ازدواج موقت برای مردان متأهل
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلید واژه:
ازدواج موقت، تأهل،
جواز،
احکام،
مصالحپرسش: ازدواج موقت چرا برای مردان متاهل جایز است؟
پاسخ: همه احکام الهی دارای مصالحی هستند. اعم از اینکه ما در فهم آن ها دقت کنیم یا اینکه توانایی فهم همه مصالحشان را نداشته باشیم. ازدواج موقت، برای جوانان
ازدواج نکرده و نیز افراد متاهل، دارای مصالحی است.
بحث ازدواج موقت نیز مصالح روشنی برای جوانان ازدواج نکرده و ناتوان در ازدواج دائم دارد که انکار آن شایسته یک انسان عاقل نیست و هر کسی اندکی چشمانش را باز کند، درمییابد که ممانعت در این مساله، تنها سبب رواج روابط بدون ضابطه و با هرج و مرج بسیار، در جامعه است که علاوه بر جنبه تمرد از دستور الهی، مهمترین و اصیلترین کانون جامعه، یعنی
خانواده را به نابودی میکشاند. درباره متاهلان نیز مصالح این جواز، با اندک دقتی روشن میشود و اگر ما بخواهیم حد
اعتدال را رعایت کنیم و با درک واقعیتهای جامعه، راهکاری مناسب و قابل اجرا برای جامعه طرح کنیم باید این مساله را بپذیریم.
۱) در جامعه معمولا تعداد مردان کمتر از زنان بوده و عامل این قضیه جنگها و بعضی بیماریهای شایعتر در مردان است و در نتیجه عدهای از زنان، بیهمسر مانده که
حکم تعدد
همسران یا ازدواج موقت، مشکل آنها را رفع میکند.
۲) زنانی در جامعه هستند که به علت
مرگ شوهر، یا بهره نبردن از
زیبایی، بدون همسر میمانند و در صورت جواز چند همسری، اینان نیز میتواند شوهر کنند.
۱) نیروی شهوت سرکشتر در مردان، ممکن است با یک همسر مهار نشود و به دلیل ایام
عادت ماهانه زنان و... مرد نیاز به همسری دیگر داشته باشد و آن وقت اگر راهی مناسب در مقابل نداشته باشد، ممکن است به ناهنجاریهای بسیار منتهی شود.
۲) ممکن است مردی از همسر خود فرزنددار نشود، یا فرزندان زیادی طالب باشد که یک همسر نتواند برای او کفایت کند و عوامل دیگری که معقول و منطقی بودن حکم تعدد زنان برای مرد، یا ازدواج موقت برای آنها را نشان میدهد.
البته روشن است که مجاز بودن، به معنای نیک بودن و... نیست و تا مصلحتی، خود را نشان ندهد، عمل مرد، در عدول از تک همسری، ممدوح نخواهد بود.
در ترجمه کتاب «
من لا یحضر الفقیه» که از مهمترین کتابهای
حدیثی است، مینویسد: از پارهای از اخبار استفاده میشود که برای کسی که بینیاز باشد
مکروه است. مثل:
۱) خبر
علیّ بن یقطین که در
کافی باب «إنّه یجب ان یکفّ عنها من کان مستغنیا» (یعنی
واجب است آنان که نیازی ندارند از
متعه اجتناب نمایند) آمده که گفت: «از
موسی بن جعفر علیهالسّلام راجع به متعه پرسیدم، فرمود: تو را با متعه چه کار خداوند که تو را از متعه بینیاز کرده است، عرض کردم میخواستم حکم را بدانم».
۲) در خبری دیگر
فتح بن یزید جرجانی گفت: امام هفتم علیهالسّلام را از متعه سؤال کردم، فرمود: «حلال است برای کسی که خداوند قدرت گرفتن زوجه دائمی را به او نداده است تا با اختیار متعه،
عفّت و
آبروی خود را نگه دارد (و به
فساد نیفتد)، آری اگر زن دائمی داشت و از نزد او غائب بود و دسترسی به او نداشت باز میتواند از متعه استفاده کند».
۳) در خبر سوّم
محمد بن حسن شمّون گوید: امام هفتم به برخی از
شیعیانش نوشت: «اصراری بر متعه گرفتن نورزید و خود را به اشتغال به آن، از خانواده و
زن و
فرزند خود باز ندارید تا سبب آن شود که زنان دائمی شما به کفر گرایند و از
حقّ، بیزاری جویند و آن کس را که به متعه فرمان داد،
نفرین و ما را
لعن کنند».
۴) از
مفضّل بن عمر روایت کرده که گفت: «از
امام صادق علیهالسّلام شنیدم که درباره متعه میفرمود: «رها کنید آن را، آیا شخص
شرم نمیکند که مردم (
منکر متعه) وی را درگیر مسائل جنسی ببینند و آن را بر هم مسلکان او که به متعه معتقدند خورده گیرند».
این اطاله مطلب از آن جهت است که پارهای از خوانندگان بدانند که ثوابی که برای شخص متعه کننده ذکر شد اطلاق ندارد و همه کس را شامل نمیشود و تنها کسانی را که به جهتی شرعی، بدان اقدام کردهاند یا خواهند کرد دربر میگیرد نه هر هوسباز شهوتران که جز برای ارضای غرائز جنسی نظری دیگر ندارد و با این عمل بسا میشود که اساس زندگی چندین ساله خود را متزلزل بلکه نابود میکند».
خلاصه اینکه زن باید در مواقع وجود ضرورت و نیاز، مطلب را درک کرده و آن را برای خود هموار کند. چون در این موارد، منع، آسیبهای بسیار دیگری را در پی دارد و البته قبل از آن تا جایی که میتواند، باید مانع پیش آمدن چنین وضعیتی بشود. مثلا در بسیاری از موارد، یک زن در صورت آموختن مهارتهای زناشویی میتواند از همه جهت، شوهر خود را تامین کند تا شوهر به خاطر عدم تامین عاطفی و روانی و جنسی همسر خویش به سمت این مسائل کشیده نشود.
از سویی مرد نیز باید درک کند که دین، متعه یا چند همسری را برای مواقعی خاص تجویز کرده و اگر سخن از تنوع طلبی و شهوترانی باشد، به هیچ عنوان با
اسلام سازگاری ندارد که اسلام
دین جهاد اکبر است تا انسان
نفس اماره را سرکوب کند، پس چگونه میتواند راه تنوع طلبی و هوسرانی را باز کرده باشد. قَالَ النَّبِیُّ ص أَعْدَی عَدُوِّکَ نَفْسُکَ الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیْک؛
پیامبر صلواتاللهعلیه میفرمایند: دشمن ترین دشمنان انسان، نفس اوست(شهوت بطن و فرج).
رسول اکرم صلّی اللَّه علیه و آله گروهی را برای جنگ بسیج فرمود. وقتی که برگشتند فرمود آفرین به سربازانی که جهاد و جنگ کوچک را به پایان رسانیدند و
جهاد بزرگتر برای آنان مانده است عرض شد جهاد اکبر کدام جهاد است؟ فرمود جهاد و مبارزه با
نفس سرکش، سپس فرمود بهترین جهادها جهاد کسی است که با همان نفسی که همراه او است جهاد نماید.
پایگاه شهر سوال