• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تاریخ احادیث

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: احادیث نبوی، ائمه (علیهم‌السلام)، حضرت علی (علیه‌السلام)، روایت، اهل بیت (علیهم‌السلام)، اسلام.

پرسش: دانستن تاریخ احادیث نبوی و سایر ائمه اطهار (علیهم‌السلام) به غیر از امام علی (علیه‌السلام) چه اهمیتی دارد؟

پاسخ: دانستن تاریخ صدور احادیث ـ اعم از احادیث نبوی یا احادیث و روایات اهل بیت (علیهم‌السلام) ـ می‌تواند در فهم بهتر و برتر دین و جمع‌بندی بین احادیث و نتیجه‌گیری بهتر از آن، راه‌گشا باشد.



زندگی پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) ـ به‌ویژه دوران پس از بعثت آن‌ حضرت ـ مملو از درس‌ها و پندها بوده و از جهت فراگیری تعالیم پیامبر خدا، برای مسلمانان بسیار مهم است؛ به‌طوری که حتی کسانی که پیامبر را دیده و حتی یک جمله از ایشان نقل کرده‌اند، جزو صحابه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) شمرده شده و بعد از وفات پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) در بین مردم، احترام ویژه‌ای داشتند. در همین خط سیر، کسانی که صحابه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) را دیده بودند و از آنان روایات رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) را نقل کردند و مشهور به تابعین شدند نیز، از جایگاه رفیعی در بین دیگر مسلمانان برخوردار شدند.


با توجه به این اهمیت روزافزای حدیث نبوی، دانستن تاریخ احادیث پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) به معنای دانستن تاریخ صدور احادیث بسیار مهم است. این فهم تاریخ حدیث نبوی در زمینه‌های مختلفِ احکام فقهی، عقاید و دیگر معارف اسلامی قابل پی‌گیری و اثبات است. چه‌بسا پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) یک مسئله عام فقهی را مطرح کرده‌اند و – بنا بر آنچه در تشریع احکام ثابت شده است ـ سپس حکم آن‌ را تخصیص زده‌اند، یا مطلق بوده و آن ‌را تقیید زده‌اند و یا حکمی را بیان کرده‌اند و سپس آن ‌را نسخ کرده‌اند، دانستن تاریخ این بیانات یا دانستن شأن نزول این فرمایشات پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم)، بسیار مفید و در فهم دین، بسیار کارساز است.


امام علی (علیه‌السلام) در خطبه‌ای درباره وجود انواع احادیث در کلام پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) می‌فرماید: «احادیثی که در دسترس مردم قرار دارد، هم حق است هم باطل، هم راست و هم دروغ، هم ناسخ و هم منسوخ، هم عام و هم خاص، هم محکم و هم متشابه، هم احادیثی که به‌درستی ضبط گردیده و هم احادیثی که با ظنّ و گمان روایت شده است. گاهی سخنی از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) صادر می‌شد که دارای دو جنبه بود: سخنی خاص، و سخنی عام، شنونده‌ای که قصد خدای سبحان و رسول را از آن نمی‌دانست، آن ‌را می‌شنید؛ بدون فهم معنای آن و این‌که از آن، چه قصدی شده‌ است...» .
بنابراین اگر مثلاً بین دو حدیث از احادیث پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) رابطه عام و خاص، ناسخ و منسوخ، مطلق و مقید و ... برقرار بود، با دانستن تاریخ صدور حدیث، به‌راحتی می‌توان بین معنا و مفهوم احادیث جمع کرد. گاهی ادعا می‌شود بین دو حدیث از احادیث پیامبر خدا رابطه عام و خاص است و حدیث «ب»، مخصص و تخصیص زننده حدیث «الف» است؛ ولی اگر بدانیم که حدیث خاص مثلاً اول صادر شده است، دیگر رابطه بین این دو حدیث، رابطه عام و خاص نیست؛ بلکه باید به عام عمل شود و این دو حدیث می‌توانند وارد رابطه ناسخ و منسوخ شوند، نه عام و خاص.


برای روشن شدن موضوع، مثالی بیان می‌شود:
یکی از مسائل مورد اختلاف در شیعه و سنی، مسئله متعه یا همان ازدواج موقت است. بر طبق همه فرق اسلامی، متعه مشروع است و توسط پیامبر گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) تشریع شده است؛ اما صحبت در این است که حکم آن نسخ شده یا هم‌چنان بر جواز خود باقی است؟
بنابر برخی اقوال، عمل به متعه در چندین جا گزارش شده است؛ هم‌چنین که بر طبق ادعای عده‌ای، منع از آن نیز در چند جا گزارش شده است؛مثلاً گفته شده که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) در یکی از جنگ‌ها از آن منع کرد؛ هم‌چنین گفته شده در فلان جنگ، پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) حکم به جواز آن کرده است؛ با دانستن تاریخ جنگ‌ها می‌توانیم به این نکته برسیم که تاریخ هر کدام از منع و جواز متعه در چه ایامی بوده است؟ اگر تاریخ حدیث جواز، بعد از تاریخ صدور حدیث منع بوده و از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) درباره متعه، بعد از این منعی نرسیده است، می‌توان به این نکته پی برد که متعه و ازدواج موقت بر جواز خود باقی است؛ اما اگر بعد از دانستن تاریخ احادیث به این نکته رسیدیم که حدیث منع از متعه، بعد از حدیث جواز آن صادر شده است، باید حکم به منع متعه را ترجیح دهیم. در این مورد به‌خصوص نباید این‌گونه اشکال شود که اگر یک حدیث دال بر منع و یک حدیث دال بر جواز داشته باشیم؛ طبیعی است که منع بعد از جواز آمده است؛ زیرا تا جوازی نباشد، منع از چیزی معنا ندارد! این اشکال در این مورد جاری نیست؛ زیرا برای حکم متعه تا هفت‌بار! تشریع و منع گزارش شده است که دقیقاً مشخص نشده آخرین حدیث از جهت تاریخی کدام یک از آنهاست؟ پس اگر حکم متعه مثلاً در سال آخر حیات پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) تشریع شده است، با نگاه تاریخی به دیگر احادیث ـ به‌خصوص احادیث منع ـ می‌توان چنین نتیجه گرفت که تشریع حکم به جواز متعه، متأخرتر از منع از آن است و متعه جایز است.


البته حُسن دانستن تاریخ احادیث نبوی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) منحصر به جایی نیست که بین احادیث، عام و خاص، ناسخ و منسوخ و ... وجود داشته باشد؛ بلکه این دانش در فهم یا تفسیر برخی از آیات یا در فهم یک رابطه تاریخی با حدیث پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) و ... کاربرد فراوانی دارد (به عنوان مثال، اگر در ملاقاتی، یکی از معصومین (علیهم‌السلام) در شرایط عادی، یکی از راویان را احترام زیادی کردند، از طرفی، روایتی از آن معصوم در ذم آن شخص رسیده باشد، در صورتی که تاریخ این دو را بدانیم، می‌توان مثلاً حکم به وثاقت یا عدم وثاقت آن راوی داد.) که جهت اختصار به همین مقدار بسنده می‌شود. شایان ذکر است که همین اهمیت را می‌توان در احادیث ائمه (علیهم‌السلام) دید؛ یعنی از این جهت که دانستن تاریخ صدور احادیث، در بهتر فهمیدن منظور و مراد شارع، مؤثر و کارگشاست، فرقی بین احادیث پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) با دیگر اهل بیت (علیهم‌السلام) وجود ندارد.


۱. ابن ابی الحدید، عبد الحمید بن هبة الله‌، نهج البلاغه، خطبه ۲۰۳، ج۱۱، ص۳۸، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «تاریخ احادیث»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۵/۱۱.    



جعبه ابزار