معرفی دعانویس
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: دعا، دعانویس،
رمال، رفع مشکل.
پرسش: دعا نویس یا کسی که بتوان به وی جهت گرفتن دعا از برای رفع گرفتاری کمک گرفت معرفی کنید؟
پاسخ:
لازم است پیش از پرداختن به اصل سؤال، گذرا به معنای دعا، ضرورت آن از نظر قرآن و شرایط آن، اشاره شود.
"
دعا" به معنای خواندن و حاجت خواستن و استمداد است، و گاهی مطلق خواندن از آن منظور است.
دعا در اصطلاح، خواستن حاجت از
خدای متعال است. واژهی
دعا و دیگر مشتقات آن در
قرآن مجید تقریباً در ۱۳ معنا به کار رفته است که از جملهی آنها، خواندن،
دعا کردن، خواستن از خداوند، ندا دادن، صدا زدن، دعوت کردن به چیزی یا به سوی کسی،
استغاثه و یاری خواستن؛
عبادت کردن و... میباشد.
مسألهی ضرورت و انجام دعا نه تنها در
دین اسلام امری قطعی و مسلم است، بلکه در ادیان انبیای گذشته و نزد پیامبران سلف نیز مسألهی دعا یک امر حتمی بوده و پیشوایان الهی این مطلب را به مردم گفته و آموختهاند، افزون بر این خودشان در موارد متعددی دعا کردهاند، که از جملهی آن موارد دعای
حضرت ابراهیم (علیهالسلام) و استجابت آن است که در
سورهی ابراهیم، آیهی ۳۷ ذکر گردیده است،
و نیز دعای
حضرت موسی (علیهالسلام) و پیامبران دیگر بیان شده است. خداوند در آیات متعددی بندگان را به دعا دعوت نموده است.
از برخی آیات و نیز روایات اسلامی استفاده میشود که دعا نوعی
عبادت و
پرستش خدا است. افزون بر این، در برخی تعابیر روایی آمده است که "الدّعا مخّ العبادة"، از این رو دعا نیز مانند دیگر عبادات دارای شرایط میباشد، به سخن دیگر، برای آنکه دعا به طور صحیح و کامل انجام شود و مورد تقرّب و استجابت قرار گیرد باید دعا کننده شرایطی و آدابی را تحصیل کند و از موانعی دوری و اجتناب نماید. توجه به این مسأله است که علت عدم استجابت برخی دعاها روشن میشود، چرا که خداوند، حکیم و علیم است و تمام کارهای او از روی حکمت و مصلحت میباشد و قبولی دعا نیز وابستهی به مصلحت است و وعدهی قبول نیز مشروط به مصلحت خواهد بود. اگر شخص کریمی اعلام نماید که هر کس از من چیزی بخواهد عطا خواهم کرد و شخصی بیاید و چیزی که برای او ضرر دارد، بلکه هلاکت او را در پی دارد طلب نماید به خیال اینکه برای او نافع است، در چنین وضعیتی، عطا نکردن مناسبتر است برای آن شخص کریم. بلکه عطا کردن، جور و ظلم است. و اکثر خواهشهای بندگان موجب نقص و ضرر ایشان است در حالیکه خودشان نمیدانند.
رفت طغیان آب از چشمش گشاد •••• آب چشمش زرع دین را آب داد
ای بسا مخلص که نالد در دعا •••• تا رود دود خلوصش بر سما
تا رود بالای این سقف برین •••• بوی مجمر از انین المذنبین
پس ملایک با خدا نالند زار •••• کای مجیب هر دعا وی مستجار
بنده مؤمن تضرع میکند •••• او نمیداند بجز تو مستند
تو عطا بیگانگان را میدهی •••• از تو دارد آرزو هر منتهی
حق بفرماید که نز خواری اوست •••• عین تأخیر عطا یاری اوست
در
حدیث قدسی آمده است: برخی از بندگانم، اصلاح نمیشوند و ایمانشان را حفظ نمیکند مگر غنا و ثروت به گونهای که اگر وضع دیگری برای آنها رخ دهد، نابودی آنها را به دنبال دارد و برخی دیگر، فقر و تنگدستی به صلاح آنهاست و اگر غیر از آن برایشان مقدّر شود، عامل هلاکت برای آنها خواهد بود.
در اینجا ممکن است شبههای به ذهن خطور کند که:خداوند مصلحت ما را بهتر میداند و آنچه بخواهد مقدّر میکند و قطعاً واقع خواهد شد و دیگر نیازی نیست که من دعا کنم و از خدا بخواهم؟ در جواب به این مقدار اکتفا میشود که:تحقق برخی
مقدرّات الهی با دعای بنده و مشروط به دعا کردن است، بدین معنا که اگر بنده دعا کند و بخواهد، مصلحت الهی به عطا کردن تعلق میگیرد و اگر دعا نکند مصلحتی در کار نیست و برای او مقدر نمیشود.
از این رو، خداوند دعاهایی را که بر خلاف
نظام احسن عالم و قضای قطعی او باشد رد میکند و مستجاب نمیگرداند. مثلاً کسی از خدا بخواهد که همیشه زنده بماند و هرگز نمیرد، زیرا این دعا با
قضای الهی که در
سوره آل عمران،
آمده منافات دارد. (کل نفس ذائقة الموت) و یا اینکه از خدا بخواهد که او را هرگز محتاج هیچکدام از مخلوقین نکند، هرگز مستجاب نمیشود. در روایت آمده،
علی علیه السلام شنید که مردی برای دوستش دعا میکند و میگوید:خداوند برایت ناملایم و مکروهی را پیش نیاورد و روا مدارد، علی علیه السلام فرمود: تو
مرگ دوستت را از خداوند خواستی.
یعنی در واقع تا انسان زنده است، طبق نظام طبیعت و عالم آفرینش در معرض ناملایمات و بلایاست مگر اینکه در دنیا نباشد.
در زمینهی عدم استجابت دعا،
علامه مجلسی در توجیه و تفسیر روایتی، وجوهی را به عنوان جواب ذکر نموده است:
وعده الهی به
استجابت دعا، مشروط است به
مشیت و خواستهی الهی یعنی اگر بخواهد و مشیت او تعلق گیرد، مستجاب میکند به دلیل قول خداوند:"... فیکشف ما تدعون الیه إن شاءَ..."
؛ و اگر بخواهد رنج و بلا را از شما دور میگرداند،....
مقصود از اجابت در روایت، لازمهی آن است و آن شنیدن و مورد عنایت قرار دادن دعاست زیرا خداوند
دعای مؤمن را الآن اجابت میکند و لیکن بخشیدن مطلوب او را به تأخیر میاندازد تا به دعایش ادامه دهد و خداوند صدای محبوبش را بشنود.
آن یکی الله میگفتی شبی •••• تا که شیرین میشد از ذکرش لبی
گفت شیطان آخر ای بسیار گو •••• این همه الله را لبیک گو
گفت لبیکم نمیآید جواب •••• ز آن همی ترسم که باشم ردّ باب
گفت آن الله تو لبیک ماست •••• و آن نیاز و درد و سوزت پیک ماست
حیلهها و چاره جوییهای تو •••• جذب ما بود و گشاد این پای تو
ترس و عشق تو کمند لطف ماست •••• زیر هر یا رب تو لبیکهاست
خداوند اجابت را مشروط نموده است به موردی که به صلاح بنده بوده و خیر دعاکننده در آن باشد، زیرا خداوند حکیم است و هرگز آنچه را که باعث مصلحت و
سعادت بندگان باشد، به خاطر خواستههای غیر مفید، ترک نمیکند. پس روشن شد که باید چنین وعدههایی را از جانب شخص حکیم، مشروط و منوط به مصلحت بدانیم.
در کتاب
اصول کافی چهار معنا برای اجابت بیان شده که عبارتند از:۱. خداوند مطلوبِ دعاکننده را فوراً عطا میکند. ۲. خداوند درخواست او را اجابت میکند و میپذیرد ولی به خاطر اینکه دوست دارد صدای او را بشنود، مطلوب او را تا مدتی تأخیر میاندازد. ۳. دعای او را میپذیرد و مستجاب میکند ولی اثرش، پاک کردن و کفارهی گناهان او قرار میگیرد. ۴. دعایش را میپذیرد و آن را، ذخیره و توشه قرار میدهد برای آخرت.
از مطالب فوق استفاده میشود که معنای اجابت دعا این نیست که دعا فوراً مستجاب شود و آثار آن سریعاً ظاهر گردد و دعاکننده به مطلوب خود برسد چرا که در
سورهی "یونس" یادآور میشود که خداوند دعای
موسی (علیهالسلام) را مستجاب نمود، و به خاطر مصالحی اثر آن را که نابودی
فرعون بود بعد از چهل سال ظاهر و آشکار گردانید.
و گاهی اثر اجابت دعا اینگونه ظاهر میشود که خداوند چند برابر خواستهی دعاکننده را در آخرت به او میدهد (به کسی که صلاح خود را نمیدانسته) به طوری که وقتی در آخرت عوض مطلوب و خواستهی خود را مشاهده میکند، تمنا میکند که ای کاش هیچ حاجتی از من در دنیا مستجاب نمیشد. (تصدیق میکند که دعایش به طور کامل مستجاب شده است).
تاکنون به معنای دعا و اهمیت و شرایط آن اشاره شد و گفته شد که چرا برخی از دعاها مستجاب نمیشود و اینکه مقصود از اجابت دعا چیست، هم اکنون جای پاسخ به سؤال مذکور است که در چه شرایطی دعا مستجاب میگردد؟ دانشمندان و مفسران اسلامی با استفاده از آیات الهی و روایات معصومینعلیهمالسلام شرایط و آدابی را برای دعا و دعا کننده بر شمردهاند که با رعایت آنها، دعا مؤثر واقع شده و مستجاب خواهد گردید. در کتاب "دعاها و تهلیلات قرآن" به هفده شرط و آداب دعا اشاره شده است، مانند: معرفت و شناسایی خداوند، هماهنگی بین قلب و زبان دعا کننده،
انجام واجبات و
ترک محرمات، استغفار از گناهان و صلوات بر (محمدصلیاللهعلیهوآله) و
آل محمد (صلیاللهعلیهوآله) و... میباشد.
و نیز مرحوم
فیض کاشانی در محجة البیضاء ده شرط را نام برده است؛ و نیز ده شرط دیگر را از کتاب "عدّة الداعی" (
علامّه حلی) نقل کرده است که برخی از آن شرایط عبارتند از: تصمیم در دعا، اجتماع در دعا، اقبال با قلب به سوی خدا، عدم اعتماد بر غیر خدا در حوایج خود و....
در مورد روایات مربوط به استجابت قطعی دعا تعابیری به کار رفته است که ذکر آن خالی از فائده نیست.
امام صادق (علیهالسلام) میفرماید:"میشه دعاها در پشت پرده است؛ یعنی نمیتواند آزادانه به پیشگاه الهی راه پیدا کند تا وقتی که مشتمل بر درود بر پیغمبر باشد.
از امام صادق (علیهالسلام) در روایت دیگری نقل شده که فرمودند: هر گاه کسی از شما خواست دعا کند ابتدا درود بر پیامبر بفرستد زیرا درود بر پیامبر مقبول الهی واقع میشود و خداوند این طور نیست که بعضی از دعا را بپذیرد و بخش دیگر آن را رد کند.
و در روایت دیگر فرموده است: "علاوه بر آنکه در آغاز، صلوات بفرستد، در پایان دعا بر محمد و آل محمد صلی الله علیه وآله درود بفرستد".
امام مجتبی (علیه السلام) میفرماید: اگر کسی مواظب قلبش باشد تا وسوسهها و خاطراتی که مورد
رضای خدا نیست در آن خطور نکند، من ضامنم که او
مستجاب الدّعوة باشد.
امام صادق علیهالسلام فرموده: "قطع امید از غیر خدا کنید تا دلتان به هیچ قدرتی جز خدا تکیه نکند، آنگاه دعا کنید، یقیناً آن مستجاب است".
نیز روایت شده که: مظلومی که هیچ پناهگاهی جز خدا ندارد، دعای او یقیناً مستجاب است.
بنابراین اگر دعا به زبان استعداد شد، دست رد به سینهی سائل نمیخورد و دعایش پذیرفته خواهد شد. زیرا فاعل و کسی که خواسته را، برآورده میکند، تمام و فوق تمام است و فیض آن حضرت، کامل و فوق کمال است و اگر فیض، ظهور ندارد و افاضه نمیشود، از ناحیهی نقصانِ استعداد است؛ پس اگر پذیرنده، استعداد پذیرش فیض را داشته باشد، فیض الهی از خزینههایی که پایان ندارد و کمبودی در آنها ایجاد نمیشود و از معادن فیضی که غیر متناهی است و نقصانپذیر نیست، بر او افاضه خواهد شد.
از این رو گفته شده که امور به سه قسم است؛ اول، آن است که بدون دعا مصلحت در عطای آن خواهد بود، در این صورت چه
دعا کنند و چه نکنند، خداوند کرامت خواهد نمود. دوم، آن است که با دعا نیز مصلحت نمیباشد. در این صورت دعا هم بکنند، عطا نخواهد کرد. سوم، با دعا کردن مصلحت در عطای آن است و بی دعا، مصلحت نیست، در این صورت عطای آن مشروط به دعا است و چون انسان از تشخیص صلاح و فساد همهی امور عاجز است باید از دعا کوتاهی نکند، و اگر مستجاب نشد مأیوس نگردد و بداند که صلاح نبوده است. گذشته از اینها، چنانکه قبلاً اشاره شد، دعا، عبادت است بلکه از
بهترین عبادتها است که موجب تقرّب به حضرت حق است که خودْ (تقرب) از بهترین فواید هر عبادت محسوب میگردد.
وقتی انسان دست به دعا برداشت، طبق روایات و سنت معصومینعلیهم السلام مستحب است آن را بر سر و صورت خود بکشد؛ برای اینکه
لطف خدا به این دست پاسخ داده است، دستی که به سوی خدا دراز شود یقیناً خالی بر نمیگردد و دستی که عطای الهی را دریافت کرد، گرامی است لذا خوب است آن را به صورت یا به سر بکشید.
ای یکدلهی صد دله، دل یکدله کن •••• مهر دگران را ز دل خود یله کن
یک روز به اخلاص بیا بر در ما •••• گر کام تو بر نیامد آنگه گله کن
نتیجه این که؛ آنچه در دعا مهم است تلاش برای کسب شرایط و حالات دعا است یعنی انسان سعی کند با حصول این شرایط مقدمات
استجابت دعا را فراهم نماید.
البته آنچه بیان شد به معنای آن نیست که دعای صاحبدلان در حق انسان مؤثر نیست و نمی توان در این راه از اولیای الهی کمک گرفت و به آنان
توسل جست یا توسل به آنان بی فایده است. اما باید توجه داشت افرادی که امروزه به اسم دعا نویس اقدام به این کار می کنند، غالبا قابل اعتماد نیستند.
لذا مناسب است با کسب شرایط دعا و
توسل به اهل بیت، از خدا رفع گرفتاری خود را طلب نمایید.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «معرفی دعانویس»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۹/۲۲.