حکم گرفتن هدیه از حاکم ظالم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کليدواژه: امامان هدیه حاکم ظالم جایزه پرسش: آیا
امامان معصوم (علیهالسّلام) و یارانشان هدیه فرمانروایان ظالم را میپذیرفتند؟ حکم فقهی آن چیست؟
پاسخ: از آنجا که امامان معصوم (علیهالسّلام) بعد از رحلت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و وقایع پیش آمده از حکومت کنار گذاشته شدند و اصل
اسلام در معرض نابودی قرار گرفت، امامان در برخی موارد به جهت رعایت مصلحت مهمتر با خلفا همکاری داشته و در مواردی هدایای آنان را که در واقع اختیار آنها مربوط به خودشان بود میپذیرفتند و همکاری عدهای از شیعیان و گرفتن حقوق و مزایا از آنان را نیز برای حفاظت از حقوق مسلمانان، بلا مانع میدانستند.
از آنجا که حکومت و
خلافت الهی بعد از رحلت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و جریانات پیش آمده در
سقیفه از مجرای اصلی خود خارج گشته و امامان معصوم (علیهالسّلام) که خلفای واقعی
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بودند به خلافت نرسیدند و تنها امیر مؤمنان
علی (علیهالسّلام) و
امام حسن مجتبی (علیهالسّلام) و
امام رضا (علیهالسّلام) مدت کمی در مصادر حکومتی قرار گرفتند و امامان بعد نیز دائما تحت نظر و محافظت شدید از ناحیه خلفای
بنی امیه و
بنی عباس بودهاند در برههای از زمان به جهت حفاظت از اصل
اسلام و مصلحت مسلمانان، گاهی خود و یا شیعیانشان، با خلفا همکاری میکردند و احیانا در برخی مواقع هدایایی را به جهت مصالحی از آنان قبول مینمودند.
بحث در این موضوع را در دو بخش دنبال میکنیم؛ در بخش اول حکم فقهی پذیرفتن هدایا از ظالمان و در بخش دوم نمونههایی از پذیرش چنین هدیههایی از جانب امام معصوم (علیهالسّلام) و یاران ایشان را ذکر مینماییم.
روایاتی که درباره جواز گرفتن
هدیه از خلفای ظالم مورد استناد فقها قرار گرفته شده، برخی به صورت مطلق و برخی مقید است و هر کدام احکام جداگانهای دارد و این مسئله را به صورت اختصار از کتاب مکاسب
شیخ انصاری نقل مینماییم:
جوایز و هر مالی که از سلطان ظالم به صورت مجانی یا در قبال دادن چیزی گرفته میشود از چهار نوع بیرون نیست که هر کدام حکم مخصوصی دارد:
۱. گیرنده نمیداند که قسمتی از این مال
حرام است و ممکن است این جایزه از همان مال حرام باشد.
۲. گیرنده میداند که قسمتی از این مال حرام است ولی نمیداند آیا این
جایزه از همان مال حرام است و این خود بر دو قسم
شبهه محصوره یا
شبهه غیر محصوره تقسیم میشود.
۳. گیرنده به صورت تفصیلی میداند که قسمتی از این مال حرام است.
۴. گیرنده به صورت اجمالی میداند که قسمتی از مال حرام است
به استناد اصل، (مقصود
اصل اباحه است، این قاعده هرگونه تصرف
انسان را
مباح میداند مگر این که
حرمت و منع آن ثابت شود. پس نمیتوان هیچ چیزی را بدون دلیل
حرام شمرد، همان گونه که تجویز چیزی که دلیلی بر حرمتش اقامه شده ممکن نیست.)
اجماع و روایاتی که ذکر میشود استفاده از چنین مالی که انسان
علم به وجود حرام در آن ندارد جایز است؛
ابو ولاد گوید: از
امام صادق (علیهالسّلام) درباره شخصی پرسید که متصدی کارهای دولت شده و راه درآمدی جز آن ندارد (مراد، دولت ستمگر است) و من بر او وارد میشوم، وی از من پذیرائی کرده، به من احسان مینماید و چه بسا اتفاق میافتد که پول یا لباسی به من میبخشد و من از این امر دلم گرفته و ناراحتم، چه حکمی میفرمائید؟ آن حضرت فرمود: «آنچه به تو میدهد از او بگیر و بخور بر تو گوارا است و برای او وزر و وبال».
ابوالمعزا از
محمد بن هشام یا شخص دیگری روایت میکند که به امام صادق (علیهالسّلام) گفت: بر حاکم میگذرم و وی هدیهای به من میبخشد، آیا آن را بپذیرم؟ امام (علیهالسّلام) فرمود: «آری! » راوی گفت: و با آن میتوانم
حج انجام دهم؟ امام (علیهالسّلام) فرمود: «بله، از آن حج انجام بده».
الف.
شبهه غیر محصوره: حکم این صورت که
علم تفصیلی به مال حرام ندارد و شبهه غیر محصوره و یا از محل ابتلا خارج است؛ مانند صورت قبلی است و استفاده از آن اشکالی ندارد. البته برخی در این صورت حکم به
کراهت کردهاند و استناد به روایاتی نظیر: «من ترک الشبهات نجا من المحرمات»؛
نمودهاند که هر کس از امور شبهه ناک دوری نماید از افتادن در ورطه محرمات نجات مییابد.
برخی نیز گفتهاند در حکم به حرمت استفاده از چنین مالی، همین مقدار که اطلاع از حرمت دارد کافی است و نیازی به علم تفصیلی نیست. دیدگاه مشهور،
حلیت است.
ب:
شبهه محصوره : مقتضی
احتیاط در این صورت استفاده نکردن از چنین مالی است.
در این دو صورت استفاده از چنین مالی جایز نیست و لازم است از آن اجتناب کرد.
در این بخش به نمونههایی از پذیرش هدیه از جانب
امام معصوم (علیهالسّلام) و یاران ایشان اشاره میشود.
روایاتی در منابع روایی موجود است که امام معصوم (علیهالسّلام) خود یا پیروانشان جوایز و هدایایی را از حکمای ستمگر به جهت مصلحتی دریافت نمودند:
زیاد بن ابی سلمه گفت: خدمت
امام موسی کاظم (علیهالسّلام) رسیدم پس به من فرمود: «ای زیاد! تو از کارگزاران سلطان هستی؟» گفتم: بله، حضرت فرمود: «چرا این کار را قبول کردی؟» گفتم من عیالوارم و راه درآمد دیگری که بتوانم امرار
معاش کنم ندارم. پس به من فرمود: «ای زیاد! اگر از مکان مرتفعی پرت شوم و بدنم قطعه قطعه شود، دوست داشتنیتر است برای من از این که فرمان یکی از اینها (حاکمان ستمگر) را بر عهده گیرم و یا فرشی برای آنان پهن کنم مگر برای کاری» گفتم فدایت شوم نمیدانم آن کار چیست؟
فرمود: «مگر برای برطرف کردن اندوه و ناراحتی مؤمنی یا ادا کردن
قرض او، ای زیاد! آسانترین کاری که خداوند با کسی که یاری حاکمان ستمگر بنماید انجام میدهد خیمهای از
آتش برای او بپا کند تا از حسابرسی مردم فارغ شود. ای زیاد! اگر مردی از شما (دوستان ما) مسئولیت انجام کاری از آنان را قبول نماید سپس در انجام حوائج فرقی میان او و دیگران نگذارد (برایش فرقی میان
دوست و
دشمن نکند) پس به او بگوئید تو دروغگو و مدعی در دوستی ما هستی! ای زیاد! وقتی قدرت و توانایی خود را در ستم بر مردم میبینی، به خاطر آور قدرت و سلطه خدا بر خود و از بین رفتن قدرت کسانی که به آن خدمت کردی که کاری برای تو نمیتوانند انجام دهند و وزر و بال کارهایی که برای آنان انجام دادی بر عهده تست».
حسن بن حسین انباری میگوید: مدت چهارده سال به
امام رضا (علیهالسّلام) نامه مینوشتم و از وی برای کاری حکومتی اجازه میخواستم. در آخرین نامهام به امام (علیهالسّلام) یادآور شدم که من بر جانم بیمناکم و حاکم به من میگوید: تو
رافضی هستی و ما شک نداریم که تو به همین دلیل کارهای حکومتی را رها کردهای. امام (علیهالسّلام) در پاسخ نوشت: «از مضمون نامهات و این که گفتی بر جان خود بیمناکی، آگاه شدم. پس اگر میدانی که وقتی عهدهدار مسئولیتی شدی به دستورهای
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) عمل میکنی و همکارانت و نویسندگانت را از همکیشانت برمیگزینی و هر گاه از این راه مالی به دست آوردی تهیدستان
مؤمن را در آن شریک میکنی- به طوری که خود همانند یکی از آنان باشی- این کارها در مقابل آن (پذیرش مسئولیت) خواهد بود؛ در غیر این صورت اجازه نداری».
امام صادق (علیهالسّلام) به نقل از پدر بزرگوارشان
امام باقر (علیهالسّلام) فرمود: «
امام حسن و
امام حسین (علیهالسّلام) از
معاویه عیب جویی میکردند و در باره او سخنانی میگفتند و جوایز او را میپذیرفتند».
علامه مجلسی در توضیح این حدیث مینویسد: امام حسن و امام حسین و امامان معصوم دیگر (علیهالسّلام) جایزههای سلاطین ستمگر و امیران و کارگزاران آنان را قبول میکردند و این کار به جهت آزاد کردن مقداری از حقوقی که آنان غصب کردهاند بوده است.
پایگاه اسلام کوئست برگرفته از مقاله «حکم گرفتن هدیه از حاکم ظالم» تاریخ بازیابی ۱۳۹۲/۱۰/۲۲.