منفینگری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: منفینگری، بدبینی.
پرسش: علت اینکه بعضی جوانان با دید منفی به خیلی از چیزها در جامعه اسلامی مینگرند، چیست؟
پاسخ: بحث منفینگری، به یک قشر خاص یا جامعه مذهبی خاصی نیست؛ بلکه یک اختلالِ شناختی و رفتاری است که قابل درمان است. با وجود این به بعضی عواملی که
جوانان براساس آنها به منفیگرایی سوق پیدا کردهاند، اشاره میکنیم: عقده حقارت، پیشداوری، مدرسه، انتظار فراوان، آلودگی، گذشته اجتماعی، مسئولان، تحلیل نادرست، خودمحوری، تربیت خانوادگی، مشکلات روحی ـ روانی، و نبود شناخت درست.
بررسی روحیه
بدبینی، یا به تعبیر شما منفینگری، بحثی بسیار پردامنه و دقیق است و اگر ما موشکافانه نگاه کنیم، این حالت نهتنها به جوانان جامعه اسلامی ما محدود نمیشود؛ بلکه در همه جوامع و سنین مختلف مشاهده میشود؛ حتی شاید بعضی از این منفینظریها را هم بتوانیم علیرغم بار منفی واژه آن، مثبت بدانیم؛ به همین جهت ضروری است که جغرافیای بحث را روشن کنیم تا بدانیم حوزههای بدبینی کجاست و در این صورت است که ما راحتتر، این حالت را ریشهیابی میکنیم.
منفینگری و بدبینی را بیشتر در دو حوزه بدبینی عقیدتی و رفتاری مورد
مطالعه قرار میدهیم.
معمولاً افرادی که با
خدا ارتباط ندارند (مانند ماتریالیستها) به این نوع منفینگری گرفتار میشوند؛ زیرا اینان بر طبق بینش مادی خود
جهان را هدفدار نمیدانند و به تبع آن برای
انسان هدفی ترسیم نمیکنند؛ ازاینرو احساس پوچی و در نهایت
خودکشی در بین افرادی که نگرش مادی دارند بیشتر مشاهده میشود. در شعر بعضی شاعران ایرانی نیز، این حالت دیده میشود:
افلاک که جز غم نفزایند دگر ••• ننهند بهجا تا نربایند دگر
نا آمدگان اگر بدانند که ما ••• از دهر چه کشیدیم نایند دگر (منسوب به خیام)
منظور از این قسم منفیگرایی، زیر سؤال بردن نظام
خلقت، اعتراض، و ... نیست؛ بلکه چهبسا افراد خداپرست که نگرش مادی ندارند، اما از
زندگی لذت نبرده و به دیگران به دیده منفی مینگرند.
این قسم بدبینی به سه دسته تقسیم میشود
این واژه هر چند در ظاهر بار منفی دارد، اما در نهایت چون برای کنترل
خودخواهی و
عجب و خودپسندی، مفید است، باید از این مقوله با نام صفتی پسندیده یاد کرد.
علی (علیهالسّلام) میفرماید: «
مؤمن صبح را به شب نمیگذارد و شب را به صبح سپری نمیکند، مگر آنکه خود را متهم میداند و نسبت به خود سوءظن دارد».
این حالت باعث میشود که
انسان به نقایص خود بیندیشد و از
عیبجویی دیگران اجتناب ورزد؛ بنابراین چنین منفینگری نهتنها بد نیست، بلکه مفید هم است.
این نوع بدبینی غالباً در مواقع بحرانی و در دلهای افراد سستایمان پیدا میشود؛ مثل وقتی که فرد به
بیماری،
فقر، فقدان نزدیکان و ... دچار میشود و این گرفتاریها را به خدا و عوامل معنوی نسبت میدهد. در صورتی که بسیاری از مشکلات را اعمال خود انسان پدید میآورند؛ مثل واقعه
جنگ احد که در
قرآن کریم بدان اشاره رفته است و بعضی گمان برند و گفتند که این شکست دلیل به ناحق بودن ماست و اگر به
وحی خدا و آیین
حق بود شکست نمیخوردیم و ... در صورتی که علت شکست
غرور،
طمع و نافرمانی آنان بود. این بدبینی از نظر شرعی
حرام و
گناه کبیره است.
ادله این بدبینی را هم میتوان «انتظار استجابت فوری دعا»، «انتظار فتح و پیروزی بدون تلاش و فعالیت» و ... دانست.
هرگاه عملی از کسی سر زند که قابل
تفسیر صحیح و نادرست باشد و ما آن را به صورت نادرستی تفسیر کنیم، دچار بدبینی به دیگران شدهایم. در
قرآن از این نوع بدبینی نهی شدهایم؛ حتی بعضی از این نوع منفینگریها را هم
گناه دانسته است...
البته به این نکته باید توجه داشته باشیم که گاهی انسان بیاختیار، نظر منفی نسبت به دیگران پیدا میکند؛ ولی مهم آن است که ما به این
گمان منفی ترتیب اثر ندهیم.
تا اینجا متوجه شدیم که بحث منفینگری، دریایی از ظرایف است که مجال بیشتری را میطلبد و مختص به یک قشر خاصی یا جامعه مذهبی خاصی نیست؛ بلکه یک اختلال شناختی و رفتاری است که قابل درمان است. با وجود این به بعضی عواملی که
جوانان براساس آنها به منفیگرایی سوق پیدا کردهاند، اشاره میکنیم:
کسی که گرفتار خود کمبینی است، سعی میکند دیگران را در محیط فکر خود حقیر، پست و آلوده حساب کند تا از عقده خود بکاهد.
گاهی عدم تحقیق، کمی اطلاعات و عجله در
قضاوت و داوری، انسان را وادار به متهم کردن دیگران و صدور
حکم ناصحیح میکند. تعجیل، صفتی شیطانی است و نتیجه آن هم شیطانی خواهد بود.
گاهی مدرسه و معلمین، خصوصاً معلمینی که قیافهای مذهبی دارند؛ به گونهای رفتار کردهاند که جوان دچار بدبینی و منفینظری شده است.
توقع و انتظار بیهوده و بیجا نیز باعث منفینگری میشود. هر چه سطح توقع و انتظار بالا باشد، احتمال منفینگری و سرخوردگی بیشتر است؛ زیرا برآورده نشدن این انتظارها از سوی دیگران بهتدریج تبدیل به منفینگری نسبت به افراد میشود؛ مثلاً ما انتظار داریم که یک جامعه کامل و سالم اسلامی و برخاسته از عدالتگرایی و مجری کامل
حق انسانها داشته باشیم که یا هیچ
عیب و نقصی در کار نباشد یا اگر هم باشد، در حد بسیار کم. این ایدآلگرایی، توقع ما را از مجریان قانون به حد فراوانی افزایش میدهد و در صورت نبود یا کمبود مسائل مورد نظر آرمانگرایانه ما به همه بدبین میشویم و به منفیبافی رومیآوریم.
افرادی که خود آلودهاند، دیگران را نیز آلوده میپندارند و از طریق مقایسه به نفس، مردم را به کیش خود میپندارند؛ مثل کسی که
عادت کرده از راه
حرام پول درآورد، اگر دید کسی پولدار شده یا به وضعیت مثبت اقتصادی رسیده است، چنین
قضاوت میکند که آن شخص هم به طریقی از راه قاچاق و خلاف، مال به دست آورده است و فکر نمیکند از طریق مثبت هم میشود به کسبوکار پرداخت.
گاهی جوانان در گذشته زندگی اجتماعی خود برخوردهایی از ادارات یا سازمانها دیدهاند که از لحاظ اخلاقی و اجتماعی نامناسب بوده است. این جوانان با تعمیم دادن این موارد، به همه چیز و همه کس بدبین میشوند و به شدت حس تنفر در آنان شکل میگیرد.
وجود رفتارهای متناقض و متضاد در میان برخی مسئولان، یا تفاوت گفتار با رفتار آنها باعث ایجاد نگاهی منفی در جوان میشود و او همه را اینگونه میپندارد.
عدم توانایی تحلیل درست در اتفاقات و مسائلی که در اطراف جوان میافتد نیز، باعث میشود حس منفینگری در او تقویت شود.
افرادی که خودمحور هستند و همه چیز را با مقیاس «خود» میسنجند، اگر رفتاری مخالف آنچه خود میپسندند، ببینند، دید منفی نسبت به آن پیدا میکنند.
گاهی تربیت خانوادگی و رفتارهای
حاکم بر
خانواده، موقعیت اجتماعی فرهنگی خانواده و ... یز باعث ایجاد منفینگری میشود.
«مشکلات روحی ـ روانی»، «سرخوردگی اجتماعی»، «گروه همسالان» و ... نیز ممکن است از عواملی باشند که جوان را به این مسیر سوق میدهند.
نبود شناخت صحیح یا وجود شناختهای غلط.
مهمترین عامل بدبینی، فقدان شناختهای لازم و صحیح و یا وجود شناختهای غلطی است که در جوان شکل گرفته است و عدم شناخت یا
شناخت غلط مانع از دیدن حقیقت میشود و نیافتن حقیقت انسان را به سوی بدبینی میکشاند.
اینها گوشههایی بود از عواملی که دید منفی را در جوان ایجاد میکند، همانطور که گفتیم؛ چون این یک نوع اختلال است، پس لازم است درمان شود.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «منفینگری»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۱۰/۲۷.