• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تقوا داشتن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: تقوا، نسبی بودن، علم اخلاق.
پرسش: آیا تقوا نسبی است و هرکس مقداری از آن را دارد یا مطلق بوده و شرایط خاص خود را می‌خواهد؟
پاسخ: تقوا در اصل "وقوی" و از ماده "وقی" به معنای نگهداری است. تقوا را حفظ کردن چیزی از چیزهای آزاردهنده و زیان‌رسان معنا کرده‌اند و در اصطلاح علم اخلاق، به‌معنای دوری از محرمات است. از آموزه‌های دینی استفاده می‌شود که تقوا درجات و مراتبی دارد و تعبیر به "أتقی" در آیه شریفه «اِنَّ اَکرَمَکُم عِندَاللهِ اَتقیکُم» خود شاهد بر این مدعاست. در روایات نیز به نسبی بودن تقوا تصریح شده است.



تقوا در اصل "وقوی" و از ماده "وقی" به معنای نگهداری است. تقوا را حفظ کردن چیزی از چیزهای آزاردهنده و زیان‌رسان معنا کرده‌اند.
[۱] راغب اصفهانی، المفردات، واژه "تقوی".



در اصطلاح علم اخلاق، به‌معنای دوری از محرمات الاهی است و شخصی را که از محرمات و نواهی شرع دوری کند، متقی یا باتقوا می‌گویند.





۳.۱ - اول

از معارف اسلامی استفاده می شود که تقوا دارای درجات و مراتب است، و تعبیر به "أتقی" ـ در آیه شریفه "اِنَّ اَکرَمَکُم عِندَاللهِ اَتقیکُم هر آینه گرامی‌ترین شما نزد خدا، پرهیزکار‌ترین شماست ـ خود شاهد بر این مدعاست.

۳.۲ - دوم

خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: "لَیْسَ عَلَی الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جُناحٌ فیما طَعِمُوا إِذا مَا اتَّقَوْا وَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ ثُمَّ اتَّقَوْا وَ آمَنُوا ثُمَّ اتَّقَوْا وَ أَحْسَنُوا وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ بر آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند، در آنچه خورده‌اند، گناهی نیست؛ هرگاه پرهیزکاری کنند و ایمان بیاورند و به کارهای شایسته پردازند، باز هم پرهیزکاری کنند و ایمان بیاورند، باز هم پرهیزکاری کنند و نیکی، که خدا نیکوکاران را دوست دارد.

یکی از مضامینی که این آیه کریمه در بیان آن است، درجات و مراتب تقواست.


عالمان مسلمان با الهام از آیه بالا و سایر تصریحات و اشارات متون اسلامی، مراتب تقوا را به تقوای عام، تقوای خاص و تقوای خاص الخاص اصطلاح کرده‌اند.




گفتنی است که آیات قرآن در مسئله تقوا، به یک منوال نیستند، بلکه به زبان‌‌های گوناگون امر به تقوا می‌کند.
در یک آیه می‌فرماید: "یَا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اِتَّقُوا اللهَ حَقَّ تُقاتِهِ ... ای کسانی که ایمان آوردید (از خدا بترسید) به خدا تقوا داشته باشید؛ چنان‌که شایسته است.
در آیه دیگر می‌فرماید: "فَاتَّقُوا اللهَ مَا استَطَعتُم... هر چه توان دارید، تقوای الاهی پیشه کنید.
در جای سوم می‌فرماید: "فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَالحِجارَةُ بپرهیزید از آتشی که هیزمش مردم بدکار و سنگ‌های خاراست. این آیات در مجموع به مراتب تقوا اشاره دارد.


بنابراین از آیات قرآن این مطلب کاملاً استفاده می‌شود که تقوا درجات و مراتب دارد. بدیهی است که یک‌وقت انسان تقوایش در حدی است که از گناهان کبیره و از اصرار بر صغیره اجتناب می‌کند. این اولین درجه تقواست که به آن، عدالت محقق می‌شود. درجه بالاتر این است که انسان خودش را از گناهان صغیره هم حفظ و نگهداری کند. بالاتر از این مرحله آن است که خود را از مکروهات نگهدارد؛ یعنی به‌گونه‌ای خود را حفظ کند که هیچ‌وقت مکروهی را هم مرتکب نشود.




در آموزه‌های ائمه ـ علیهم‌السلام ـ یعنی روایات نیز به نسبی بودن تقوا تصریح شده است. در این مقال جهت رعایت اختصار به یک نمونه اشاره می‌کنیم.

۷.۱ - روایتی از امام صادق

امام صادق ـ علیه‌السلام ـ تقوا را دارای سه درجه می‌دانند:"التَّقوی عَلی ثَلاثَةِ اَوجُهٍ:تَقوی بِاللهِ وَهُوَ تَرکُ الحَلالِ فَضلاً عَنِ الشُّبهَةِ، وَهُوَ تَقوی خاصِّ الخاصِّ؛ وَتَقوی مِنَ اللهِ تَعالی وَهُوَ تَرکُ الشُّبهاتِ فَضلاً عَنِ الحَرامِ، وَهُوَ تَقوی الخَاصِّ؛ وَتَقوی مِن خَوفِ النَّارِ وَالعِقابِ وَهُوَ تَرکُ الحَرامُ، وَهُوَ تَقوی العامِ..."؛ تقوا سه‌گونه است: اول، تقوا از خوف آتش و عذاب که همان ترک حرام باشد و در واقع تقوای عوام است. دوم، تقوای از خدا (نه از خوف جهنم) که ترک شبهات است و این مرتبه تقوای خواص است. سوم، تقوای فی الله و آن ترک حلال برای دچار نشدن به شبهات است.

طبق این روایت درجات و مراتب تقوا این‌گونه است که هر کدام از آنها نیز می‌تواند به اقسام فرعی دیگری نیز تقسیم شود:




۸.۱ - ۱. تقوای عام

تقوای عام، آن است که مؤمنان عادی از ترس عذاب جهنم، از محرمات الاهی اجتناب کرده و کارهای حرام را انجام نمی‌دهند.

۸.۲ - ۲. تقوای خاص

کسانی هستند که به‌ حد کمال انسانی گروه سوم نرسیده‌اند؛ ولی در مرتبه‌ای هستند که نه‌تنها از محرمات الاهی دوری می‌کنند، بلکه از شبهات و موارد مشکوک نیز پرهیز می‌کنند و آن را تقوای خاص گویند.

۸.۳ - ۳. تقوای خاصّ الخاصّ

کسانی که به مقام فنا راه یافته که در این مرتبه اهل تقوا حلال را جز به‌اندازه ضرورت ترک می‌کنند، چه رسد به شبهه و این مرتبه اعلای تقواست و آن را تقوای خاص الخاص گویند.

۸.۴ - ۴. تقوای صدیقان

گفتنی است، برخی از عالمان اخلاق قسم دیگری به این اقسام سه‌گانه اضافه کرده‌اند و آن تقوای صدیقان است که آن اجتناب از هر آنچه برای خدا نباشد.
[۸] نراقی، محمدمهدی، جامع السعادات، ج ۱، ص ۵۰۶، اسماعیلیان، قم، چاپ هفتم، ۱۳۸۶ش.
البته این نوع از تقوا از آن مجاهدان پاک‌باخته و انسان‌های وارسته‌ای است که تمام حرکات و سکناتشان برای خداست: "قُلْ إِنَّ صَلاتی‌ وَ نُسُکی‌ وَ مَحْیایَ وَ مَماتی‌ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمین بگو: « نماز و تمام عبادات من و زندگی و مرگ من، همه برای خداوند پروردگار جهانیان است».


بنابراین تقوا از امور نسبی است و هرکس به‌اندازه همت و توان خود ـ البته به مدد و کمک الاهی ـ می‌تواند درجه و مرتبه‌ای از آن را کسب کند و به هر اندازه‌ای‌ که از محرمات و مکروهات فاصله بگیرد، به همان اندازه به خدا نزدیک‌تر خواهد شد.



۱. راغب اصفهانی، المفردات، واژه "تقوی".
۲. حجرات (۴۹)، آیه ۱۳.    
۳. مائده (۵)، آیه ۹۳.    
۴. آل‌عمران (۳)، آیه ۱۰۲.    
۵. تغابن (۶۴)، آیه ۱۶.    
۶. بقره (۲)، آیه ۲۴.    
۷. امام صادق، مصباح الشریعة، ص ۳۸، باب ۸۳. مؤسسه اعلمی، ۱۴۰۰ق.    
۸. نراقی، محمدمهدی، جامع السعادات، ج ۱، ص ۵۰۶، اسماعیلیان، قم، چاپ هفتم، ۱۳۸۶ش.
۹. انعام (۶)، آیه ۱۶۲.    



پایگاه اسلام کوئست.    


رده‌های این صفحه : اخلاق اسلامی | تقوا | فضائل اخلاقی




جعبه ابزار