فدک هدیه پیامبر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: فدک،
هدیه،
حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، پیامبر صلیاللهعلیهوآله، حق غصب شده.
پرسش: اگر فدک هدیه پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ بود، چرا فاطمه زهرا سلاماللهعلیها، آن را بهعنوان ارث خود مطالبه میکند؟
پاسخ: چنانکه در منابع تاریخی معتبر آمده، فدک مجموعهای از باغات و مزارعی بود در اطراف
مدینه که پیامبر اکرم آن را به
صلح از
یهودیان خیبر گرفته و به حضرت زهرا ـ سلاماللهعلیها ـ بخشید.
بلاذری مینویسد که پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ نصف آنجا را به صلح خالصه خویش نمود. بنا بر نقل بلاذری از عایشه وقتی که زنان پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ در زمان
عثمان ارث خود را مطالبه نمودند، عایشه جواب داد: «... انما هذا المال لِآل محمد...».
از این حدیث دو نتیجه مهم حاصل میشود: اول اینکه زنان پیامبر جزء آلمحمد ـ صلیاللهعلیهوآله ـ نیستند؛ دوم اینکه فدک را حضرت به دخترش
فاطمه داده بود؛ چنانکه نقل کرده است که فاطمه به ابیبکر گفت: رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ فدک را به من
هبه نمود، آن را به من بازگردان...».
بلاذری که یکی از علمای اهلسنت است، چند روایت معتبر در این مورد نقل کرده است که
ملک فدک مال رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ بود و پیامبر از درآمد آن به
خاندان خود میداد که فاطمه آن را از رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ خواست و رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ آن را به فاطمه بخشید و همچنین این
مورخ نقل نموده است که عمر بن عبدالعزیز آن را به
اولاد فاطمه برگرداند؛ چنان؛که عمر بن عبدالعزیز بعد از رسیدن به
خلافت خطبهای خواند و گفت: فدک «فیء» رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ بود که آن را به فاطمه ـ سلاماللهعلیها ـ داد... مأمون نیز آن را طی نامهای به فرزندان فاطمه برگرداند و گفت این ملک را رسول خدا به دخترش فاطمه بخشیده است و
وارثین او و فرزندانش
مالک حقیقی آن هستند.
«و قد کتب امیرالمؤمنین (مأمون) الی المبارک الطبری مولی امیرالمؤمنین (مامون) یا مره برد فدک علی ورثه فاطمه بنت رسولالله ـ صلیاللهعلیهوآله ـ...».
ابن ابیالحدید روایاتی آورده است که دلالت میکند، پیامبر این ملک را بنا بر آیه شریفه «... و آت ذیالقربی حقه...» به فاطمه بخشید.
هرگز آن حضرت فدک را بهعنوان
میراث مطالبه ننمود؛ بلکه خلیفه اول درباره میراث انبیا حدیثی جعل کرد که آن حدیث دقیقاً مخالف و
معارض با قرآن بود.
حدیثی که او جعل کرد این بود «... نحن معاشر الانبیاء لانورث...»
دروغ بستن به زبان پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ مساوی با
کفر است؛ چنانکه در منابع اهلسنت آمده است؛ چون هرگز پیامبر حدیثی مخالف با قرآن نمیگوید.
بنابراین حضرت زهرا ـ سلاماللهعلیها ـ بهخاطر اینکه آنها ناآگاهانه جعل حدیث کردند، برای روشن نمودن چهره دروغین آنها به قرآن استناد نمود و گفت که چطور انبیا میراث ندارند؛ درحالیکه قرآن
حضرت سلیمان را وارث داود معرفی میکند و آیات ارثی که در قرآن آمده است مگر ممکن است پیامبر مستثنا از آنها باشد.
پیامبران هم مثل سایر انسانها دارای اولاد بودند و دارای ارث و میراث، پس این ادعای
خلیفه اول
مخالف قرآن و لازمه
عمل و
قول او
تکذیب پیامبر و قرآن است.
فدک را که پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ به
دستور خداوند به فاطمه بخشیده بود، فاطمه ـ سلاماللهعلیها ـ بعد از غصب فدک هرگز نگفت که من میراث پدرم را مطالبه میکنم، بلکه آنها جعل حدیث نموده و مسئله میراث را پیش کشیدند؛ درحالیکه فاطمه ـ سلاماللهعلیها ـ
مالک فدک بود و بعد از فاطمه ـ سلاماللهعلیها ـ فدک به فرزندان
فاطمه ـ سلاماللهعلیها ـ بهعنوان میراث میرسید؛ پس فاطمه ـ سلاماللهعلیها ـ بهعنوان میراث مطالبه نکرده است؛ بلکه بهعنوان حق غصب شده خویش، مطالبه میکرد.
و علت اینکه حضرت فاطمه به آیات ارث تمسک جست، این بود که میخواست به خلیفه اول بفهماند، حدیثی که او به زبان پیغمبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ میبندد، خلاف قرآن است که لازمه آن تکذیب قرآن و مساوی با کفر است.
ابن ابیالحدید تصریح میکند که حضرت فاطمه ـ سلاماللهعلیها ـ فدک را هرگز بهعنوان ارث مطالبه نکرد؛ بلکه پس از
اخراج کارگران آن حضرت توسط
مأمورین ابیبکر، آمد به مسجد و سخنرانی نمود و خطبهای غراء ایراد کرد و گفت: این ملک را رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ به من هبه کرده است که شما
تصرف میکنید؛ ولی ابوبکر گفت: پیغمبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ روایت کرد به من که
انبیا هیچ میراثی غیر از ایمان و علم و... حتی زمین از خود باقی نمیگذارند.
«قال (خلیفه اول) ما ورث ابوک دیناراً ولا درهماً و انه قال ان الانبیاء لا یورثون فقالت... فدک وهبهالی رسولالله...». ابوبکر چون در مقابل سخن حضرت که فرمود اولاً؛ پیامبر آنجا را به من هبه کرده است؛ ثانیاً چرا
دروغ میگویی که پیامبران چیزی را بهعنوان ارث باقی نمیگذارند؛ که به آیات قرآن استناد نمود.
بعد از اینکه ابن ابیالحدید ماجرای فدک را نقل میکند که چگونه دست به دست شد، تا اینکه مینویسد عمر بن عبدالعزیز وقتی به خلافت رسید «... کانت اول ظلامة رَدّها...» رد فدک اولین رفع ظلمی بود که ابن عبدالعزیز انجام داد...
و شیعه هرگز معتقد نیست که حضرت فاطمه ـ سلاماللهعلیها ـ آن را بهعنوان ارث مطالبه نمود و هرگز چنین چیزی در تاریخ شیعه منعکس نشده؛ بلکه این جعل
اکاذیب و دروغها را بنابر نقل ابن ابیالحدید از
امالمؤمنین عایشه نقل نمودهاند.
که فاطمه میراث خود را از ابوبکر خواست، و روایتی
معارض و کاملاً
متناقض با این روایت از عایشه نقل شده است که قبلاً ذکر شد که عایشه به زنان پیغمبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ گفته است که فدک مال آلمحمد است. این تعارض آشکار نشانگر جعلی بودن و
باطل بودن روایت آنهاست.
همچنین روایات دیگری از عایشه نقل شده است که عباس و فاطمه مطالبه ارث خود از ابیبکر نمود؛ لذا این روایت با
ضعف سند و متن و تعارض کاملاً از حیث
اعتبار ساقط است.
علاوه بر این ابن ابیالحدید، تعارض در کلام ابیبکر را براساس روایتی نقل میکند که ابوبکر ابتدا
اعتراف میکند که میراث پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ به اهلش میرسد و بعد جعل حدیث میکند که «لانورث» که تعارض و
تضاد شدید بین دو قول است.
و همچنین او نقل میکند که این روایت «لانورث» یک حدیثی کاملاً غریبی است؛ چون هیچکس این روایت را از پیامبر به خبر ابیبکر نقل نکرده است.
سایت اندیشه قم