ترس کودکان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: ترس کودکان، ترس از
مدرسه، درمان ترس کودکان،
کودکان استثنایی،
علوم تربیتی.
پرسش: به چه دلایلی
کودکان میترسند.
پاسخ:
ترس، واکنشی است در برابر عوامل تهدیدکنندهای که فرد قدرت مقابله مستقیم با آن را ندارد. این واکنش، در صورتی که بهطور کامل کنترل شده و بهطور منطقی تعبیر شود، طبیعی، لازم و مفید است. براساس تعریفی دیگر،
ترس، یک رفتار اجتنابی است که در آن آدمی به سوی مقصدی
امن میگریزد و
سعی دارد خود را از صحنه و موضوعی معین به دور نگه دارد، بنابراین با وجود ترس، فرد در مواجهه با مشکلات بیشتر
احتیاط میکند.
ترسهای کودکان شامل ترس از اشیاء و حیواناتی مثل
مار، ترس از
طبیعت، ترس از
طوفان،
رعد و برق و صداهای مهیب، ترس از ارتباط برقرار کردن با افراد ناقصالعضو یا خاص مانند
شل و
کور و عقبمانده، ترس از
تنهایی،
مرگ،
میکروب،
سرزنش شدن و مورد
تنبیه قرار گرفتن میباشد. برخی از این ترسها ریشه مرضی دارند و برخی عادی و معقولند و تفکیک این دوگونه و تشخیص آن دشوار است.
گرچه ترس از تاریکی، رعد و برق و موجودات طبیعی گاهی تا اواسط کودکی ادامه مییابد، اما اضطرابهای کودکان به سمت موضوعات جدید هدایت میشود. عملکرد تحصیلی، سلامت
والدین، آسیبهای اجتماعی، طرد شدن توسط همسالان از جمله نگرانیهای رایج کودکان است.
ترس، در میان همه کودکان کم و بیش و به صورتهای مختلف به چشم میخورد و البته عامل تربیت در خانه و مدرسه بسیار مؤثر است. یکی از ترسهای خاص کودکان، ترس از
مدرسه است. ترس از مدرسه
، عبارتی است رایج ولی اشتباه؛ زیرا غالبا کودک از مدرسه ترس ندارد بلکه به عللی از رفتن به مدرسه امتناع میکند و به همین جهت اصطلاح امتناع از رفتن به مدرسه
اصطلاح بهتر و دقیقتری است.
در این حالت، کودک از رفتن به مدرسه امتناع میکند و در منزل میماند و اصرار و پافشاری والدین سبب پیدایش علائم عدم تعادل روانی و اختلالات جسمانی میشود. اختلالات جسمانی به صورت دلدرد،
استفراغ،
سردرد و
سرگیجه و ضعف ظاهر میشود و غالبا ادامه مییابد تا زمانی که
والدین به وی اجازه ماندن در خانه را بدهند.
نکته حائز اهمیت از لحاظ تشخیص، از بین رفتن علایم در زمان ماندن کودک در خانه و روزهای
تعطیل است. علت این نوع
ترس، ممکن است ناشی از عدم تطابق کودک با محیط مدرسه، آموزگار و یا همسالان باشد. مطالعات نشان داده است که در بیشتر موارد علت مربوط به مدرسه نیست، بلکه ترس و
اضطراب ناشی از جدا شدن از
مادر و تنهایی است و کودکان سنین ۷-۵ سال بیشتر دچار اضطراب جدایی از مادر میشوند و از خود مدرسه هراسی ندارند.
درمان این نوع ترس به ایجاد تغییر در محیط مدرسه و شیوههای
فرزندپروری والدین نیاز دارد. اصرار قاطع والدین بر اینکه کودک به مدرسه برود، همراه با
آموزش نحوه مقابله کردن با موقعیتهای دشوار میتواند برای از بین بردن ترس سودمند باشد. در مراحل ابتدایی فرستادن مادر همراه
کودک به
مدرسه ممکن است راه حل مناسبی برای تطبیق تدریجی کودک با مدرسه باشد.
از نظر خصوصیات و ویژگیهای رفتاری، این کودکان اکثرا خجالتی و باهوش هستند و قبل از مدرسه، کمتر از مادرشان جدا شدهاند و از طرف دیگر مادران این کودکان نیز با وسواس حمایت بیش از حد از فرزند خود، سبب تشدید وابستگی میشوند.
• برخی از ترسها در کودکان ریشه فطری دارد(ترس از صداهای مهیب) و برخی دیگر از همان ماههای اول و به صورت اکتسابی در کودک شکل میگیرد(ترس از حیوانات مثل سوسک و گربه) و والدین برای جلوگیری از ترسو شدن کودکان باید خود الگوی شجاعت باشند.
• ترس کودکان ممکن است ثبات و دوام نداشته باشد، زود پدید آید و زود هم از بین برود.
• گاهی ترس کودکان مبتنی بر واقعیت نیست یعنی از چیزی میترسند که بیخطر است.
• ترس در سنین ۱۱-۳ سالگی در کودکان شدت مییابد، هر چند در کودکان متفاوت است ولی در این سنین جنبه تعمیم ترس در کودکان به مراتب بیشتر از سنین دیگر است.
انسان به دلیل میل به تداوم زندگی، خواستار حفظ و
مراقبت خود از عوامل خطر و دور داشتن خویش از علل و عواملی است که به نظر او عامل
مرگ و فنای اوست، پس او میترسد و همین ترس سبب حفظ بقای فرد است.
در مواردی، ترس ریشه در ذهنیت فرد دارد و به صورت
اختلالات عصبی، عدم تعادل در
بدن و پایبندی به موهومات و یا
خیالبافی ظاهر میشود. ترس کودکان نیز بیشتر زمینه ذهنی دارد مانند ترسیدن از تاریکی و یا ترس از حیوانات خانگی(مرغ و گربه).
علاقه و وابستگی شدید کودک به پدر، مادر،
پرستار و یا
معلم، سبب ترس از جدا شدن از آنهاست؛ چرا که جدایی را از دست دادن همیشگی آنها تلقی میکند و از طرف دیگر طرد کودک توسط والدین و یا سایر نزدیکان نیز سبب بروز و تقویت ترس وی میشود.
بخشی از ترسهای کودکان ناشی از اعمال برنامه سخت و
خشن از سوی والدین و یا مربیان است. امر و نهیهای مکرر و القائات وحشتانگیز در برخی موارد سبب ایجاد و تثبیت ترس و
وحشت در کودک میشود؛ برای مثال،
حبس کودک در مکانهای ترسبرانگیز از دید کودکان مانند اتاقهای تاریک و یا تهدید کردن کودک به آزارهای جسمی برای بازداشتن وی از کاری.
با توجه به نوع ترس در کودک، روشهای درمانی متفاوتی ارائه میشود.
یکی از راههای درمان ترس کودک، دور کردن وی از شرایط و موقعیت ترسآور است، مثلا محیط تاریک.
یکی از روشهای مؤثر،
تلقین شجاعت به کودک است، چرا که گاهی
ترس، ناشی از عدم
اعتماد به نفس و
احساس بیکفایتی است و در صورتی که کودک
اعتماد به
نفس یابد، میتواند به عنوان فردی شجاع بر ترس خود غلبه کند.
یکی از راههای درمان، ارائه الگوی مناسب و شجاع برای کودک ترسو است. این الگو باید بدون نقص و قابل لمس و به دور از مقایسه کودک با او باشد که البته الگوهای مناسب را بهتر است از میان کتابها انتخاب کرد.
گاهی کودک از نظر جسمی دچار ضعفهای بدنی شده است و این ضعف زمینه را برای ترس ایجاد کرده است. اختلالات
غدد و ترشحات اضافی ممکن است با تأثیر بر سیستم
بدن سبب مشکلات و اختلالاتی چون ترس در
کودکان شوند.
بهطور کلی، شناسایی عوامل ایجادکننده ترس و
سعی برای از میان برداشتن این عوامل در درمان
کودکان اهمیت بسزایی دارد.
سایت پژوهه.