ارث پیامبران
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: ارث ،
پیامبر صلیاللهعلیهوآله،
صدقه ، اهلسنت.
پرسش: نکات مهمی که در حدیث منقول در کتب مختلف
اهلسنت از
پیامبر اسلام ـ صلیاللهعلیهوآله ـ که میفرماید: «ما پیامبران ارثی از خود به یادگار نمیگذاریم، و آنچه از ما بماند به عنوان صدقه در راه خدا مصرف شود.» وجود دارد، چیست؟
پاسخ: این حدیث از جهات مختلفی قابل نقد و بررسی است؛ ولی آنچه در حوصله این مجال میگنجد، امور زیر است:
این
حدیث با متن
قرآن سازگار نیست و طبق قواعد اصولی که در دست داریم هر حدیثی که موافق «کتاب الله» نباشد، از درجه
اعتبار ساقط است و نمیتوان به عنوان حدیث پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ و یا سایر معصومین ـ علیهمالسلام ـ روی آن تکیه کرد.
در آیات قرآن میخوانیم
سلیمان از
داود ارث برد، و ظاهر آیه
مطلق است و
اموال را نیز شامل میشود و در مورد «
یحیی » و «
زکریا » میخوانیم که از خدا چنین تقاضا میکند: «فرزندی به من عنایت کن که از من و از آل
یعقوب ارث برد».
مخصوصاً در مورد «زکریا» بسیاری از
مفسران روی جنبههای مالی تکیه کردهاند. بهعلاوه ظاهر آیات «
ارث » در قرآن مجید
عام است و همه را شامل میشود.
روایت فوق معارض با روایات دیگری است که نشان میدهد
ابوبکر تصمیم گرفت «
فدک » را به «فاطمه» ـ سلاماللهعلیها ـ بازگرداند؛ ولی دیگران مانع شدند؛ چنانکه در «سیرة حلبی» میخوانیم:
«
فاطمه دختر پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ نزد ابوبکر آمد؛ درحالیکه او بر
منبر بود. گفت: ای ابوبکر! آیا این در کتاب خداست که دخترت از تو ارث ببرد و من از پدرم ارث نبرم، ابوبکر گریه کرد و اشکش جاری شد. سپس از منبر پایین آمد و نامهای دایر به واگذاری فدک به فاطمه ـ سلاماللهعلیها ـ نوشت؛ دراینحال
عمر وارد شد، گفت: این چیست؟ گفت: نامهای نوشتم که
میراث فاطمه ـ سلاماللهعلیها ـ را از پدرش به او واگذارم. عمر گفت: اگر این کار را کنی از کجا هزینه
نبرد با دشمنان را فراهم میسازی؛ درحالیکه
عرب بر ضد تو
قیام کرده است؟ سپس عمر نامه را گرفت و پاره کرد»!
چگونه ممکن است نهی صریحی از پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ باشد و ابوبکر به خود جرئت مخالفت را بدهد؟ و چرا عمر استناد به نیازهای جنگی کرد و استناد به روایت پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ ننمود؟
بررسی دقیق روایت فوق نشان میدهد که مسئله نهی پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ مطرح نبوده، مهم در اینجا مسائل سیاسی روز بوده است، و همینها است که
انسان را به یاد گفتار
ابن ابیلحدید دانشمند معتزلی میاندازد، میگوید: از استادم «علی بن فارقی» پرسیدم: آیا فاطمه ـ سلاماللهعلیها ـ در ادعای خود راست میگفت؟ پاسخ داد: آری؛ گفتم: پس چرا ابوبکر فدک را به او نداد، با اینکه وی را
صادق و
راستگو میشمرد؟ استادم تبسم پر معنایی کرد و سخن لطیف و زیبایی گفت، با اینکه او عادت به مزاح و شوخی نداشت؛ گفت: «اگر امروز فدک را به ادعای فاطمه ـ سلاماللهعلیها ـ به او میداد، فردا میآمد و
خلافت را برای همسرش ادعا میکرد! و ابوبکر را از مقامش متزلزل میساخت و او نه عذری برای بازگو کردن داشت و نه امکان موافقت»!
روایت معروفی از
پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ در بسیاری از کتب اهلسنت و شیعه آمده است که «
اَلْعُلَماءُ ورثة الانبیاء »
؛ دانشمندان، وارثان پیامبرانند و نیز از پیامبر گرامی
اسلام ـ صلیاللهعلیهوآله ـ نقل شده که «
اِن الانبیاءَ لَمْ یُورِثُوا دیناراً وَ لا دِرْهَماً»؛ پیامبران درهم و دیناری از خود به یادگار نگذاردند ».
از مجموع این دو
حدیث چنین به نظر میرسد که هدف اصلی این بوده که روشن سازند افتخار
انبیا و سرمایه اصلی آنها
علم و
دانش بوده است، و مهمترین چیزی که از خود به یادگار گذاشتند، برنامه
هدایت بود و کسانی که سهم بیشتری از علم و دانش را بر گرفتند،
وارثان اصلی پیامبرانند، بیآنکه نظر به اموالی داشته باشد که از آنان به یادگار باقی میماند، بعداً این حدیث نقل به معنا شده و سوء تعبیر از آن گردیده و احتمالاً جمله «ما ترکناه صدقه»؛ یعنی هرچه از ما بماند، باید به عنوان صدقه در راه خدا مصرف شود که
استنباط بعضی از روایت بوده است، به آن افزودهاند.
پایگاه حدیث نت.