سؤال در برزخ
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: سؤال در برزخ، مرگ، استقرار ایمان، عقیده.
پرسش: در هنگام ورود به عالم برزخ، چه سؤالاتی از انسان میشود؟ و ما خود را چگونه برای پاسخگویی آماده کنیم؟
پاسخ: انسان در
عالم برزخ مورد سؤال واقع میشود. با مراجعه به
روایات درمییابیم که سؤالات کلی پرسیده میشوند. در برزخ از جزئیاتِ
عمل سؤال نمیشود، آنچه سؤال میشود از کلیات است. توحید، نبوت، امامت و ... .
اگر انسان معتقد و متعهد به دستورات الهی باشد، توان پاسخگویی را دارد و الّا در پاسخ خواهد ماند. در عالم برزخ هر کسی بنا به عقیده و
ایمان و
اعمال خود، توان بهرهبرداری را دارد. اینچنین نیست که همچون عالم دنیا، مطلبی را حفظ کند و بعد همان را ارائه دهد.
آنچه که در
عالم پس از
مرگ برای
انسان رخ میدهد، واقعیاتی هستند که
روح انسان پس از مفارقت از بدن مادی با آنها روبهرو میشود. با فرا رسیدن مرگ و جدا شدن
روح از کالبد مادی و جسمانی به عالم دیگری به نام
برزخ منتقل میشود؛ اما این انتقال بهسادگی صورت نمیپذیرد؛ چهبسا انسانهایی که به واسطه توجه بیش از حد به امور دنیوی و مادی و دوری از جهات روحانی و معنوی، در هنگام مرگ دچار سردرگمی میشوند و نمیدانند که چه شده!! به ناگاه میبینند پرده کنار رفت و فضایی که در آن تنفس میکرد بهکلی تغییر کرد و دگرگون شد، به جایی رفته که هیچگونه آشنایی با آن ندارد. گاهی
انسان در همین سردرگمی و دهشت و
اضطراب به سر میبرد که ناگاه مورد سؤال هم واقع میشود. (به این منبع رجوع شود:
) انسان در
عالم برزخ مورد سؤال واقع میشود، اما آن سؤالات چیست؟
با مراجعه به
روایات درمییابیم که سؤالات کلی پرسیده میشوند. در برزخ از جزئیاتِ
عمل سؤال نمیشود، آنچه سؤال میشود از کلیات است. توحید، نبوت، امامت و ... .
اگر انسان معتقد و متعهد به دستورات الهی باشد، توان پاسخگویی را دارد و الّا در پاسخ خواهد ماند. در عالم برزخ هر کسی بنا به عقیده و
ایمان و
اعمال خود، توان بهرهبرداری را دارد. (به این منبع رجوع شود:
) اینچنین نیست که همچون عالم دنیا، مطلبی را حفظ کند و بعد همان را ارائه دهد.
در روایتی از حضرت
امام موسی کاظم (علیهالسلام) آمده است:
در
قبر از
مؤمن این چنین سؤال میشود: من ربّک؟ (پروردگارت کیست؟)، او جواب میدهد: الله؛ پس از او سؤال میشود: ما دینک؟ (دینت چیست؟) جواب میدهد: الاسلام؛ پس از او سؤال میشود من نبیک؟ (پیامبرت کیست؟)، جواب میدهد:
محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) پس سؤال میشود: من امامک؟ (امامت کیست؟)؛ پس جواب میدهد فلانی (نام
امام زمان خودش را میبرد) ...
در این
حدیث تصریح به این چهار سؤال شده که پس از پاسخ به این سؤالات، دری از
درهای بهشت برای مؤمن باز میشود.
حال که روشن شد سؤالاتی که در
برزخ از ما میشود چه هستند، به این نکته اشاره میکنیم که چگونه خود را برای پاسخگویی به این سؤالات آماده کنیم.
آنچه که در اینجا مورد اهمیت است، حفظ عقیده و باور است. ما در
دنیا به
دین اسلام باور داریم و سالهایی از عمر ما میگذرد و دلخوش هستیم که عقیده ما معلوم است و باورمان قلبی و مستحکم است؛ اما مطلب به این سادگی نیست. در صورتی باور و
ایمان ما راسخ میشود که توأم با
عمل باشد. هر چه ما به رفتار و
اعمال خود بپردازیم، در حقیقت باور و عقیدهمان را تقویت کردهایم. ایمان به
خدا در جایی خود را خوب نشان میدهد که آدمی دستورات او را در رفتار و کردار به عمل بکشاند، عقیده نباید فقط لقلقه
زبان باشد؛ بلکه باید باور و عقیده به ارکان و جوارح هم سرایت کند.
چنانچه حضرت
رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میفرمایند:
«
الْاِیمَانُ عَقْدٌ بِالْقَلْبِ وَ قَوْلٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْاَرْکَانِ»؛
«ایمان عقیده قلبی و گفتار به زبان و عمل به اندام است».
یعنی ایمان میبایست در این سه مدار یافت شود:
قلب، زبان، جوارح. در هر کدام که نباشد،
نقص در ایمان خواهد بود. حال اگر کسی مواظب اعمال خود بود و خود را تابع دستورات
پروردگار و پیامبر گرامی او و اوصیای او دانست، نهتنها باید با
تدبر و
تفکر عقاید و باور خود را تقویت کند، بلکه با عمل هم باید ایمان قلبی خود را ریشهدار کند تا در حالت پس از
مرگ که انسان حتی خود را هم فراموش میکند، بتواند عقیده خود را حفظ کند.
در روایتی در باب استقرار ایمان، آدمی به خواندن دعایی سفارش شده است که به آن اشاره میکنیم:
شخصی به نام
محمد بن سلیمان دیلمی روایت کرده که به خدمت
امام صادق (علیهالسلام) عرض کردم که
شیعیان تو میگویند: که ایمان بر دو قسمت است: یکی مستقر و ثابت و دیگر آنکه به
امانت سپرده شده و زوالپذیر است؛ پس به من بیاموز دعایی را که هرگاه آن را بخوانم، ایمان من کامل شود و زایل نشود. فرمود که بعد از هر
نماز واجب بگو:
«
رَضِیتُ بِاللَّهِ رَبّا وَ بِمُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ نَبِیّاً وَ بِالْاِسْلامِ دِیناً وَ بِالْقُرْآنِ کِتَاباً وَ بِالْکَعْبَةِ قِبْلَةً وَ بِعَلِیٍّ وَلِیّاً وَ اِمَاماً وَ بِالْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ وَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ اَئِمَّةً. اللَّهُمَّ اِنِّی رَضِیتُ بِهِمْ اَئِمَّةً فَارْضَنِی لَهُمْ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»؛
خشنودم به اینکه خدا پروردگارم باشد و محمد (درود خدا بر او و خاندانش باد) پیامبرم، و
اسلام آیینم و
قرآن کتابم، و
کعبه قبلهام، و
علی ولی و امامم، و
حسن و
حسین و
علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و
موسی بن جعفر و علی بن موسی، و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و حجة بن الحسن که درود خدا بر همه آنان باد، پیشوایانم باشند. خدایا! خشنودم به اینکه آنان امامانم باشند؛ پس مرا مورد پسند و خشنودی ایشان قرار ده؛ زیرا تو بر هر کاری توانایی.
۱. معاد در قرآن، ج۴، تفسیر موضوعی، آیتالله جوادی آملی.
۲. معاد، آیتالله دستغیب.
۳. معادشناسی، علامه طهرانی.
۴. منازل الآخره، محدث شیخ عباس قمی.
۵. حیات پس از مرگ علامه طباطبایی (رحمةاللهعلیه).
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «سؤال در برزخ»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۵/۲۷.