• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

طور

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: کوه طور ، بنی‌اسرائیل، احکام، نافرمانی، پیمان، توبه ، عذاب .
پرسش: آیه ۶۲ سوره بقره می‌گوید:"ای بنی‌اسرائیل یاد آرید وقتی که از شما پیمان گرفتیم و کوه طور را بر بالای سر شما فرا داشتیم و دستور دادیم که احکام تورات را با عقیده محکم پیروی کنید و پیوسته آن را در نظر بگیرید، باشد که رستگار شوید."طبق این آیه، برافراشته شدن کوه طور بعد از گرفتن پیمان از بنی‌اسرائیل است. لازم به توضیح نیست که چقدر این آیه از حقایق علمی به دور است. اگر منظور از بر افراشتن کوه طور در ابتدای خلقت است، آوردن این جمله پس از گرفتن پیمان از بنی‌اسرائیل چیزی به جز هذیان‌گویی نویسنده قرآن تداعی نمی‌کند. چطور این آیه قابل توجیه است؟
پاسخ: در چند آیه از آیات قرآن تعبیر " وَ رَفَعْنا فَوْقَکُمُ الطُّور " و مشابه آن درباره بنی‌اسرائیل بیان شده است، طبق آنچه در کتب تفسیر آمده است، این آیات اشاره به یک واقعیت تاریخی است که به دلیل مخالفت بنی‌اسرائیل با دستورات خداوند در زمان حضرت موسی ـ علیه‌السلام ـ اتفاق افتاد و خداوند قادر متعال بخشی از کوه طور را بالای سر بنی‌اسرائیل به حرکت در آورد. با توجه به قدرت لایزال الاهی که میلیون‌ها ستاره و منظومه و کهکشان را آفریده و با فواصل معینی در فضا به آنها حرکت داده است، امکان و وقوع چنین امری که قرآن از وقوع آن خبر داده است، از نظر عقل و علم محال نیست و جای شگفتی ندارد.



در آیه ۶۳ سوره بقره در رابطه با بنی‌اسرائیل به دو نکته اشاره شده است:

۱.۱ - ۱. پیمان‌ گرفتن از بنی‌اسرائیل

این پیمان که برخی از مواد آن در آیات قرآن مجید و نیز در تورات بیان شده است، عبارت بود از: توحید پروردگار، ایمان به همه پیامبران الاهی، نیکی به پدر و مادر و بستگان و یتیمان و مستمندان، صدقه و انفاق در راه خدا، گفتار نیک، برپا داشتن نماز ، پرداختن زکات ، پرهیز از خون‌ریزی و ... در ذیل آیه ۱۲ سوره مائده برای آنها تضمین می‌کند که اگر به این پیمان عمل کنند، اهل بهشت خواهند بود.

۱.۲ - ۲. قرار گرفتن کوه طور بالای سر بنی‌اسرائیل

طبق آنچه در کتب تفسیر آمده است، قرار گرفتن کوه طور بالای سر بنی‌اسرائیل یک امر واقعی بوده که در زمان حضرت موسی ـ علیه‌السلام ـ واقع شده است و نه موضوعی که در ابتدای خلقت رخ داده باشد. گفتنی که قرآن در چند آیه از آیات خود با تعبیر " وَ رَفَعْنا فَوْقَکُمُ الطُّور " و مشابه آن درباره بنی‌اسرائیل به این نکته و حقیقت اشاره کرده است.


طبرسی از قول "ابن زید" چنین نقل می‌کند:"هنگامی‌که موسی ـ علیه‌السلام ـ از کوه طور بازگشت و تورات را با خود آورد، به قوم خویش اعلام کرد کتاب آسمانی آورده‌ام که حاوی دستورات دینی و حلال و حرام است، دستوراتی که خداوند برنامه کار شما قرار داده، آن را بگیرید و به احکام آن عمل کنید. یهود به بهانه این‌که تکالیف مشکلی برای آنان آورده، بنای نافرمانی و سرکشی گذاشتند، خدا هم فرشتگان را مأمور کرد، تا قطعه عظیمی از کوه طور را بالای سر آنها قرار دهند. در این هنگام موسی ـ علیه‌السلام ـ اعلام کرد: چنانچه پیمان ببندید و به دستورات خدا عمل کنید و از سرکشی و تمرد توبه نمایید، این عذاب و کیفر از شما برطرف می‌شود، وگرنه همه هلاک خواهید شد. آنها تسلیم شدند و تورات را پذیرا گشتند و برای خدا سجده نمودند؛ در‌حالی‌که هر لحظه انتظار سقوط کوه را بر سر خود می‌کشیدند؛ ولی به برکت توبه سرانجام این عذاب الاهی از آنها دفع شد".


بنابراین آیه فوق بیانگر نشانه‌ای از عظمت و قدرت خداوند در رابطه با تنبیه کافران و متمردان از دستورات و میثاق‌های انبیاست که در تاریخ واقع شده است و با توجه به قدرت لایزال الاهی که میلیون‌ها ستاره و منظومه و کهکشان را آفریده و با فواصل معینی در فضا با سرعت بسیار زیاد به آنها حرکت داده است، امکان و وقوع چنین امری که قرآن از وقوع آن خبر داده است (تمام کوه طور یا قسمتی از آن بر بالای سر قوم بنی‌اسرائیل به حرکت در آید)، از نظر عقل و علم محال نیست و جای شگفتی ندارد. بله ممکن است از نظر عادی امری خارق‌العاده باشد؛ ولی باید گفت این حادثه همانند دیگر معجزات انبیا ی الاهی (زنده کردن مردگان توسط حضرت عیسی ، خارج کردن شتر از میان کوه توسط حضرت صالح و ....) که همگی کارهایی خارق العاده بود، ولی به اذن خداوند در جلو چشم همگان به وقوع می‌پیوست، واقع شده است.




۴.۱ - ۱. دیدگاه اول

یادآوری این نکته در این‌جا نیز ضروری است که در توصیف چگونگی قرار گرفتن کوه بالای سر بنی‌اسرائیل جمعی از مفسران معتقدند که به فرمان خداوند، طور از جا کنده شد و همچون سایبانی بر سر آنها قرار گرفت.
[۷] طبرسی، فضل بن حسن، ‌مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۴، ص ۷۶۴ (ذیل آیه ۱۷۱ سوره اعراف)، انتشارات ناصر خسرو، تهران‌، ۱۳۷۲ ش‌.
این نظر برگرفته از این آیه است که می‌فرماید:"و (نیز به‌خاطر بیاور) هنگامی‌که کوه را همچون سایبانی بر فراز آنها بلند کردیم؛ آنچنان‌که گمان کردند بر آنان فرود می‌آمد (و در همین حال، از آنها پیمان گرفتیم و گفتیم:) آنچه را (از احکام و دستورها) به شما داده‌ایم، با قوت (و جدیت) بگیرید! و آنچه در آن است، به یاد داشته باشید، (و عمل کنید،) تا پرهیزکار شوید!"

۴.۲ - ۲. دیدگاه دوم

البته در ارتباط با جزئیات این حادثه ، احتمالات دیگری مطرح شده مبنی بر اینکه زلزله شدیدی در کوه واقع شد و چنان کوه به لرزه درآمد که افرادی که پایین کوه بودند، سایه قسمت‌های بالای آن را بر سر خود مشاهده کردند و احتمال می‌دادند هر لحظه ممکن است بر سر آنها فرود آید؛ ولی به لطف الاهی زلزله آرام گرفت و کوه به‌جای خود قرار گرفت.
[۹] رشیدرضا، محمد، تفسیر المنار، ذیل آیه مورد بحث. به نقل از تفسیر نمونه، ج ‌۱، ص ۲۹۴.
و یا اینکه " این احتمال نیز وجود دارد که قطعه عظیمی از کوه به فرمان خدا بر اثر زلزله و صاعقه شدید از جا کنده شد و از بالای سر آنها گذشت، به‌طوری که چند لحظه، آن را بر فراز سر خود دیدند و تصور کردند که بر آنها فرو خواهد افتاد."
اما به نظر می‌رسد، برخی از توصیفات و توجیهات ارائه شده، به دنبال آن بوده که به مخاطبان خود بباوراند که این معجزه الاهی، چندان هم عجیب و شگفت‌انگیز نبوده و با معیارهای عادی عقل بشری سازگار است.


ما معتقدیم که هر موضوعی که محال عقلی نباشد، بدون نیاز به هیچ توجیهی در حیطه قدرت پروردگار خواهد گنجید و در توصیف جزئیات یک معجزه، تنها باید با تکیه بر مستندات شرعی و یا موازین مسلم عقلی بهره جست.


۱. مائده (۵)، آیه ۱۲.    
۲. بقره (۲)، آیه ۶۳.    
۳. بقره (۲)، آیه ۹۳.    
۴. نساء (۴)، آیه ۱۵۴.    
۵. اعراف (۷)، آیه ۱۷۱.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‌۱، ص ۲۹۴، دار الکتب الإسلامیة، تهران‌، ۱۳۷۴ ش.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، ‌مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۴، ص ۷۶۴ (ذیل آیه ۱۷۱ سوره اعراف)، انتشارات ناصر خسرو، تهران‌، ۱۳۷۲ ش‌.
۸. اعراف (۷)، آیه ۱۷۱.    
۹. رشیدرضا، محمد، تفسیر المنار، ذیل آیه مورد بحث. به نقل از تفسیر نمونه، ج ‌۱، ص ۲۹۴.
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‌۱، ص ۲۹۴، دار الکتب الإسلامیة، تهران‌، ۱۳۷۴ ش.    



پایگاه اسلام کوئست.    


رده‌های این صفحه : تفسیر | قرآن شناسی




جعبه ابزار