• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جفا

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: جفا، محمد، پیامبر، ستم، قدردانی.

پرسش: در حدیثی از پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمده است: هر کس دارای چهار پسر باشد و یکی را هم‌نام من نام‌گذاری نکند، در حقیقت به من جفا کرده است استفاده‌ پیامبر از لفظ «جفا» چه مفهومی دارد؟ و این اهمیت بسیار از‌چه‌روست که در قالب کلمه‌ «جفا» مفهوم خود را می‌رساند؟

پاسخ: ستم همیشه به معنای ظلم و ستمی نیست که حرام باشد؛ چراکه ظلم و ستم نیز (مانند بسیاری از چیزهای دیگر) دارای مراتب و درجات بوده که پایین‌ترین مراتب آن، ناسپاسی و قدرناشناسی است.




واژه «جفا» در لغت به معنای دور کردن و کنار نهادن چیزی است؛ اما نسبت به انسان و موجودات دیگر که حقی از او گرفته و از حق خود دور شود، جفا می‌گویند که در حقیقت مستلزم ظلم و ستم است.


گفتنی است، ستم همیشه به معنای ظلم و ستمی نیست که حرام باشد؛ چراکه ظلم و ستم نیز (مانند بسیاری از چیزهای دیگر) دارای مراتب و درجات بوده که پایین‌ترین مراتب آن، ناسپاسی و قدرناشناسی است. اینکه پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرماید کسی که چند فرزند پسر در منزل دارد، اگر یکی را به نام من نگذارد، بر من ستم نموده است؛ این می‌تواند از‌آن‌رو باشد که پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به جهت حقوقی که بر گردن امت خویش دارد، نام‌گذاری فرزندی از میان فرزندان پسر به نام حضرتش می‌تواند به جهاتی باشد.


برای نام‌گذاری یکی از فرزندان پسر به نام محمد دلایل متعددی بیان شده است:

۳.۱ - قدردانی از زحمات پیامبر

این کار در حقیقت قدردانی از آن همه زحماتی است که پیامبر برای هدایت و نجات امت خویش، از جهل و شرک متحمل شده است. پیامبری که با بعثتش، رحمت، سربلندی و آزادگی برای مردم به ارمغان آورد و آنها را از جهالت به سمت کمال و سعادت رهنمون شد. به عبارت دیگر، نهادن نام پیامبر بر فرزندان در حقیقت، تقدیر و تشکر از زحمات و تلاش‌های پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و اهل بیت اوست که سال‌ها با راستی و درستی در بین جامعه زیسته و همه سختی‌ها و ناملایمات را در راه هدایت بشر تحمل کرده‌اند. براین اساس آنان قطعاً مستحق تقدیر و تشکر می‌باشند که کمترین درجه این سپاس و قدرشناسی، نام‌گذاری فرزندی از میان فرزندان پسر به نام آن حضرت می‌باشد. اگرچه ایشان به این قبیل چیزها نیازی ندارند، اما ما به‌عنوان کسی که از زحمات آنان بهره‌مند هستیم، وظیفه داریم که قدرشناس باشیم.

۳.۲ - برکات بسیار در زندگی

به جهت آثار و برکاتی است که نام پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و اهل بیت (علیهم‌السلام) در زندگی مسلمانان دارد.

۳.۲.۱ - روایتی از امام رضا

راوی می‌گوید: «عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ بَکْرِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ سُلَیْمَانَ الْجَعْفَرِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ یَقُولُ‌ لَا یَدْخُلُ‌ الْفَقْرُ بَیْتاً فِیهِ‌ اسْمُ‌ مُحَمَّدٍ أَوْ أَحْمَدَ أَوْ عَلِیٍّ أَوِ الْحَسَنِ أَوِ الْحُسَیْنِ أَوْ جَعْفَرٍ أَوْ طَالِبٍ أَوْ عَبْدِ اللَّهِ أَوْ فَاطِمَةَ مِنَ النِّسَاءِ. از امام رضا (علیه‌السلام) شنیدم که می‌فرمود: فقر داخل خانه‌ای که در آن نام محمد، احمد، علی، حسن، حسین، جعفر، طالب، عبدالله یا فاطمه باشد، نمی‌شود.
(البته لازم به یادآوری است که نام پیامبر و اهل بیت به‌تنهایی علت تامه برای خیر و برکت نیستند؛ بلکه این اسامی در کنار شرایط دیگر می‌توانند آن اثر مخصوص را داشته باشند. به بیان دیگر، اگر کسی بگوید؛ ما این اسامی را در خانواده داریم، اما در‌عین‌حال در فقر به سر می‌بریم. در جواب می‌گوییم که اگر خانواده مسلمان متعبد و متدین به احکام و دستورات اسلامی باشند، وجود این نام‌های مبارک می‌تواند کمکی در پیدایش برکت و غنا باشد.‌)

۳.۲.۲ - روایتی از امام باقر

از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است: «ان الشیطان اذا سمع منادیا ینادی یا محمد یا علی ذاب کما یذوب الرصاص؛ شیطان وقتی صدای کسی را که به اسم محمد یا علی صدا می‌زند بشنود، مانند سرب ذوب می‌شود.»

۳.۳ - تبلور حضور ائمه در زندگی

وجود یک فرزند با نام محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و اهل بیت (علیهم‌السلام) در هر خانواده، در حقیقت تبلوری از حضور آن بزرگواران و تعالیم و آموزه‌هایشان در زندگی انسان مسلمان است.


گفتنی است که نظیر چنین روایتی درباره وضو نیز وجود دارد. رسول اکرم از خدای متعال نقل می‌کند: «وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌وآله) قَالَ تَعَالَی مَنْ أَحْدَثَ وَ لَمْ یَتَوَضَّأْ فَقَدْ جَفَانِی وَ مَنْ تَوَضَّأَ وَ لَمْ یُصَلِّ رَکْعَتَیْنِ فَقَدْ جَفَانِی وَ مَنْ صَلَّی رَکْعَتَیْنِ وَ لَمْ یَدْعُنِی فَقَدْ جَفَانِی وَ مَنْ أَحْدَثَ وَ تَوَضَّأَ وَ صَلَّی وَ دَعَا وَ لَمْ أُجِبْهُ فَقَدْ جَفَوْتُهُ وَ لَسْتُ بِرَبٍّ جَاف‌؛کسی که وضویش باطل شود و وضو نگیرد، به من ستم کرده است و هر کس وضو بگیرد و با آن وضو دو رکعت نماز نخواند، به من ستم نموده و کسی که دو رکعت نماز بخواند و مرا نخواند، به من ستم کرده و هر کس وضو گرفت و نماز خواند و مرا یاد کرد و من جواب او را ندادم، به او ستم کردم؛ درحالی‌که من پروردگار ستمگر نیستم.»‌

۴.۱ - توضیح روایت

در اینجا نیز همان معنا (که در بالا گفته شد) مراد باشد؛ به این تعبیر که اگر کسی وضویش باطل شد، حقش این است که برای طهارت روح وضو بگیرد و اگر کسی وضو گرفت، حق وضو آن است که با آن دو رکعت نماز بخواند و... اما اگر کسی چنین کاری را انجام نداد، ظلمی را که مستحق عذاب الهی باشد، مرتکب نشده؛ درعین‌حال حق وضو را به‌نحو تمام و کمال ادا نکرده است.


۱. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۱۰۱، ص۱۳۱.    
۲. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۴، ص۱۴۷-۱۴۸، دار صادر، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۱۴ ق.    
۳. فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ج۱، ص۵۸.    
۴. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۲، ص۹۲، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، ۱۳۶۰ ش.    
۵. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح، غفاری، علی‌اکبر، آخوندی، محمد، ج۶، ص۱۹، دارالکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق.    
۶. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح، غفاری، علی‌اکبر، آخوندی، محمد، ج۶، ص۱۹، دارالکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق.    
۷. دیلمی، حسن بن محمد، ارشاد القلوب إلی الصواب، ج۱، ص۱۳۰.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «جفا»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۶/۱.    






جعبه ابزار