سند روایی للمصیب اجران
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه:
سند روایی ،
اجتهاد ،
تخطئهپرسش: آیا این سخن:«للمصیب اجران و للخاطئ اجرٌ واحد» پشتوانه و سند روایی دارد؟
پاسخ:
روایت «للمصیب اجران و للمخطیء اجر واحد»، از
پیامبر اکرم صلواتاللهعلیه و از طریق
اهل سنت نقل شده است و تقریباً تمام علمای
شیعه هم آن را پذیرفتهاند. اما صاحب کتاب «
الصراط المستقیم إلی مستحقی التقدیم »، این حدیث را از طریق اهل سنت، از
پیامبر اسلام صلواتاللهعلیه این گونه
نقل کرده است: «مَن اجتهد فاصاب فله أجران، و مَن أخطأ فَله أجر واحدٌ».
یکی از مباحثی که در علم اصول مطرح است، بحث تخطئه و تصویب است. تخطئه، در مقابل
تصویب بوده است.
تخطئه در لغت، به معنای نسبت دادن خطا به کسی است.
در اصطلاح، تخطئه به معنای احتمال خطای
مجتهد در دست یابی به
حکم واقعی عدم اصابت به حکم واقعی است.
علمای
امامیه معتقد به تخطئه بوده و بر این باورند که
خداوند متعال برای هر واقعهای یک حکم واقعی دارد که در
لوح محفوظ در حق همگان -چه
عالم ، چه
جاهل ، چه
مسلمان و چه
کافر - ثابت است، و همه ما به همان واقع مکلفیم و
امارات نیز طریق به واقعاند، اما
استنباط مجتهد، گاهی مطابق آن حکم واقعی بوده و او "مصیب" است که در این صورت، حکم واقعی در حق مجتهد و
مقلدان وی، منجّز میباشد و گاهی هم رأی مجتهد برخلاف واقع بوده و او "مخطیء" بوده که در این صورت او و مقلدانش معذورند.
شعار علمای شیعه که تخطئه را پذیرفتهاند این است:"للمصیب اجران و للمخطیء اجر واحد"؛ یعنی مجتهدی که در اجتهاد خود به حکم واقعی دست مییابد دو
پاداش دارد، اما مجتهدی که با وجود به کارگیری تمام سعی خود، به حکم واقعی نمیرسد، فقط یک پاداش دارد.
علمای شیعی و سنی در عقلیات در غیر احکام شرعی، موضوعات خارجی و
احکام عقلی غیر مربوط به
حکم شرعی به اتفاق، به تخطئه
اعتقاد دارند؛ یعنی برآنند که ممکن است
حکم مجتهد نسبت به آنها مطابق واقع و یا مخالف آن باشد.
همان گونه که میدانید، اجتهاد در لغت به معنای کوشش است.
این واژه در حوزه علوم مختلف، به معنای سعی و تلاش علمی در آن حوزه است، به گونهای که شخص در آن حوزه به عنوان صاحب نظر و کارشناس علمی شناخته شود. مشهورترین اصطلاح اجتهاد، مربوط به احکام دینی و حوزه
فقه و
اصول میباشد. اجتهاد در این اصطلاح به معنای به دست آوردن حکم شرعی از بیانات دینی است که از طریق
استدلال و با استفاده از یک رشته قواعد مربوط به این کار که به قواعد اصول فقه معروف است، انجام میشود.
استاد مطهری در بیان معنای اصطلاحی اجتهاد میگوید: «اجتهاد یعنی کوشش عالمانه با متد و روش صحیح برای درک مقررات
اسلام با استفاده از منابع آن یعنی
کتاب ،
سنت ،
اجماع و
عقل .»
بنابراین، اجتهاد در اصطلاح، به کار بردن نهایت تلاش روشمند و ضابطهمند برای دست یابی و استنباط احکام الهی از منابع و متون
دینی است که آن هم سازوکار خود و مقدمات و شرایط ویژهای دارد. اجتهاد، ملکهای است که صاحب آن به راحتی سیستم استنباط و ادله و قواعد آن را به کار میگیرد، خواه در فقه و خواه
تفسیر یا
تاریخ یا
فلسفه و یا علوم دیگر.
اجتهاد در فقه، علومی را به عنوان مقدمه میطلبد که از جمله آن علوم؛ منطق، ادبیات عرب (
صرف و نحو )،
معانی و بیان ،
معقول و حکمت در حد متوسط،
رجال ،
درایه و
اصول الفقه (که کلید اصلی و جدی اجتهاد است) میباشند.
اجتهاد روشمند و ضابطهمند، به هر نتیجهای ختم شود مقبول و صاحب آن مأجور است، اگر مطابق با واقع باشد دو
اجر و پاداش دارد و اگر تخلف واقع شده باشد، یک اجر نصیب او میشود. بنابراین، با تعریفی که از اجتهاد بیان شد، سخن پیامبر معنا پیدا میکند.
این که میتوان بدون مقدمات درست اجتهاد، با رأی و
قیاس و
استحسان حکمی صادر نمود، آن گاه اگر این حکم خطا باشد و حکم واقعی نباشد، فرد قیاس کننده و یا استحسان کننده، دست کم یک اجر نزد خدا دارد، این سخن پذیرفتنی نیست؛ چراکه اگر این گونه باشد که هر فردی بدون در نظر گرفتن قوانین استنباط، بخواهد با یک سری استحسانات و قیاس، حکم صادر کند و احکامش خلاف واقع باشد، در عین حال نزد پروردگار پاداش داشته باشد، هیچ عقل سلیمی آن را نمیپذیرد؛ زیرا که او سعی و تلاشی در آموختن قواعد و مقدمات اجتهاد نداشته، بلکه یک سری
احکام را با توجه به قیاس، نسبت به احکام دیگر یا براساس استحسانات عقلی صادر نموده که بدون پشتوانه علمی بوده است. بر اساس متون حدیثی شیعه، این اجتهاد پذیرفته نیست. و این به عقیده ما اجتهادی باطل و در غیر محل است -مانند
خوارج که در مقابل
امام علی علیهالسلام با شعار -لاحکم الاّ للّه- بدون توجه به قوانین استنباط، به اجتهاد ناقص پرداختند و از ادامه جنگ و نبرد سر باز زدند- چراکه با وجود امام زنده و
حجت الهی به عنوان دلیل روشن از طرف پروردگار، جایی برای اجتهاد باقی نمیماند.
پایگاه اسلام کوئست