توفیق زندگی خوب
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: توفیق، زندگی خوب.
پرسش: چرا همه ما توفیق خوب بودن پیدا نمیکنیم؟
همه میدانیم که انسان موجودی دو بعدی است، بعد مادی و بعدی ملکوتی. بر خلاف حیوانات که تنها دارای
شهوت و فرشتگان که تنها دارای
عقل هستند، چنانکه در بعضی روایات آمده است. از جمله آنها این حدیث شریف است:
الامام الصادق (علیهالسلام): «و قد سالهّ عبدالله بن سنان: الملائکة افضل ام بنو آدم؟ قال امیرالمؤمنین علی بن ابی طالبٍ (علیهالسلام): انّ الله عزّوجلّ رکّب فی الملائکة عقلاً بلا شهوةٍ و رکّب فی البهائم شهوةً بلا عقلٍ و رکّب فی بنی آدم کلتیهما، فمن غلَب عقلُه شهوته فهو خیر من الملائکة و من غلبت شهوته عقله فهو شرّ من البهائم
؛
امام صادق (علیهالسلام) در پاسخ به این پرسش
عبدالله بن سنان که: فرشتگان برترند یا آدمیان؟ فرمودند: «
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) فرموده است:
خداوند در فرشتگان فقط عقل نهاده است و نه خواهش نفسانی و در ستوران میل و خواهش نهاده است و نه عقل و در بنی آدم هر دو را نهاده است. پس آن که عقلش بر خواهشش چیره آید، از فرشتگان بهتر است و هر که خواهشش بر خردش غالب گردد از ستوران بدتر.»
گرایش به خیر و خوبی و نیز شر و بدی، هر دو در نفس آدمی نهاده شده است چنانکه در آیه شریفه داریم. «فاَلهمها
فجورها و تقویها؛
به او
شر و
خیر را
الهام کرد.»
چون هر یک از این دو دسته گرایش رو به سوی مخالف دارد. بین این دو کشمکش به وجود میآید. و در سراسر زندگی، انسان همواره خودش را بر سر دو راهی خیر و شر میبیند و تصمیم میگیرد. و خداوند تبارک و تعالی نیز قدرت انتخاب و
اختیار به انسان داده و این انسان است که به اختیار خود به سمت فلاح و
رستگاری یا
شقاوت رهسپار میشود.
از سویی، بُعد مادی و غریزی انسان از همان آغاز به صورت بالفعل در نهاد او هست و با رشد جسمی انسان و همگام با آن شکوفا میشود. مانند میل به خوردن، خوابیدن، میل جنسی، و بر خلاف بعد معنوی و گرایشهای ملکوتی که در ابتدا به صورت بالقوه هست و باید با
تربیت و
تزکیه و تلاش،
انسان آن را شکوفا کند.
و لذا جنبه غریزی و حیوانی در غالب انسانها قویتر است و سیطره آن بر
اراده آنها بیشتر است. و این انسان است که باید با تلاش و مجاهدت، گرایشهای والای انسانی را در خود تقویت کند تا آنها بر وجودش حاکم شوند و قوای مادی و غریزی را تحت فرمان خود گیرند. ولی از آن سوی گرایشهای زمینی نیز تنها خواهان ارضای خویشتن هستند از هر راهی که باشد، مشروع یا نامشروع، فرقی نمیکنند و لذا به محدودیتهایی که گرایشهای معنوی به پشتوانه
عقل و
شرع بر آنها تحمیل میکند. تن نمیدهند. و سرکشی میکنند، و از این روست که سرزمین وجود انسان تبدیل به میدان
جنگی میشود که عرصه تلاش برای پیروزی گرایشهای معنوی و گرایشهای مادی است و
جهاد اکبر نام گرفته است، در مقابل
جنگ و مبارزه با دشمنان بیرونی که
جهاد اصغر نامیده شده.
امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: «پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) سپاهی را به
جنگ گسیل داشت. وقتی برگشتند، فرمود: خوشامد میگویم به گروهی که جهاد اصغر را پشت سر گذاشتند اما جهاد اکبر همچنان مانده است. عرض شد. ای پیامبر خدا! جهاد اکبر چیست؟ فرمود:
جهاد با نفس.»
و در بعضی دیگر از روایتهای
معصومین (علیهالسلام) هنگامی که گرایشهای غریزی
نفس اماره بخواهند از راه نامشروع ارضا شوند، بزرگترین دشمن انسان معرفی شدهاند.
رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمودند «اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک
؛ دشمنترین دشمن تو، نفسی است که میان دو پهلویت است.»
بنابراین خوب بودن نیاز به تلاش و زحمت دارد و شکیبایی، حرکت به سمت کمال
تشبیه شده است؛ به بالا رفتن از سربالایی و حرکت به سمت غرایز حیوانی حرکت در سراشیبی، و البته بالا رفتن سختتر است از پایین آمدن و از طرفی انسان در حرکت به سوی کمال، علاوه بر دشمنی نفس، دو دشمن دیگر هم دارد یعنی
دنیا و
شیطان که این سه نابکار، مثلثی را تشکیل میدهند که انسانهایاندکی میتوانند از محاصره آن به سلامت بیرون آیند و به ساحل نجات برسند.
در ادبیات عرفانی ما نیز، از جمله در داستان رمزی سفر مرغان به
کوه قاف که
عطار نیشابوری در شاهکار خود (
منطقالطیر) آورده است؛ این حقیقت را بیان کرده، در آنجا نیز میبینیم، از هزاران مرغی که در ابتدای راه، حرکت میکنند تا به سرای سیمرغ برسند، تنها سیمرغ، هفت وادی را طی میکنند و بقیه در خم یک کوچه میمانند.
همین سختیهای راه و طبع راحتطلب آدمیزاد است که باعث میشود بسیاری از انسانها از همان ابتدا عطای کمال را به لقایش ببخشند و چنان غرق دنیا و مطیع نفس اماره و انیس شیطان بدکاره بشوند که اساساً حالی و شوری و اراده و خواهشی برای خوب شدن نداشته باشند و وقتی خواستی نباشد توفیق دیگر معنا ندارد. زیرا توفیق یعنی موافق ساختن خدا اسباب را طبق «خواسته» بنده تا آن «خواسته» به انجام رسد (عنایت اللغات).
البته نباید نومید شد که نومیدی خود بزرگترین مانع کمال است. زیرا برای رسیدن به کمال نیز
خداوند تبارک و تعالی، وعده داده که کسانی را که در این راه
جهاد کنند، یاری کند. «و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا و انّ الله لمع المحسنین؛
و آنان که در راه ما با جان و مال جهد و کوشش کنند محققاً ما آنها را به راههای خویش هدایت میکنیم و همیشه خدا با نیکوکاران است.»
و راهکارهایی دیگری نیز مانند
دعا،
توسل و در
آخرت نیز
شفاعت یاری گر انسان در این راه هستند.
و راه رسیدن به خدا (کمال مطلق) نیز نزدیک است و به قول سهراب سپهری: و خدایی که در این نزدیکی است لای آن شب بوها، پای آن کاج بلند.
۱. امام خمینی (رحمةاللهعلیه)، چهل حدیث، حدیث اول، چاپ سوم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (رحمةاللهعلیه)
۲. علم اختلاف اسلامی، ترجمه کتاب جامع السعادات، مهدی نراقی، ترجمه سید جلال الدین مجتوبی، انتشارات حکمت.
سایتاندیشه قم، برگرفته از مقاله «توفیق زندگی خوب» تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۲/۱۶.