احادیث مخالف قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: حدیث،
قرآن،
تباین،
معصومین،
تأویل.
پرسش: آیا هر حدیثی که با برخی از
آیات مخالف است را میتوان ردّ نمود یا این که باید
احادیث را تاویل و توجیه نمود؟
پاسخ: در پاسخ به این سؤال ابتدا باید معنی مخالفت روشن شود، چه بسا منظور از مخالفت امری باشد که در خود آیات قرآن هم دیده میشود و کار مفسرین در
تفسیر جمعبندی و نتیجه گیری از آنهاست.
مخالفت به تعبیر منطقی بر دو نوع است:
تباین، و عموم و خصوص من وجه (که به تباین باز میگردد).
در تباین هیچ مفهوم مشترکی بین دو امر نیست و در
عموم و خصوص من وجه مفهوم مشترک وجود دارد. در تباین، به عنوان مثال اگر در مقابل آیه: «اِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ اَنْ یُشْرَکَ بِهِ»؛ «
خدا شرک را نمیآمرزد»
از قرآن، حدیثی با این مضمون باشد که خدا شرک را میآمرزد، مخالفت این حدیث با قرآن از نوع تباینی است و بنابراین این حدیث صحیح نیست.
در عموم و خصوص من وجه، اگر بر فرض در مقابل آیه مورد بحث، حدیثی با این مضمون باشد که خداوند
اولاد پیامبر را میآمرزد، چنانچه بخشی از حکم
عام این
حدیث را در
حکم عام این آیه قرآن داخل کنیم، حدیث در مورد آمرزش سادات مشرک، مخالف قرآن است؛ اما نسبت به آمرزش سادات غیرمشرک، با قرآن مخالفت ندارد. حال آمرزش بخشهای دیگر یعنی غیرسادات مشرک و غیرسادات غیرمشرک، به حجیت دلیل وابسته است. اگر ظهور و حجیت
دلیل تمام باشد؛ حدیث موجب تخصیص آیه میشود و این قاعدهای تفسیری و فقهی است که آیه، موجب تخصیص
سنت قطعی عام و بالعکس حدیث، موجب تخصیص آیه عام میگردد.
درباره احادیث دو مرحله اساسی وجود دارد:
۱. اثبات این که، این سخن از معصوم (علیهالسّلام) است؛
۲.
مفهوم و محتوای سخن معصوم (علیهالسّلام) و مقایسه و جمعبندی آن.
البته اهمیت مرحله دوم، بالاتر از مرحله اول است؛ به ویژه که گاهی خود محتوا مشخص میکند که سخن، سخنِ چه شخصیتی است، و بر فرض که اثبات شود که سخن از معصوم (علیهالسّلام) است آیا حدیث
متشابه است یا محکم؟ آیا در معنی ظهور دارد؟ آیا ارادة جدّی از این سخن فرموده است؟ آیا برای
تقیه و...این سخن را فرموده است؟ مخاطب حضرت یک شنونده ساده است یا یک دانشمند است؟ آیا این سخن قیدی است؟ آیا این سخن بخشی از سلسله مطالب حضرت در چند جلسه است؟ و...
بنابراین حدیث، یک جمله از یک گوینده معمولی نیست تا اگر
ذهن ما با اطلاعات فوق العاده هم انباشته شده باشد، بتواند سریع از آن نتیجهگیری نماید.
مخالفت به تعبیر منطقی بر دو نوع است:
تباین، و عموم و خصوص من وجه (که به تباین باز میگردد).
در
تباین هیچ مفهوم مشترکی بین دو امر نیست و در عموم و خصوص من وجه مفهوم مشترک وجود دارد. در تباین، به عنوان مثال اگر در مقابل
آیه: «اِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ اَنْ یُشْرَکَ بِهِ»؛ «خدا شرک را نمیآمرزد»
از
قرآن، حدیثی با این مضمون باشد که خدا شرک را میآمرزد، مخالفت این
حدیث با
قرآن از نوع تباینی است و بنابراین این حدیث صحیح نیست.
در
عموم و خصوص من وجه، اگر بر فرض در مقابل
آیه مورد بحث، حدیثی با این مضمون باشد که
خداوند اولاد
پیامبر را میآمرزد، چنانچه بخشی از حکم عام این حدیث را در حکم عام این آیه قرآن داخل کنیم، حدیث در مورد آمرزش سادات مشرک، مخالف قرآن است؛ اما نسبت به آمرزش سادات غیر مشرک، با قرآن مخالفت ندارد. حال آمرزش بخشهای دیگر یعنی غیر سادات مشرک و غیر سادات غیر مشرک، به
حجیت دلیل وابسته است. اگر ظهور و حجیت دلیل تمام باشد؛ حدیث موجب تخصیص آیه میشود و این قاعدهای تفسیری و فقهی است که آیه، موجب
تخصیص سنت قطعی عام و بالعکس حدیث، موجب تخصیص آیه عام میگردد.
اما دیگر اقسام مخالفت حدیث با قرآن، در ظاهر و ابتدا، مخالفت به نظر میآیند، مانند
عام و خاص،
ناسخ و منسوخ،
محکم و متشابه، این نوع مخالفت ظاهری، در حقیقت مخالفت نیست؛ بلکه در حقیقت تفسیر و
تبیین است و از این نوع مخالفتها در خود آیات قرآن نسبت به یکدیگر فراوان مشاهده میشود؛ ازاینرو در مورد قرآن فرمودهاند: القرآن یفسّر بعضه بعضاً؛
بخشی از قرآن بخش دیگر را
تفسیر میکند.
همچنین میتوان سه قضیه دیگر را هم به این قضیه اضافه کرد:
بخشی از قرآن بخشی از
روایات را تفسیر میکند؛ بخشی از
روایات بخشی از قرآن را تفسیر میکند و بخشی از روایات خود، بخش دیگر روایات را تفسیر میکنند:
یفسّر بعض القرآن بعض الروایات؛ و یفسر بعض الروایات بعض القرآن؛ و الروایات یفسر بعضها بعضاً.
اما وصول به این درجه و تشخیص آن مستلزم آشنایی گسترده با قرآن و روایات است و با این فرض میتوان بین خود و خدای تعالی
حجت داشته مخالفتها را از هم تفکیک کرد.
بنابراین اگر حدیثی مخالف با قرآن بود، ابتدا باید نوع مخالفت را مشخص کرد که آیا مخالفت ظاهری و ابتدایی است یا قطعی و در این صورت آیا از نوع تباین است یا از نوع عموم و خصوص من وجه؟ سپس باید در قرآن جستوجو نمود که آیهای را که با
حدیث مخالف است،چگونه میتوان با
آیات دیگر جمع کرد؟ پس از انجام این مرحله باید
سند صحت حدیث بررسی و اثبات شود و پس از این مرحله، باید مفهوم و محتوای روایت را بررسی کرد و در نهایت به نتیجهگیری رسید.
با توجه به گذر از چنین مراحل طولانی و مختلف و نیازمندی به توانایی و اطلاعات فراوان برای نتیجهگیری، در روایات
اهل بیت (علیهمالسلام) به شدت نسبت به موضعگیری سریع در برابر یک
روایت هشدار داده شده است.
این مسئله در مورد آیات قرآن با تقسیم
آیات به محکمات و متشابهات و تکریم «
راسخون در علم» به جهت روحیه
تسلیم و
توبیخ کژاندیشان به جهت فتنهگری و تاویلگری بیان شده است.
روشن است که منظور این نیست که روایتی مخالف قرآن نداریم، بلکه بدون دلیل و بدون جستوجو از ادعای مخالفت با قرآن
نهی شده است.
نکته آخر سؤال که باید به آن پرداخت، تأویل روایت است. در این مورد باید به دو مطلب توجه شود:
تأویل و معین کردن مصداق، فقط شان
معصومین (علیهمالسّلام) است و وظیفة مکلفین، یافتن
دلیل و
حجت است نه تطبیق آیه و روایت بر فرد و موردی خاص (که معنای تأویل است) (برای تحقیق بیشتر درباره معنی تأویل و محدوده آن به
تفاسیر آیه ۷
سوره آلعمران مراجعه شود.).
اگر منظور از تأویل همان توجیه باشد (که مسامحه در تعبیر است) به هماناندازه که در مورد ادعای بدون دلیل مخالفت روایت با قرآن توبیخ وارد شده است، به همان اندازه توجیه بدون دلیل نیز ناپسند است. بنابراین بهترین راه،
تبعیت از
علم و اظهار نظر نکردن در مازاد بر آن است.
ابتدا باید نوع مخالفت روشن شود؛ سپس باید آن را با
آیات و
روایات دیگر جمعبندی نمود. ردّ روایت بدون تلاش علمی و
احتیاط ممنوع است.برای مطالعه بیشتر به مقدمه
تفسیر المیزان و کتابهایی مانند «
علم حدیث» تألیف «زین العابدین قربانی» به ویژه صفحات ۷۸-۸۵ چاپ
قم، انصاریان، ۱۳۷۶، مراجعه شود.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «احادیث مخالف قرآن»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۷/۲۴.