حجیت دلالت ظنی برخی آیات قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: قرآن،
حجیت،
علم،
ظن،
محکمات،
متشابه،
مجمل.
پرسش: آیا از نظر قرآن، عمل به «ظن» و «گمان» مطلقاً ممنوع است؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، چگونه میتوان به مضمون برخی آیات که نمیتوان تفسیری قطعی از آنها ارائه داد عمل نمود؟ در این راستا معنای آیاتی نظیر «ان الظن لا یغنی من الحقّ شیئاً» چیست؟
پاسخ اجمالی: اولاً باید گفت در بسیاری از آیات قرآن کریم عمل به «ظن» و یا «گمان قوی» در طراز عمل به «علم» قرار گرفته است و آن ظن و گمانی مورد نکوهش قرآن است که تنها برآمده از
توهم و
خیال بوده و از عنصر
عقل برای ارزیابی آن کمک گرفته نشده باشد. ثانیاً: اکثر آیات قرآن از نوع محکمات؛ یعنی
نصّ و
ظاهر هستند و اشکالی در دلالت آنها وجود ندارد و آیات کمتری از سنخ متشابه و تعداد اندکی هم مجمل هستند. ثالثاً: این دست آیات میخواهند بگویند که قاعده اوّلیه در مسئله ظنّ، عدم حجیت است، مگر اینکه با دلیل قطعی دیگری، حجت بودن آن ثابت گردد؛ بهعلاوه این که آیه شریفه «ان الظن لا یغنی من الحقّ شیئاً»، تنها از پندارهای بیاساس و گمانهای بیپایه و خرافی، مانند گمان و پندار
بتپرستان سخن میگوید، و کار به ظنّ و گمان قابل اعتمادی که در میان عقلا موجود است ندارد. بنابراین، چنین آیاتی در مسئله عدم حجیت ظنّ قابل استناد نیست.
ابتدا باید گفت که همواره نباید به «ظن» و «گمان» با دیده منفی نگریست. بیشتر رفتارهای مردم با اعتماد به ظن و گمان قوی انجام میشود و در آیات بسیاری از قرآن کریم نیز عمل به «ظن» و یا «گمان قوی» در طراز عمل به «علم» قرار گرفته است. اساساً انسانها اگر به گمان قوی خود ترتیب اثر ندهند، روال زندگی آنها دچار مشکل خواهد شد. آن ظن و گمانی مورد نکوهش قرآن است که تنها برآمده از توهم و خیال بوده و از عنصر عقل برای ارزیابی آن کمک گرفته نشده باشد.
با توجه به این مقدمه، در مورد قرآن کریم باید از چند جنبه بحث کرد:
• جنبه سندی: یعنی
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) قرآن را از
وحی الهی گرفته و برای مردم بیان کرده، و به صورت
متواتر از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به ما رسیده است.
• جنبه دلالتی: الفاظ قرآن کریم از نظر دلالت بر معانی چند دسته میشوند:
محکم؛ یعنی آیاتی که صد در صد بر معنا دلالت دارد، و دلالت آن قطعی است؛
مانند آیه: «قل هو الله احد».
اما اگر احتمال بیش از یک معنا در آیه برود، در این صورت یا دلالت آن بر دو مدلول یا مدلولهای متعدد آن مساوی است که آنرا
مجمل میگویند؛ مانند: «ثَلاثَةَ قُرُوءٍ»؛
یا یکسان نیست، و یکی بر دیگری رجحان دارد، در این صورت معنای راجح را «
ظاهر» میگویند؛ مانند: «وَ لا تَنْکِحُوا ما نَکَحَ آباؤُکُمْ مِنَ النِّساءِ»،
و معنای مرجوح را «
مؤوّل» میگویند، مانند: «یدُ اللهِ فَوْقَ اَیدِیهِمْ».
نصّ و ظاهر هر دو را محکم میخوانند و مجمل و مؤوّل هر دو را متشابه گویند.
اکثر آیات قرآن از نوع محکمات؛ یعنی نصّ و ظاهر است. بنابراین، اشکالی در دلالت آنها وجود ندارد و آیات کمتری از سنخ متشابه و تعداد اندکی هم مجمل هستند.
ظنی الدلاله بودن برخی آیات قرآن آنرا از حجیت نمیاندازد؛ زیرا:
۱. ظنّ، اسمی است برای آنچه که از
اماره (علامت و نشانه) حاصل میشود، و هرگاه آن اماره قوی شود ظنّ و گمان به علم منتهی میشود؛ اما هرگاه آن اماره ضعیف شود، توهّم است.
لذا برای فهم کلمات
پروردگار، راهی جز این نیست که همه آیات را در کنار هم قرار داده و از آنها حقیقت را دریافت کرد، و اگر در ظواهر برخی از آیات، در ابتدای نظر، ابهام و پیچیدگی باشد، میتوان با توجه به آیات دیگر، آن ابهام و پیچیدگی را برطرف ساخت و به عمق آن آیه رسید.
۲. در مورد آیات قرآن احتمالات متعددی وجود دارد که منافات با استدلال بر عدم حجیت ظنّ دارد.
و آیاتی مانند آیه «اِنَّ الظَّنَّ لا یُغْنی مِنَ الْحَقِّ شَیْئاً؛
گمان، هرگز انسان را از حقّ بینیاز نمیسازد»؛ دلیل بر این است که قاعده اوّلیه در مسئله ظنّ، عدم حجیت است، مگر اینکه با دلیل قطعی دیگری، حجت بودن آن ثابت گردد؛ بهعلاوه؛ این آیه شریفه، تنها از پندارهای بیاساس و گمانهای بیپایه و خرافی، مانند گمان و پندار بتپرستان سخن میگوید، و کار به ظنّ و گمان قابل اعتمادی که در میان عقلا موجود است ندارد. بنابراین، چنین آیاتی در مسئله عدم حجیت ظنّ قابل استناد نیست.
به عبارتی دیگر، این آیات نمیخواهد بگوید که اگر احتمال قوی میدهی که غذایی مسموم است، به این احتمال توجه نکرده و غذا را بخور! زیرا مقصود از آیه «وَ لا تَقْفُ ما لَیسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ» این است که: در هر اعتقاد یا عملی که تحصیل علم ممکن است، پیروی از غیر علم
حرام است، و در اعتقاد و عملی که نمیشود به آن علم پیدا کرد زمانی اقدام و ارتکاب جایز است که دلیل علمی آنرا تجویز نماید، مانند پیروی و اطاعت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در اوامر و نواهی که از ناحیه پروردگارش دارد؛ زیرا
ادله عصمت انبیا و
امام (علیهمالسّلام) دلیل علمی هستند بر اینکه همه آن چیزی که آنها دستور میدهند مطابق با واقع است، و هرکس که دستورات وی را عمل نماید به واقع رسیده است.
دلیل قطعی داریم بر اینکه پیروی چنین ظنّهایی
واجب و لازم است، و آن دلیل قطعی عبارت است از بنای عقلا بر حجیت ظهور، پس اگر پیروی از علم تنها به آن معنا بود که در هر مسئله خود انسان علم پیدا کند، پیروی ما از ظاهر آیه پیروی علم نبود؛ زیرا یقین نداریم که مقصود واقعی از آن همان معنایی است که از ظاهرش استفاده میشود، احتمال میدهیم شاید مقصود واقعی آیه، غیر از معنای ظاهرش باشد، و خود آیه میگوید پیروی از ظنّ و گمان نکن، پس باید از آیه پیروی نکنیم که در این صورت خود آیه ناقض و مخالف خودش خواهد بود.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «حجیت دلالت ظنی برخی آیات قرآن»، تاریخ بازیابی۱۴۰۰/۱/۳۰.