. پس از این رکود مقطعی ولی تأثیرگذار، جریان حدیثگرایی با شدتی بیشتر پا به عرصه گذارد.
با گسترش کمّی ثبت و نقل احادیث، شاهد به میدان آمدن محدثانی هستیم که در سلامت دینی آنها جای تردید است. از میان این افراد
یهودیان مسلمان شده، بیشتر جلب توجه مینمایند. با اندکی تأمل در برخی مجموعههای روایی میتوان
اسرائیلیات، روایات دروغین و احادیث تحریفشده را ردیابی کرد. این امر دلایل مختلفی داشته است؛ از جمله وجود
راویان یهودی مسلمانشده که هنوز ارتباط و
علاقه خویش را نسبت به کیش قدیم خود حفظ کرده و از دست نداده بودند، اینگروه به دلیل دشمنی شدیدشان نسبت به اسلام، با دست بردن در
روایات یا جعل حدیث سعی در وارد کردن عقاید انحرافیشان به میان مسلمانان داشتند. همچنین جریان
نفاق،
غلات، مقصره و افراطیان طوایف مختلف مذهبی که در جمع و نقل و کتابت حدیث دست داشتند، در
تحریف روایات، جعل حدیث و داخل کردن آن در کتب اصول
حدیث و یا حذف برخی روایات بیتأثیر نبودند. امامان
شیعه همواره به مناسبتهای مختلف به این جریانات منحرف اشاره نموده و آنان را مورد طرد و لعن قرار دادهاند.
در چنین شرایطی هم شیعیان و هم
اهل سنت مجموعهای از روایات را گردآوری نمودهاند که در میان آنها میتوان به چنین مواردی برخورد نمود.
به همین دلیل در فرأیند نقل و جمعآوری حدیث در
شیعه و از ابتدای امر تلاشهای حدیثشناسی نیز آغاز گردید. ائمه اطهار ـ علیهمالسلام ـ در موارد مختلف به تبیین و
تفسیر روایات برای مخاطبان میپرداختند تا مانع برداشت انحرافی از روایات شوند.
در قرون ۱۰ و ۱۱ هجری قمری جمعآوری احادیث به شکل وسیعتری ادامه یافت که حاصل آن جریان اخباریگری بود. البته همگام با این جریان، علوم حدیث نیز در قالب کتب رجال، درایه و فقه الحدیث و ... به شکلی سازمان یافتهتر ظاهر گردید.
مؤلفان کتب
حدیث شیعه در گردآوری و تدوین مجموعههای حدیثی سعی فراوانی داشتند تا اخبار صحیح را جمعآوری نمایند. با این وجود هیچگاه ادعای سلامت تمام این روایات را نداشته و ندارند؛ به همین جهت
علما در برخورد با روایات این مجموعهها با بهرهگیری از علوم حدیث (رجال، درایه، فقه الحدیث...) روایات صحیح را از غیر صحیح متمایز و جدا ساخته، سپس به آن استناد مینمودند. بنا بر آنچه گفته شد، مجموعههای روایی شیعه و اهل سنت خالی از اشکال نیست به همین دلیل هر دو گروه در تلاش بودهاند تا این اشکال را با تدوین کتب صحاح رفع نمایند. با این اوصاف باید توجه داشت که هنوز معدود روایات غیر صحیح نیز حتی در برخی کتب اربعه شیعه و صحاح
اهل سنت موجود است که نیاز به بررسی و دقت بیشتر دارد.
در نتیجه باید گفت:
اسلام با هرگونه زیادهروی، حتی در
حق دشمنان نیز مخالف است؛
اما افراطیهای مذاهب مختلف، از جمله غالیان متظاهر به تشیع، بدون در نظر گرفتن این توصیه، دشواریهایی را برای
مذهب خود فراهم ساختهاند.
در دوران ائمه ـ علیهمالسلام ـ روایاتی نیز توسط دشمنان آنان ساخته و پرداخته شد که بعضی از این روایات در
فضایل ائمه به شکلی غلوآمیز و یا طعن افراطی بر مخالفان آنان بود که هر دوی آنها، افکار عمومی جامعه را بر علیه پیشوایان
معصوم هدایت میکرد و به همین دلیل، مورد اعتراض ائمه واقع میشد.
.
با بررسی کتب روایی شیعه در هیچ سند معتبری سخن از خنثی بودن خلیفه دوم به میان نیامده است، علمای
شیعه نیز اعتقادی به این مسئله ندارند، اگر بعضی نویسندگان این نسبت را به شیعیان میدهند باید سخنشان را بهگونهای مستند ارائه نمایند.
آنچه در کتاب
انوار النعمانیه آمده، چند روایت از اهل سنت راجع به خلیفه دوم است، که باید صحت و سقم آن مورد بررسی قرار گیرد. در میان این روایات سخنان برخی شخصیتهای اهل تسنن در موضوع خنثی بودن
خلیفه دوم مطرح شده که مصنف به آن اشاره کرده و آن را تقبیح نموده است.
نکته قابل تأمل این است که سخنانی از اینگونه در کتب اهل تسنن یافت میشود که تنقیص
خلفا یا بعضی از صحابه از آن استفاده میشود که باید مورد بررسی قرار گیرند.
علمای شیعه با وجود اختلافات تاریخی و کلامی و ... که با اهل سنت دارند، در اثبات حقانیت
اهل بیت علیهمالسلام هیچگاه متوسل به اینگونه امور ناپسند و غیر اخلاقی نشدهاند؛ بلکه در مناقشات و مباحثات خود جدال احسن را برگزیدهاند.
اگر در میان هر دو طایفه کسانی باشند که بدون تحقیق و با
توسل به احادیث ضعیف نقل شده از راویان مجهول یا غیر موثق سعی در طرح موضوعی بیپایه و غیر واقعی باشند، نباید این امر را به عموم علمای شیعه و یا سنی نسبت داد و اعتقاد آنان دانست.
هرچند که موضوع پرسش شما را در کتاب روایی معتبری مشاهده نکردیم، اما با این وجود باید گفت: ما شیعیان معتقد نیستیم که هر
حدیث و یا روایتی که در کتابهای روایی آمده صحیح است؛ همانگونه که اشاره شد، روایاتی داریم که به دلایل مختلف مورد تأیید علمای شیعه نیستند؛ به همین دلیل است که برای احراز درستی و یا نادرستی روایات ملاکهایی قرار داده شده است.
پایگاه اسلام کوئست.