• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اطاعت از ولایت فقیه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: اطاعت، علما، رهبری، ولایت فقیه، سوره توبه.

پرسش: قرآن شریف در آیه «۳۱» سوره توبه کسانی که از علمای دینی‌شان اطاعت بی‌چون‌وچرا می‌کنند شرک می‌خواند، علمای مذهبی خود را خدای خود قرار داده‌اند. با توجه به این آیه، عده‌ای عقیده دارند که مردم، رهبری ولایت فقیه را خدای خود می‌دانند و اطاعت بی‌چون‌وچرا می‌کنند، در این مورد توضیح دهید.

پاسخ: هیچ مسلمان عاقلی بدون قید و شرط از علمای خود پیروی نمی‌کند و آن‌جایی هم که دستور از طرف امامان (علیهم‌السلام) رسید که مطیع علما باشید، شرایطی قرار دادند و یقیناً عالمی که دارای آن شرایط باشد، سزاوار است که دیگران از او تبعیت کنند و ولی فقیه هم لازم است شرایط مذکوره را داشته باشد تا اطاعت از او لازم باشد، علاوه بر این‌که در اصول دین اصلاً تقلید جایز نیست و فقط در فروعات دینی باید تقلید کند و مطیع باشد.



ابتدا لازم است در مورد آیه ۳۱ سوره توبه بحث شود و منظور از علما در آن آیه مشخص گردد.
در آین آیه آمده است: «اتَّخَذُوا اَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ اَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ» «(آن‌ها) دانشمندان و راهبان (و عابدان) خویش را معبودهایی در برابر خدا قرار دادند.

۱.۱ - دیدگاه علامه طباطبایی

مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان فرمودند: احبار جمع حبر به فتح اول و هم به کسر آن به معنای دانشمند است و بیش‌تر در علمای یهود استعمال می‌شود.
کلمه رهبان جمع راهب است و راهب به کسی گویند که خود را به لباس رهبت و ترس از خدا در آورده باشد؛ ولیکن استعمال آن در عابدان نصارا غلبه یافته است.
و مقصود از این‌که می‌فرماید: به جای خدای تعالی، احبار و راهبان را ارباب خود گرفته‌اند، این است که به جای اطاعت خدا، احبار و رهبان را اطاعت می‌کنند و به گفته‌های آن‌ها گوش فرا می‌دهند و بدون هیچ قید و شرطی آن‌ها را فرمان می‌برند و حال آن‌که جز خدای تعالی، احدی سزاوار این قسم تسلیم و اطاعت نیست.

۱.۲ - دیدگاه طبرسی

مرحوم طبرسی در تفسیر مجمع البیان می‌فرماید: از امام باقر و امام صادق (علیهما‌السلام) روایت شده که فرمودند: به خدا (برای احبار و رهبانان) نماز و روزه نخوانند؛ ولی آن‌ها حرامی را برای آن‌ها حلال کردند و حلالی را حرام کردند و آنان نیز پیروی‌شان کردند، و از آن‌جا که نمی‌دانستند آن‌ها را پرستش کردند، (و این است منظور از پرستش احبار و رهبانان در این آیه)

۱.۳ - نقلی از ابن حاتم

سپس از عدی بن حاتم نقل می‌کند که: به نزد پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) رفتم و در آن حال صلیبی از طلا به گردن داشتم، حضرت فرمود: این بت را از گردنت بردار، من آن را از گردنم برداشتم و پیش پیامبر رفتم. دیدم همین آیه را قرائت فرمود، عرض کردم: ما آنان را پرستش نمی‌کنیم، فرمود: آیا چنان نیست که آنان حلال خدا را حرام کرده و شما نیز حرام دانستید و حرام خدا را حلال شمرده‌اند و شما نیز حلال شمردید؟ گفتم: چرا، فرمود: همین کار پرستش از آن‌ها است.


اما در مورد ولایت فقیه باید گفت: کسی از مسلمانان وجود ندارد که عالم دینی خود را خدای خود بداند و اطاعت از ولی فقیه، حد و مرز خاص و شرایط ویژه‌ای دارد، و این‌طور نیست که هر کسی مدعی فقاهت شده، پس بر مردم لازم است که بی‌چون‌و‌چرا از او اطاعت کنند! و اگر افراد این‌چنینی پیدا شوند و اشخاص مدعی فقاهت را بدون در نظر گرفتن معیارهایِ شرعی اطاعت کند، مورد مذمت هستند.

۲.۱ - روایتی از امام عسکری

مرحوم شیخ حر عاملی در کتاب وسائل الشیعه حدیثی را از امام عسکری (علیه‌السلام) به این مضمون نقل می‌کند که فرمودند: شخصی از امام صادق (علیه‌السلام) پرسید: بین عوام ما و عوام یهود چه فرقی هست که عوام ما هم مثل عوام یهود از علمای خود پیروی می‌کنند؟ حضرت در جواب فرمود: بین عوام ما و عوام یهود از یک جهت فرق وجود دارد و از جهت دیگر مساوی آن‌ها هستند؛ اما تساوی بین این دو گروه از این جهت است که خداوند سبحان، عوام ما را مانند عوام آن‌ها به خاطر تقلید و پیروی از علمای خودشان مذمت کرده است؛ و اما فرق این دو گروه از این قرار است که عوام یهود علمای خودشان را می‌شناختند و می‌دانستند که آن‌ها دروغ می‌گویند و مال حرام می‌خورند و رشوه می‌گیرند و احکام الهی را تغییر می‌دهند و می‌دانستند کسی که این کارها را انجام دهد، فاسق است و نباید تصدیق شود و صلاحیت واسطه شدن بین خدا و بندگان او را ندارد. مع ذلک از آن‌ها اطاعت می‌کردند و خداوند به خاطر این کار، آن‌ها را مذمت و سرزنش کرد و هم‌چنین اگر عوام ما هم این‌گونه علمای خود را بشناسند و از آن‌ها پیروی کنند، مورد مذمت هستند.

۲.۱.۱ - شرایط اطاعت از فقها

اما فقهایی که لازم است از آن‌ها تقلید و پیروی کرد، باید این شرایط را داشته باشند:
۱. نفس خود را از هوا و هوس حفظ کند.
۲. از دین خود محافظت کند.
۳. مخالف هوای نفس باشد.
۴. مطیع امر خدا و پیامبر و ائمه معصومان (علیهم‌السلام) باشد.
و این شرایط را فقط بعضی از علمای شیعه دارا هستند، نه همه آن‌ها و هر کسی که این شرایط را داشته باشد، بر عوام لازم است که مطیع او باشند.


خلاصه این‌که هیچ مسلمان عاقلی بدون قید و شرط از علمای خود پیروی نمی‌کند و آن‌جایی هم که دستور از طرف امامان (علیهم‌السلام) رسید که مطیع علما باشید، شرایطی قرار دادند و یقیناً عالمی که دارای آن شرایط باشد، سزاوار است که دیگران از او تبعیت کنند و ولی فقیه هم لازم است شرایط مذکوره را داشته باشد تا اطاعت از او لازم باشد، علاوه بر این‌که در اصول دین اصلاً تقلید جایز نیست و فقط در فروعات دینی باید تقلید کند و مطیع باشد.


۱. ترجمه تفسیر المیزان، ج۹، ص۳۲۶، ناشر: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین قم، سال ۱۳۶۳.
۲. مجمع البیان، ج۳، ص۲۳، ناشر: داراحیاء التراث عربی بیروت، سال ۱۳۷۹ قمری.
۳. ولایت فقیه، اثر حضرت امام (رحمة‌الله‌علیه).


۱. علامه طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۳۲۶.    
۲. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۵، ص۴۳.    
۳. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۱۳۱.    



سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «اطاعت از ولایت فقیه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۹/۱۷.    



جعبه ابزار