نوع حجاب حضرت زهرا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کليدواژه: زنان،
نقاب،
روبند،
حضرت فاطمه،
قناع برقع مرز احکام الهی پرسش: فرق نقاب و روبند چیست؟ در جایی خواندم که روبند
مستحب بوده، آیا
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) از روبند استفاده میکردند؟ در جایی دیگر خواندم که؛ امام علی (علیهالسّلام) میفرماید: «خداوند، تکالیفی را بر شما
واجب نمود، بنابر این آنها را ضایع نکنید و حدودی برایتان مقرر داشت، پس از آنها تجاوز ننمایید، و از اموری بر حذرتان داشت، آنها را مرتکب نشوید و اموری را مسکوت گذاشت، نه از روی فراموشی، لذا آنها را بر خود تکلیف ننمایید». آیا بین دو مطلب فوق
تضاد وجود دارد؟
پاسخ: با توجه به آنچه در کتابهای لغت عربی و فارسی آمده؛ فرقی میان برقع، نقاب و روبند و پوشیه نیست، و همه به معنای تکه پارچهای هستند که چهره با آن پوشانده میشود. اما شکل آنها در مناطق مختلف تفاوت دارد.
در روایات از پوششهایی مانند قناع و برقع نام برده شده است و بیانگر این است که یکی از پوششهای مرسوم زنان
مسلمان بوده است. در این میان، نقل شده است که حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) نیز در برخی موارد از این پوشش در مقابل نامحرمان استفاده میکرد. اما این به معنای وجوب استفاده از
پوشیه و
روبند نیست، همان طور که بیشتر فقها پوشاندن صورت را
واجب نمیدانند.
این که حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در برخی موارد صورت خود را از نامحرم میپوشانید، هیچ منافاتی با کلام
امام علی (علیهالسّلام) ندارد؛ زیرا با این که آن بانوی بزرگ جهان، حریم
عفاف و
حجاب را به طور کامل رعایت میکرد، حجاب را انزوای زنان نمیدانست تا
تکلف و مشقتی برای او در زندگی اجتماعی پیش بیاید، از این رو، در عرصههای مختلف اجتماعی و سیاسی شرکت فعال داشت. به علاوه؛ مرزهای جزئی و حدود الهی را خود
معصومان (علیهالسّلام) نیز تعیین میکنند و آنچه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) به عنوان یک معصوم، درباره پوشاندن صورت انجام دادهاند، دست کم جواز این کار را میرساند و خود
جواز و
اباحه نیز در ردیف احکام الهی میباشد.
در کتابهای لغت عربی و فارسی، آنچه با آن صورت پوشیده میشود، با الفاظ مختلفی نام برده شده است که در ذیل بیان میشود.
«نقاب»؛ از ریشه «نقب» به معنای گشایش در امر است
و شاهدی را که از پنهانیهای قومی خبر میدهد، «نقیب» میگویند.
«نقب» جمع نقاب است؛ مثل کتب و کتاب. عرب گوید: «غطت وجهها بالنقاب»؛
یعنی با نقاب، صورت خود را پوشاند.
همچنین نقاب؛ به معنای روبند زن که با آن چهره خود را بپوشاند، آمده است.
و گفته شده: «روبند»؛ پارچه سفیدی مربع یا مستطیل شکل که میان آن را از یک طرف مشبک کردهاند و زنان جهت رو گرفتن آن را بر روی بندند به نحوی که قطعه مشبک محاذی چشمها واقع شود تا مانع از دیدن نگردد.
در این جا این پرسش پیش میآید که : اگر «نقب» به معنای گشایش است، چرا «نقاب» که صورت را پنهان میسازد، نقاب نامیده شده است؟
در پاسخ باید گفت: هر چند نقاب صورت را پنهان میسازد، ولی به اعتبار سوراخها و منفذهای آن که دیدن را هموار میسازد، به آن نقاب میگویند.
نقاب به هر صورت که باشد، برای دیدن مشکلاتی را پیش میآورد، ولی با منفذهایش دیدن را ممکن میسازد.
«قناع» به معانی گوناگونی آمده است:
ا. چیزی که بالای
مقنعه میپوشند که سر و روی را کاملا بپوشاند.
ب. پوشیدن مقنعه؛ تقنعت المراة بالقناع؛ یعنی آن زن مقنعه پوشید.
ج. آن چیزی که زن با آن سرش را میپوشاند، روسری.
برخی گفتهاند مقنعه به معنای چیزی است که سر را میپوشاند، و قناع دارای معنایی گسترده تر از مقنعه دارد،
ولی همان طور که ازهری در «تهذیب اللغة» به آن اشاره کرده؛ نزد عرب فرقی میان قناع و مقنعه نیست و هر دو مثل لحاف و ملحفه میمانند که میتوان با آن سر را پوشاند.
«برقع» یعنی آن چیزی که زن با آن صورت خود را میپوشاند،
به روبند و نقاب نیز معنا شده است؛
تبرقعت المراة؛ یعنی آن زن روبند یا نقاب بست.
«برقع»؛ عربی شده کلمه فارسی «پرده و روبند و روی پوش» است.
و پرده در فارسی به معنای حجاب، پوشش، و روپوش است.
«وصاوص» یعنی برقع و روبند کوچک که کنیزان آن را میپوشیدند.
با توجه به معانی ذکر شده؛ فرقی میان برقع، نقاب و روبند و پوشیه نیست، و همه به معنای تکه پارچهای هستند که با آن چهره پوشانده میشود. اما شکل آنها در مناطق مختلف تفاوت دارد.
در روایات از پوششهایی مانند قناع و برقع نام برده شده است و بیانگر این است که یکی از پوششهای مرسوم زنان
مسلمان بوده است. در این میان، نقل شده است که
حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) نیز در برخی موارد از این پوشش در مقابل نامحرمان استفاده میکردهاند.
با تحقیق و کنکاش در منابع حدیثی و تاریخی، به دو دسته روایت در مورد نوع پوشش و حجاب حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) میتوان دست یافت:
روایاتی که نشان میدهند که حضرت فاطمه بسیار مراقب بوده تا نامحرم او را نبیند و از دید نامحرمان دور باشد:
امام صادق (علیهالسّلام) به نقل از پدر بزرگوارش
امام باقر (علیهالسّلام) میفرماید: «علی و فاطمه از
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) تقاضا کردند تا برنامه زندگیشان را برایشان تعیین کند؛ پس پیامبر خدمت درون خانه را به عهده فاطمه (سلاماللهعلیها) گذاشت و کارهای خارج از منزل را به علی (علیهالسّلام) سپرد؛ پس فاطمه گفت: میزان خوشحالی و شادمانی مرا کسی جز خداوند نمیداند؛ زیرا رسول خدا مرا از دشواری
خرید و فروش با مردان رها و بی نیاز کرد».
از
امام علی (علیهالسّلام) و
امام حسین (علیهالسّلام) روایت شده است: «شخصی نابینا از فاطمه دختر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اجازه ورود خواست، پس فاطمه خود را از او پنهان کرد و در پس پرده رفت؛ پیامبر به او گفت: چرا خود را از او پوشاندی در حالی که او تو را نمیبیند؟ پس گفت: ای رسول خدا! اگر او مرا نمیبیند، من که او را میبینم و او بوی مرا استشمام میکند؛ پس پیامبر فرمود: گواهی میدهم که تو پاره تن من هستی».
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از اصحابش پرسید که زن چیست؟ گفتند:
عورت است (و باید از دیدگان نامحرمان پوشیده باشد)؛ فرمود: چه زمانی زن به پروردگارش نزدیکتر است؟، آنان ندانستند؛ پس فاطمه (سلاماللهعلیها) آن را شنید و گفت: زمانی زن به پروردگارش نزدیکتر است که درون خانه بنشیند؛ پس رسول خدا فرمود: همانا فاطمه پاره تن من است».
امام علی (علیهالسّلام) فرمود: «نزد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نشسته بودیم؛ ایشان فرمود: مرا خبر دهید که چه چیز برای زنان بهتر است؟ همگی از جواب درماندیم تا این که در نهایت متفرق شدیم؛ من به سوی فاطمه بازگشتم و از آنچه رسول خدا به ما گفته بود او را با خبر کردم و گفتم که هیچ کدام از ما جواب آن را نمیدانستیم و از آن شناختی نداشتیم؛ پس فاطمه گفت: ولی من جواب آن را میدانم؛ برای زنان بهتر این است که مردان را نبینند و مردان نیز آنان را نبینند؛ پس به سوی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بازگشتم و گفتم: از ما درباره این پرسیدی که چه چیز برای زنان بهتر است؟ باید بگویم: برای زنان بهتر آن است که مردان را نبینند و مردان نیز آنان را نبینند؛ پیامبر فرمود: چه کسی تو را از این جواب با خبر کرد در حالی که تو نزد منی؟ گفتم: فاطمه؛ پس رسول خدا از این مسئله به شگفت در آمد و گفت: همانا فاطمه پاره تن من است».
این روایت معروف با عبارتهای گوناگونی که چندان تفاوتی در مضمون با هم ندارند، در منابع پرشماری از کتابهای حدیثی، اخلاقی و تاریخی
شیعه و
اهل سنت موجود است.
در بخشی از روایت حادثه
فدک آمده است که فاطمه (سلاماللهعلیها) برای بیرون رفتن از منزل
برقع (روپوش صورت) پوشیدند: «فتجلببت بجلبابها و تبرقعت ببرقعها»؛
فاطمه (سلاماللهعلیها) جلباب (نوعی
چادر ) به سر نمود و روبند انداخت.
دسته دوم از این روایات، روایت
جابر بن عبدالله انصاری و
عمران بن حصین و دیگران است که حکایت از آن دارد که آنها حضرت فاطمه صدیقه (سلاماللهعلیها) و حتی زردی سیمای او را که بر اثر گرسنگی ایجاد شده بوده، دیدهاند. از تعبیر حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در این روایات، روشن میشود که ایشان معمولا از پوشش «
قناع » (
مقنعه و چیزی که با آن سر را میپوشانند) در مقابل نامحرمان استفاده میکرده است.
همچنین از این تعبیر
حضرت زینب (سلاماللهعلیها) در مجلس یزید، معلوم میشود که آن حضرت و دیگر زنان
اهل بیت از روبند استفاده میکردند: «أ من العدل یا بن الطلقاء تخدیرک حرائرک و اماءک و سوقک بنات رسول الله سبایا قد هتکت ستورهن و ابدیت وجوههن تحدو بهن الاعداء من بلد الی بلد؛ ای یزید! آیا این
عدالت است؟ ای پسر آزاد شدگان که زنان
حره و کنیزان مملوک خود را در عقب پرده بنشانی و نگذاری چشم نامحرم به آنها بیفتد ولی دختران رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را پیش روی تو مانند اسیران باشند در حالی که هتک پوشش آنها کردی و پرده آنان را بدری و روی آنان را بگشایی تا دشمنان آنان را از شهری به شهری ببرند».
حضرت ام کلثوم در هنگام
شهادت حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) روبند بر روی زده بود و خطاب به
قبر رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میگوید: «و خرجتام کلثوم و علیها برقعة و تجر ذیلها متجللة برداء علیها تسحبها؛ بیرون آمدام کلثوم از خانه در حالی که بر صورت روبندهای بود و دامن پیراهن عربی را بر خاک کشید و خود را در ردای جلالت و
عصمت در آورده بود».
روایاتی که در مورد
پوشیه و
روبند نقل شده است، حداقل جواز از آن فهمیده میشود، و معلوم نیست که پوشاندن صورت از سوی
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) به عنوان
واجب بوده یا
مستحب. لذا به نظر بیشتر فقها، پوشاندن صورت به هر وسیلهای مانند پوشیه و روبند واجب نیست. چنان چه فقها با توجه به بخشی از آیه ۳۱
سوره نور ؛ یعنی «... و لیضربن بخمرهن علی جیوبهن...» (و (اطراف) روسریهای خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود])،
فتوا به واجب نبودن پوشاندن صورت دادهاند.
هرچند برخی از فقها پوشاندن صورت را
مستحب میدانند.
به هر حال؛ باید به این نکته توجه نمود که؛ کسانی که پوشیه میزنند؛ یا مقلد فقیهی هستند که پوشاندن قرص صورت را واجب میداند و یا آنکه - نه به عنوان
وجوب ، بلکه به عنوان رفتاری مستحب یا مجاز - میخواهند که به هیچ مقدار در پریشانی خاطر جوانان دخالت نداشته باشند، علاوه بر این که با زدن پوشیه در رفت و آمد خود راحتتر باشند. لذا نباید هرکسی را که پوشیه میزند متهم به
بدعت گزاری در
دین و
تحجر نمود.
امام علی (علیهالسّلام) میفرماید: «ان الله تعالی حد لکم حدودا فلا تعتدوها و فرض علیکم فرائض فلا تضیعوها و سن لکم سننا فاتبعوها و حرم علیکم حرمات فلا تهتکوها و عفا لکم عن اشیاء رحمة منه لکم من غیر نسیان فلا تتکلفوها»؛
به راستی که خدای تعالی واجباتی بر شما واجب گردانیده و حدودی معین فرموده است شما نباید آن واجبات را ضایع گذارید و از آن حدود تجاوز نمائید (که اگر کردید دچار بدبختی و عذاب میشوید) و مستحباتی برای شما وضع کرده پس از آنها (در حد توان) پیروی کنید، و چیزهایی را بر شما
حرام ساخته پس هتک حرمت آنها نکنید، و به خاطر شما از چیزهایی صرف نظر نموده آن هم از روی رحمتش نه از روی فراموشی، پس خود را در مورد آنها به
زحمت نیندازید».
درباره فهم و برداشت درست این روایت باید گفت:
انسانها نباید از حدود و مرزها و دستورات
خداوند پیش بیفتند. و این که خداوند اموری را مسکوت نهاده است، نه از این رو که فراموش کرده باشد و یا چشم پوشی صورت گرفته باشد، بلکه خواسته است مردم در آن امور آزاد و مختار و اهل انتخاب باشند؛ با توجه به آن که میزانهای کلی مشخص ارائه کرده است. بنابراین، لازم است مرزها شناخته و تفکیک شود و در این میان هر چند مهمترین موضوع، شناخت اصول کلی عملی است؛ اصولی که پاسخگوی حرکت به سوی کمال و راهنمای عمل ایمانی است؛ ولی باید همه مرزها را پاس داشت تا به کمال رسید؛ یعنی هم باید مرزهای کلی را پاس داشت و هم مرزهای جزئی را؛ زیرا گذشته از مقام عمل و اعتباری که حد و مرزهای جزئی نسبت به خود دارند، مقدماتی برای حدود و مرزهای بالاتر و مراتب والاترند؛ و در همه اینها نیز باید
روح دین و هدف آن، که
بندگی و
عبودیت خدای تعالی است، حفظ گردد که حدود و اصول نیز در این جهت مقرر شدهاند. هیچ منافاتی ندارد که حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در برخی مواقع از پوشیه و روبند استفاده کند، تا آن بانوی بزرگ جهان، حریم
عفاف و
حجاب را به طور کامل رعایت کرده باشد. آن حضرت در عین آن که حجاب کامل را رعایت میکرد، حجاب را انزوای زنان نمیدانست تا
تکلف و مشقتی برای او در زندگی اجتماعی و سیاسی پیش بیاید. از این رو، در عرصههای مختلف اجتماعی و سیاسی شرکت فعال داشت. به علاوه؛ مرزهای جزئی و حدود الهی را خود
معصومان (علیهالسّلام) نیز تعیین میکنند و آنچه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) به عنوان معصوم، درباره پوشاندن صورت انجام دادهاند، دست کم جواز این کار را میرساند و خود
جواز و
اباحه نیز در ردیف احکام الهی میباشد.
پایگاه اسلام کوئست برگرفته از مقاله «معنای برقع، قناع و نقاب و جواز پوشیدن اینها برای زنان» تاریخ بازیابی ۱۳۹۳/۰۱/۰۷.