رحلت حضرت موسی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: تابوت، صندوق عهد موسی، صندوق عهد، بنیاسرائیل.
پرسش: داستان سپردن صندوق عهد به یوشع بن نون و رحلت حضرت موسی(علیهالسلام) چیست؟
پاسخ: حضرت موسی (علیهالسلام) بعد از ۲۵۰ سال
عمر، از دنیا رفتند.
در
[۱] ۲۴۸
سوره بقره سخن از
تابوت (
صندوق عهد موسی) به میان آمده و در آن آیه چنین میخوانیم: «و پیامبرشان (
اشموئیل) به
بنیاسرائیل گفت: نشانه صحّت حکومت و فرماندهی
طالوت آن است که تابوت (
صندوق عهد) به سوی شما خواهد آمد، که در آن، آرامشی از پروردگار شما، و یادگارهای خاندان موسی (علیهالسلام) قرار دارد، در حالیکه فرشتگان آن را حمل میکنند. در این موضوع نشانه روشن برای شما است، اگر ایمان داشته باشید.»
توضیح اینکه موسی(علیهالسلام) در روزهای آخر عمر خود،
الواح مقدّس تورات، کتاب آسمانی را به ضمیمه زره خود و یادگارهای دیگر در میان صندوقی نهاد و آن را به وصی خود
یوشع بن نون سپرد، این صندوق چنانکه از آیه فوق استفاده میشود، دارای اعتبار و عظمت خاصّی برای بنیاسرائیل، و مایه اطمینان و آرامش خاطر برای آنها بود.
از گفتار اهلبیت (علیهالسلام) و مفسّران برمیآید که این صندوق همان صندوقی بود که مادر موسی، موسی را هنگام خردسالی در میان آن نهاده و به رود نیل انداخت، آب آن را تا کنار کاخ فرعون آورد، و به وسیله کارگران فرعون از آب گرفته شد، و نزد فرعون فرستاده شد، موسی (علیهالسلام) را از میان آن بیرون آوردند و این صندوق در دستگاه فرعون نگهداری میشد. سپس به دست بنیاسرائیل افتاد و چون دارای خاطره شیرین نجات موسی (علیهالسلام) بود، در نزد بنیاسرائیل، بسیار احترام داشت. آنها از آن صندوق استمداد میجستند، و در جنگهایی که با
عمالقه و دشمنان داشتند، آن را همراه خود میبردند، و آن صندوق اثر معنوی و روانی خاصّی در بالا رفتن روحیه آنها
[[داشت، سرانجام در یکی از جنگها، دشمنان آن صندوق را از بنیاسرائیل گرفتند و این حادثه برای بنیاسرائیل بسیار تلخ بود و موجب ضعف آنها شد، چرا که آنها آن صندوق را شعار و پرچم بلند خود میدانستند، و اکنون آن را از دست داده بودند.
به این ترتیب موسی (علیهالسلام) در واپسین روزهای عمرش، چنین صندوقی را به وصی خود یوشع سپرد، و در داستان اشموئیل ماجرای بازگشت این صندوق به دست بنیاسرائیل، خاطرنشان میشود.
۲۴۰ سال از عمر موسی (علیهالسلام) گذشت، موسی (علیهالسلام) سالها زندگی کرد تا اینکه: روزی یوشع بن نون را طلبید و وصیتهای خود را به او نمود، سپس به تنهایی به سوی
کوه طور رفت، مردی را دید مشغول کندن
قبر است، نزد او رفت و گفت: آیا میخواهی تو را کمک کنم؟ او گفت: آری، موسی او را کمک کرد. وقتی که کار کندن قبر تمام شد، موسی (علیهالسلام) وارد قبر گردید و در میان آن خوابید تا ببیند اندازه لَحَد قبر، درست است یا نه، در همان لحظه خداوند پرده را از جلو چشم او برداشت، موسی (علیهالسلام) مقام خود در بهشت را دید، عرض کرد: خدایا روحم را به سویت ببر. همان دم
عزرائیل روح او را قبض کرد، و همان قبر را مرقد موسی (علیهالسلام) قرار داد، و آن قبر را پوشانید، و آن مرد قبر کن، عزرائیل بود که به آن صورت درآمده بود. در این وقت منادی حق در آسمان، با صدای بلند گفت: مات موسی کلِیمُ اللهِ، فَاَی نَفْسٍ لا تَمُوتُ؛ موسی کلیم خدا مرد، چه کسی است که نمیمیرد. مطابق بعضی از روایات، قبر حضرت موسی (علیهالسلام) در کوه طور (واقع در
نجف اشرف یا سرزمین سینا]]) میباشد.
اندیشه قم