احرار
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: عبادت،
حر.
پرسش: طبق فرمایش امیر المومنین عبادت کنندگان بر سه قسمند لطفا در مورد قسم سوم (احرار) توضیح دهید؟
امیرالمؤمنین
علی (علیهالسّلام) میفرماید: «ان العبّاد او العبادة، کان ثلاثة: قومٌ عبدوا للّه، خوفاً، فتلک عبادة العبید، و قوم عبدوا للّه تبارک و تعالی طلب الثواب، فتلک عبادة الاجراء، و قومٌ عبدواللّه تبارک و تعالی حبّا له، فتلک عبادة الاحرار و هی افضل العبادة»
یعنی پرستش و یا پرستش کنندگان سه گروه است، گروهی
خداوند را از ترس میپرستند، پس این پرستش بندگان است، گروهی خداوند تبارک و تعالی را برای رسیدن به پاداش میپرستند، پس این پرستش مزدوران است، و گروهی خداوند را از روی
محبت میپرستند، و این پرستش آزادگان است، و این از همه پرستشها برتر است. و در
نهج البلاغه همین حدیث آمده لکن به جای کلمه «حباً» واژه «شکراً» آمده است.
شایان ذکر است که عبادت به هر کدام از اقسام یاد شده در حدیث ارزشمند است، به همین جهت در آموزههای دینی در برابر عبادتها پاداشهای آن نیز مطرح شده است، پس عبادت حتی اگر از نوع عبادت از روی ترس و یا
طمع در
بهشت هم باشد ارزشمند است.
اما این که عبادت احرار یا عبادت از روی سپاس و محبت چیست؟
قبل از تبیین ماهیت عبادت سپاسی، باید درباره چیستی و ماهیت خود سپاس و
تشکر، به اختصار توضیح داده شود. درباره ماهیت
شکر سخن بسیار است، از جمله درباره شکر گفتهاند: حقیقت شکر آن است که از نعمتهایی که برای
انسان آفریده شده در جهت درست استفاده شود. یکی از نعمتهای بزرگ الهی برای انسان، نعمت
عبودیت و بندگی خداوند است. انسان تا میتواند باید تلاش کند که از این نعمت به صورت کامل و شایسته استفاده کند؛ یعنی اولاً اهل بندگی و عبودیت باشد، ثانیاً تاجرانه و یا از روی ترس عبادت نکند؛ بلکه از روی
محبت و
عشق و برای سپاس خداوند و برای بجا آوردن
شکر عملی در برابر خداوند عبادت کند، این نوع عبادت بهترین مصداق شکر و کاملترین عبادات است. چون بندگی انسان را خالصانه و به عنوان سپاس الهی نشان میدهد.
و هم چنین گفته شده، شکر عبارت است از قدردانی نعمت مُنعِم و آثار این قدردانی در هر کدام از شئون وجودی به گونهای خاص ظهور میکند. مثلاً آثار شکر در قلب عبارت از
خضوع و
خشوع و محبت است، و در زبان
ثناء و
مدح و
حمد، و در جوارح، اطاعت و استعمال جوارح و امثال آن. و مرتبه متعالی شکر عبارت از نفس معرفت با قلب است و اظهار آن معرفت در زبان و عمل، بلکه خود حالت نفسانی که اثر معرفت منعِم است.
برای مشخص شدن ماهیت و چیستی عبادت حبّی و سپاسی، در ابتداء باید گفت:
اساساً عبادت و پرستش خداوند در واقع، کاملترین جلوهگاه آزادی انسان از قید اسارت و هواهای نفسانی است؛ و عبد از نظر لغت، به انسانی گفته میشود که سر تا پا تعلق به مولا و صاحب خود دارد، ارادهاش تابع اراده او و خواستش تابع خواست او است. در برابر او مالک چیزی نیست و در اطاعت او هرگز سستی به خود راه نمیدهد. به تعبیر دیگر، عبودیت آنگونه که در متون دینی آمده، اظهار آخرین درجه خضوع در برابر معبود است و به همین دلیل تنها کسی میتواند، معبود باشد که نهایت سزاواری و شایستگی هر نوع کمال از آن او بوده و تمام نعمتهایی که به انسان میرسد از او باشد. انسان وقتی در برابر چنین وجودی، نیایش و کرنش و
خضوع و عبادت میکند، به طور یقین یا از روی محبت و
عشق است و یا از روی سپاسگزاری از آنچه
فیض،
رحمت،
نعمت و مانند آن است. لذا عبودیت کامل آن است که انسان جز به معبود واقعی، یعنی
کمال مطلق نیندیشد، جز در راه او گام بر ندارد و هر چه غیر او است فراموش کند. حتی خویشتن را فراموش نماید و اینگونه عبادت است که هدف آفرینش را تامین خواهد کرد.
اینگونه بندگی و پرستش، در واقع نمودار سپاسگزاری از حق بوده و نشان دهنده محبت و عشق بنده به خداوند است. اما اگر عبادت در همان آغاز از روی ترس یا
طمع صورت بگیرد، گرچه مطلوب است، اما کامل و ایدهال نخواهد بود. این کلام نغز
حافظ در این باره بسیار زیبا است که میگوید:
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن ••• که خواجه خود روش بنده پروری داند
اگر بندگی و عبادت، از اول بر اساس طمع در نعمت دنیایی و آخرتی باشد، عبادت مزدورانه است. اما اگر انسان بر اساس فرهنگ وحیانی عمل کند. یعنی مطالعه آثار الهی و نعمتهای او، انسان را وادار نماید که از روی سپاس آن همه نعمت، خدا را عبادت نماید؛ همان عبادت سپاسی خواهد بود.
با توجه به این بیان معلوم میشود که عبادت سپاسی، بعد از توجه به نعمت و شناخت نعمت و در مقام شکرگزاری از نعمتها انجام میشود؛ برخلاف عبادت مزدورانه که در همان آغاز از روی طمع صورت میگیرد.
در آیه دیگر، درباره عبادت سپاسی و پرستش از روی شکرگزاری آمده است: «انّ الذین تعبدون من دون اللّه لایملکون لکم رزقاً فابتغوا عند اللّه الرزق و اعبدوه و اشکرواله؛
یعنی کسانی را که غیر از خدا پرستش میکنید مالک رزق شما نیستند، روزی را نزد خدا بطلبید و او را پرستش کنید و شکر او را بجا آورید.» از این آیه بدست میآید که انگیزه برخی عبادتها و یا اساساً انگیزه عبادتها، حس
شکرگزاری در مقابل مُنعِم حقیقی است، و هر انسانی که
میداند نعمت از آن خدا است و اوست که نعمت میدهد، تنها او را عبادت میکند و از او شاکر است، پس عبادت شاکرانه است که بهترین و کاملترین نوع عبادتها محسوب میشود.
از آن جا که عبادت شاکرانه در واقع از روی عشق و
اخلاص و محبت صورت میگیرد و هیچگونه شائبه ترس و طمع در میان نیست، به همین جهت در بعضی روایات به جای «شکر» سخن از «حبّ» است، یعنی عبادت عاشقانه که تنها از روی دلدادگی و عشق به خدا و سپاس او انجام میگیرد.
سایتاندیشه قم، برگرفته از مقاله «احرار»، تاریخ بازیابی، ۱۳۹۵/۱۲/۲.