• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خریدن گمراهی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: ضلالت، هدایت، خریدن، گمراهی، منافقان، فروختن، آیه ۱۶ بقره.

پرسش: مقصود از خریدن ضلالت به هدایت در آیه «اوُلئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدی ...» چیست؟ اگر روایتی در تفسیر این آیه وجود دارد در پاسخ خود بیاورید.

پاسخ: خداوند در توصیف افرادی که راهی برای هدایت برایشان باز شده، اما گمراهی را ترجیح می‌دهند می‌فرماید: «آنان کسانی هستند که هدایت را به گمراهی فروخته‌اند و (این) تجارت آنها سودی نداده و هدایت نیافته‌اند».

این آیه در مورد منافقان و نیز آن دسته از اهل کتابی است که دانش خود را ـ که می‌تواند راهی به سوی هدایت خود و دیگران باشد ـ پنهان می‌کنند و در نگاهی کلی هر فردی که راهی به هدایت دارد، اما بی‌راهه می‌رود، مشمول این دسته آیات خواهد بود، زیرا مقصود از هدایت، راه راست و هدایت الهی است و این عبارت اشاره به در دسترس بودن هدایت برای منافقان و اهل کتاب ـ و حتی مشرکان ـ دارد و این‌که موقعیتش برای آنها کاملاً فراهم بود؛ به‌طوری‌که به‌راحتی می‌توانستند آن‌را بپذیرند و راه رستگاری را بپیمایند، ولی آنان به سمت آن نرفتند و بی‌راهه و گمراهی را انتخاب کردند.





یکی از مشکلات جدی پیامبر اسلام ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ وجود منافقان و دانشمندانی از اهل کتاب بود که گاه و بی‌گاه، پنهان و آشکار، ضربه خود را به اسلام و مسلمانان وارد می‌کردند؛ لذا آیات بسیاری در مورد آنان بر پیامبر نازل شد.

۱.۱ - آیه ۱۴ تا ۱۶ سوره بقره

در یکی از این آیات، خداوند در وصف منافقان می‌فرماید:

«و هنگامی که افراد با ایمان را ملاقات می‌کنند، می‌گویند: ما ایمان آورده‌ایم! (ولی) هنگامی که با شیطان‌های خود خلوت می‌کنند، می‌گویند: ما با شماییم! ما فقط (آنها را) مسخره می‌کنیم! آنان کسانی هستند که هدایت را به گمراهی فروخته‌اند و (این) تجارت آنها سودی نداده و هدایت نیافته‌اند».

۱.۲ - آیه ۱۷۴ و ۱۷۵ سوره بقره

مشابه این عبارت در آیه دیگری از قرآن وجود دارد، که اندیشمندانی از اهل کتاب را که دانش خود را پنهان می‌دارند، به‌عنوان مصداق دیگری از این سوداگران خسارت‌دیده اعلام می‌دارد و نیز بیان می‌دارد که آنان عذاب خدا را بر مغفرت او ترجیح دادند، پس چه‌قدر مشتاق‌اند به آتش دوزخ!.

۱.۳ - آیات دیگر

در همین راستا و در نگاهی کلی می‌توان گفت که از آیات مختلف قرآن چنین برداشت می‌شود که تمام افرادی که راهی به هدایت دارند، اما بی‌راهه می‌روند، مشمول این دسته آیات خواهند بود.


اکنون به بررسی یکی از این آیات خواهیم پرداخت:
تعبیر به «اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدی» اشاره به در دسترس بودن هدایت برای آنان دارد و این‌که موقعیتش برای منافقان کاملاً فراهم بود؛ به‌طوری‌که به‌راحتی می‌توانستند آن‌ را بپذیرند و راه رستگاری را بپیمایند؛ ولی آنان به سمت آن نرفتند و بی‌راهه و گمراهی را انتخاب کردند. بنابراین خریدن گمراهی در مقابل هدایت، استعاره بوده و به این معناست که آنها به‌جای هدایت، ضلالت را پذیرفتند.


اما در این‌که مراد از هدایت الهی و راه راستی که در دسترس است، چیست؛ کمی اختلاف نظر وجود دارد:

۳.۱ - أ. دین اسلام

این هدایت، به معنای دین اسلام است
[۱۲] سبزواری نجفی، محمد بن حبیب الله، الجدید فی تفسیر القرآن المجید، ج ۱، ص ۴۱، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.
که در ایمان آوردن به خداوند و پیامبر اسلام و قرآن تبلور پیدا می‌کرد؛ اما آنها دین اسلام را که راه هدایت بود، نپذیرفتند و در مقابل به گمراهی رفتند.

۳.۲ - ب. فطرت

اینان مانند همه انسان‌ها، دارای فطرت پاک بودند که بر توحید بنا شده بود: «فطرت خدا را که فطرت بشری براساس آن نهاده شده است». پس منظور از هدایت، همین فطرت است که منافقان با رها کردن آن، گمراهی را به دست آورده‌اند.

برخی مفسران هر دو وجه مذکور را محتمل دانسته‌اند
[۱۸] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‌، محمدجواد، ج ۱، ص ۱۴۳، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
و می‌توان به‌صورت کلی مقصود از هدایت در آیه «اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدی»‌، را راه راست و درست ذکر کرد.
[۱۹] گنابادی، سلطان محمد، تفسیر بیان السعادة فی مقامات العبادة، ج ۱، ص ۶۰، بیروت،‌ مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.



از این آیه، نکته زیبایی نیز استفاده می‌شود که ذکر آن خالی از لطف نیست:

۴.۱ - فرض‌های موجود در معاملات

در باور مردم در معاملات، سه فرض را می‌توان متصور شد؛ «سود»، «عدم سود» و «ضرر»!
اما از عبارت «فَما رَبِحَتْ‌ تِجارَتُهُمْ‌ » این‌گونه به دست می‌آید که برای محاسبه اعمال و نتیجه زندگی دنیایی تنها دو فرض متصور است؛‌ «ضرر» و «سود»؛ ولی فرض «عدم سود» که ضرر نباشد، متصور نیست.

آری، به واقع ما در این دنیا مال التجاره بسیار با ارزشی داریم، نعمت عمر، سلامتی، جوانی، تفکر و... که اگر از اینها درست استفاده نکنیم و سودی نبریم، به واقع ضرر کرده‌ایم؛ لذا در آخرت یا از افرادی هستیم که در مقابل این نعمت‌ها، متاع مناسبی گرفته‌ایم و یا به مانند منافقان و اندیشمندان اهل کتاب از این معامله دنیایی هیچ سودی نبرده‌ایم.

۴.۱.۱ - سخنی از امام جواد

آنچه گفتیم را می‌توان از سخن گران‌بهایی از امام جواد علیه‌السلام نیز استنباط کرد:

«...عالم‌نمایان یهودی و مسیحی را بشناس؛ کسانی که حقایق کتاب آسمانی را پنهان داشتند و آن‌ را (به سود خویش) تحریف کردند و تغییر دادند. «فَما رَبِحَتْ‌ تِجارَتُهُمْ‌ وَ ما کانُوا مُهْتَدِینَ‌» (اینان از این کار خویش سودی نبردند و به راه راست‌ نرسیدند).

سپس عالم‌نمایان مسلمان را بشناس که به مانند گروه قبل هستند. آنان که حروف قرآن را خوب ادا می‌کنند، لیکن حدود (احکام) آن‌ را (به سود خود و حاکمان ستمگر) تغییر می‌دهند. اینان همراه و همکار سران و گردنکشان هستند. و هرگاه سردمداران هواپرستی و کامجویی از یک‌دیگر جدا گردند، اینان با کسانی خواهند بود که دنیای بهتری (و رفاه بیش‌تری) دارند، «وَ ذلِکَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْم‌» و این است نتیجه‌ای که (این عالم‌نمایان بی‌حقیقت) از علم خود گرفتند...».

۴.۱.۲ - سخنی از امام کاظم

جد بزرگوارشان امام موسی کاظم علیه‌السلام نیز در تفسیر این آیه فرمودند:

«آنها کسانی هستند که دین خداوند را فروختند و در مقابل، کفر را برگزیدند. «فَما رَبِحَتْ‌ تِجارَتُهُمْ‌»؛ یعنی در تجارت آخرت سودی نبردند؛ زیرا آنها آتش دوزخ و انواع عذاب آن‌ را خریدند و از بهشتی که برای آنان مهیا شده بود صرف نظر کردند. «وَ ما کانُوا مُهْتَدِینَ‌»؛ یعنی به‌سوی حق و حقیقت و راه درست هدایت نشدند».



۱. بقره (۲)، آیه ۱۶ ۱۴.    
۲. بقره (۲)، آیه ۱۷۴ و ۱۷۵.    
۳. بقره (۲)، آیه ۴۱.    
۴. بقره (۲)، آیه ۷۹.    
۵. بقره (۲)، آیه ۸۶.    
۶. آل‌عمران (۳)، آیه ۱۷۷.    
۷. آل‌عمران (۳)، آیه ۱۸۷.    
۸. مائده (۵)، آیه ۴۴.    
۹. توبه (۹)، آیه ۹.    
۱۰. رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج ۲، ص ۳۱۱، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج ۱، ص ۷۶ ۷۹، تهران،‌ دانشگاه تهران، مدیریت حوزه علمیه، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.    
۱۲. سبزواری نجفی، محمد بن حبیب الله، الجدید فی تفسیر القرآن المجید، ج ۱، ص ۴۱، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.
۱۳. روم (۳۰)، آیه ۳۰.    
۱۴. فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، تحقیق، اعلمی، حسین، ج ۱، ص ۹۸، تهران، الصدر، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق.    
۱۵. زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج ۱، ص ۷۰، بیروت، دارالکتاب العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق.    
۱۶. شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، شیخ آقابزرگ تهرانی، تحقیق، قصیرعاملی، احمد، بیروت، ج ۱، ص ۸۲، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‌، محمدجواد، ج ۱، ص ۱۰۹ ۱۱۱.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‌، محمدجواد، ج ۱، ص ۱۴۳، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
۱۹. گنابادی، سلطان محمد، تفسیر بیان السعادة فی مقامات العبادة، ج ۱، ص ۶۰، بیروت،‌ مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
۲۰. خمینی، سید مصطفی، تفسیر القرآن الکریم، ج ۴، ص ۳۹، تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، بی‌جا،‌ چاپ اول، ۱۴۱۸ق.    
۲۱. نجم (۳۲)، آیه ۳۰.    
۲۲. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی‌اکبر، آخوندی، محمد، ج ۸، ص ۵۴، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۲۳. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج ۶۵، ص ۱۰۶، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.    
۲۴. فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، تحقیق، اعلمی، حسین، ج ۱، ص ۹۸، تهران، الصدر، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق.    



پایگاه اسلام کوئست.    



جعبه ابزار