جدال احسن پیامبران
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: قرآن،
جدل، جدال احسن.
پرسش: قرآن کریم از جدال احسن پیامبران چه گزارشی را ارائه کرده است؟
بیشتر احتجاجات
حضرت نوح، به صورت جدال احسن است. البته گاهی از
موعظه و
حکمت (
برهان) نیز بهره برده است.
آیات ۲۵ - ۳۳
هود، بیانگر مجادله آن حضرتاند.
خداوند متعال در قرآن کریم به برخی از مجادلات حضرت ابراهیم اشاره فرموده است:
«یَاَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا یَسْمَعُ وَ لَا یُبْصِرُ وَ لَا یُغْنِی عَنکَ شَیْاً؛
پدرجان، چرا چیزی را میپرستی که نه میشنود و نه میبیند و نه هیچ حاجتی از تو برمیآورد؟»
«اِذْ قَالَ لِاَبِیهِ وَ قَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِیلُ الَّتِی اَنتُمْ لَهَا عَکِفُونَ.
به یاد آر هنگامی را که او به پدر و قومش گفت: این مجسمههایی که شما ملازم آنها شدهاید، چیستند؟ »
«اِذْ قَالَ لِاَبِیهِ وَ قَوْمِهِ مَا تَعْبُدُونَ؛
به یاد آر هنگامی را که او به پدر و قومش گفت: چه چیزی را میپرستید؟»
«فَلَمَّا جَنَّ عَلَیْهِ الَّیْلُ رَءَا کَوْکَبًا قَالَ هَذَا رَبِّی فَلَمَّآ اَفَلَ قَالَ لَآ اُحِبُّ الْاَفِلِینَ•...وَحَآجَّهُ قَوْمُهُ قَالَ اَتُحَجُّونِّی فِی اللَّهِ وَقَدْ هَدَلنِ...؛
وقتی
شب بر او پرده افکند، ستارهای را دید و گفت: این پروردگار من است. وقتی آن ستاره غروب کرد، گفت: من غروب کنندهها را دوست ندارم...قومش با او به احتجاج پرداختند. گفت: با من در باره
خداوند محاجه میکنید، در حالی که خداوند مرا
هدایت کرده است؟»
«اَلَمْ تَرَ اِلَی الَّذِی حَآجَّ اِبْرَ هِیمَ فِی رَبِّهِ...فَاِنَّ اللَّهَ یَاْتِی بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَاْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ؛
آیا خبر نیافتی از آن کسی که با ابراهیم در باره پروردگارش محاجّه میکرد...خداوند
خورشید را از
مشرق میآورد، پس تو آن را از
مغرب بیاور.»
از روشی که
حضرت ابراهیم (علیهالسّلام) در این مجادله به کاربرده است، استفاده میشود که مجادل، حق دارد از حجّتی به حجّت دیگر منتقل شود.
گفتنی است که مجادله آن حضرت در فضای بتکده و شکستن بتها و گذاشتن تبر بر دوش بت بزرگ نیز از نمونههای
جدال احسن شمرده میشود که به زیبایی در آیات
سوره انبیاء ترسیم شده است:
«فَجَعَلَهُمْ جُذَ ذًا اِلَّا کَبِیرًا لَّهُمْ لَعَلَّهُمْ...؛
همه آنها را خرد کرد، جز بزرگ آنها را تا شاید به سراغ آن بروند.»
آیات بسیاری در قرآن، ناظر به داستان
حضرت موسی (علیهالسّلام) و مناظره، محاجّه و جدال اَحسن آن حضرت با فرعوناند. آن حضرت هنگامی که از سوی خداوند ماموریت یافت تا به جانب فرعون رود و او را به
حق دعوت کند، چند چیز از خداوند خواست که از جمله آنها
شرح صدر و گشایش زبان بود:
«قَالَ رَبِ اشْرَحْ لِی صَدْرِی• وَ یَسِّرْ لِی اَمْرِی• وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی• یَفْقَهُواْ قَوْلِی؛
گفت: پروردگارا، به سینهام گشایش ده، و کارم را آسان ساز، و گره از زبانم باز کن، تا گفتارم را بفهمند.»
از این آیات بر میآید که در جدال احسن، شخص مجادل باید از شرح صدر و تحمل برخوردار باشد و از بیانی شیوا و دور از
تعقید و ابهام بهره برد تا تفهیم و تفّهم به خوبی صورت پذیرد و حق از باطل ممتاز گردد.
ویژگی دیگر مجادل، گفتار نرم و رفتار ملایم است که در آیهای دیگر به آن اشاره شده است:
«اذْهَبَآ اِلَی فِرْعَوْنَ اِنَّهُ طَغَی • فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّیِّنًا لَّعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ اَوْ یَخْشَی؛
به سراغ
فرعون بروید، که او سرکشی کرده است، و با او به نرمی سخن بگویید، تا شاید پند گیرد و یا بیمناک شود.»
مجادلات آن حضرت با فرعون، در آیات ۱۸ - ۳۷
شعرا به تفصیل آمدهاند.
در برخی سور قرآن نیز به مجادلات پیامبر اکرم اشاره شده است:
تعبیر «قُل لَّا تُسَْلُونَ عَمَّآ اَجْرَمْنَا وَ لَا نُسَْلُ عَمَّا تَعْمَلُونَ؛
بگو: جرمهای ما را از شما نمیپرسند، و کارکرد شما را از ما بازخواست نمیکنند» در این آیات، نمونه روشنی از حسن ادب در
مناظره و جدال اَحسن است و به بهترین روشِ جدال، خصم را به
تفکر وا داشته، و از مرکب غرور و لجاج فرود میآورد.
نیز مجادله با مشرکان در
نفی ولایت و
سرپرستی غیر خدا و اثبات
توحید و
معاد، از همین قبیل است.
آیات فراوانی ناظر به این بخش از جدال اَحسن
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است:
«قُلْ اَتُحَآجُّونَنَا فِی اللَّهِ وَ هُوَ رَبُّنَا وَ رَبُّکُمْ؛
بگو: آیا با ما در باره خداوند محاجّه میکنید، در حالی که او پروردگار ما و شماست.»
«یَاَهْلَ الْکِتَبِ لِمَ تُحَآجُّونَ فِی اِبْرَ هِیمَ وَمَآ اُنزِلَتِ التَّوْرَلةُ وَالْاِنجِیلُ اِلَّا مِن بَعْدِهِ اَفَلَا تَعْقِلُونَ• هَاَنتُمْ هَؤُلَآءِ حَجَجْتُمْ فِیمَا لَکُم بِهِ عِلْمٌ فَلِمَ تُحَآجُّونَ فِیمَا لَیْسَ لَکُم بِهِ عِلْمٌ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَاَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ؛
ای اهل کتاب، چرا در باره ابراهیم محاجّه میکنید در حالی
تورات و
انجیل پس از او فرستاده شده است، آیا نمیاندیشید؟ ای
اهل کتاب، شما همانهایی هستید که در باره آنچه بدان دانشی ندارید، محاجّه میکنید. چرا در باره چیزهایی که به آن
علم ندارید، محاجّه میکنید، با آن که خدا میداند و شما نمیدانید.»
«وَقَالَتِ الْیَهُودُ وَالنَّصَرَی نَحْنُ اَبْنَؤُاْ اللَّهِ وَاَحِبَّؤُهُ قُلْ فَلِمَ یُعَذِّبُکُم بِذُنُوبِکُم؛
یهود و
نصارا گفتند: ما پسران خداییم و دوستان اوییم. بگو: پس چرا شما را به
کیفر گناهانتان عذاب میکند؟ »
«فَمَنْ حَآجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَآءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ؛
پس، هر کسی که بعد از آمدن علم برای تو، با تو محاجه کرد، بگو: بیایید....»
این آیه، در باره محاجّه آن حضرت با مسیحیان نجران است که خداوند به پیامبرش دستور میدهد پس از آمدن ادله روشن در باره مسیح (علیهالسّلام)،
اگر کسی در باره
عیسی (علیهالسّلام) با تو مجادله و محاجه کرد، باید مانند دشمنان با او مباهله کنی.
سایت حدیث نت، برگرفته از مقاله «پیامبران و جدال احسن»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۱/۰۴.