تقلید کردن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: تقلید، مراجع، تقلید تعبدی، شیوه استنباط،
اعمال.
پرسش: به نظر من تمام ادله منطقی به این اشاره دارند که برای کسب اطلاعات باید به مرجع رجوع کرد نه برای تقلید تعبدی از او که هر چه گفت بپذیریم؛ زیرا هر کس مسئول اعمال خودش است و کس دیگری پاسخگو نخواهد بود. بر این اساس معنای تقلید چیست؟ و چرا بزرگان و
علما ی ما طریقه استنباط پاسخهای خود را به ما نشان نمیدهند.
پاسخ: تقلید به همان معنای مراجعه به متخصص جهت آگاهی از امری است و دلیل استنباطات
فقها نیز در کتابهای تفصیلی ایشان بیان گردیده است و این که هر شخصی مسئول اعمال خویش است، مانع از آن نیست که برای آگاهی از ندانستهها به دانشمندان مراجعه نماییم و مراد از تعبدی که در این موارد بیان میشود، تعبد به فرموده معصومان است، نه تعبد به استنباطات مراجع محترم؛ وگرنه راه استنباط جدید بسته بود.
۱. اصل تقلید؛ ۲. نشان دادن طریقههای استنباط؛ ۳. مسئولیت اعمال با توجه به آیات؛ ۴. حشر اشخاص با
ائمه و نه با مراجع؛ ۵. نقش نداشتن عنصر تعبد در تقلید.
اکنون به همین ترتیب به تحلیل و بررسی پرسش میپردازیم:
تقلید در
زبان فارسی بار معنایی منفی دارد و آن
تبعیت بدون دلیل است.
تقلید در اصطلاح فقهی، عبارت از " رجوع غیر متخصص به متخصص در امر تخصصی است" که امری عقلایی است و آیات و روایات نیز در مقام تأیید این امر عقلایی صادر شدهاند. واضح است که گرچه فروعات اعتقادی قابل تقلیدند، اما در
اصول دین جایی ندارد و هر انسانی باید با تلاش خود، به این اصول یقین پیدا نماید.
اما از مفاد آیات
و روایات
موجود برمیآید که عموم مردم اگر
مجتهد و محتاط نباشند، باید در فروع دینی خود به دانشمندان دینی که تخصص در استنباط
احکام از طریق بررسی آیات و روایات دارند، مراجعه نموده و بعد از اطمینان به
تقوا و پرهیزکاری آنها،
سخنشان را بپذیرند و در این هنگام نزد
خداوند معذور خواهند بود.
البته باید بدانیم که
استنباط احکام از میان ادله معتبر، اختصاصی به قشر معینی از
جامعه اسلامی نداشته و همگان میتوانند با قدم گذاشتن در این مسیر و طی مراحل علمی لازم، به چنین توانی دست یابند و جالب است بدانید که هرگاه شخصی به چنین توانایی دست یافت، تقلید از دیگران بر او
حرام خواهد بود. در مورد تقلید، توضیحاتی در پرسش ۹۷۵ (سایت:۱۰۷۸) همین سایت وجود دارد که می توانید به آن مراجعه نمایید.
هزاران کتاب فقهی استنباطی وجود دارند که عالمان دینی، شیوههای استنباط و دلایل فتاوای خود را در آنها به تفصیل بیان نمودهاند؛
اما بدیهی است که برای درک مطالب موجود در آنها باید مقدماتی سپری شده و دانشهایی مختلف آموخته شود و این برای هر رشته علمی، طبیعی است؛ اما همان دانشمندان، نتیجه تلاشها و استنباطات خود را در مجموعههایی مختصر گردآوری نموده و آنها را در اختیار عموم مردم قرار میدهند که اکنون این مجموعهها با عنوان توضیح المسائل و مانند آن شناخته میشود.
حال اگر فردی بخواهد دلیل
فتوا ی عالمی دینی را دریابد، یا باید به مرحلهای از تخصص رسیده باشد که خود بتواند با مراجعه به کتابهای تفصیلی، دلایل استنباط را مشاهده نماید و یا اگر شخصی، از طرفی از چنین تخصصی برخوردار نبوده و از طرفی نیز در مورد مسائل خاصی حساسیت ویژهای داشته و خواستار بررسی دقیقتری در مورد آنهاست، میتواند به اشخاصی که در درجات متوسط علمی
حوزه ها هستند، مراجعه نموده و از آنها درخواست نماید تا توضیح بیشتری در مورد آن مسائل به او ارائه نمایند.
بر این اساس آنچه بیان نمودید که دانشمندان دینی دلایل استنباط خود را بیان نمیدارند، با واقعیات موجود هماهنگ نیست؛ اما اینکه هر مرجعی که هزاران مقلد دارد، موظف باشد که در مورد هزاران فتوایی که ارائه نموده، برای یکایک مقلدان بهصورت جداگانه و تفصیلی توضیح ارائه نماید، توقعی خارج از توان او بوده و اصولاً امکانپذیر نیست؛ بهعنوان نمونه، در موردی مشابه، بیماران معمولاً هنگامیکه به
پزشک مورد
اعتماد ی مراجعه مینمایند، از فرمول ساخت داروهای تجویز شده و اینکه این داروها در بدن انسان چگونه
عمل نموده تا سبب بهبودی میگردند و مواردی از این قبیل، پرسشی نمینمایند؛ چون برای درک دقیق آن باید از قبل، علوم پزشکی را آموخته باشند.
برداشت پرسشگر از آیات در این مورد که هر شخصی در مقابل
اعمال خود مسئول است، کاملاً صحیح است؛ اما باید گفت که این آیات، ارتباطی با آن نوع از تقلید که در اسلام پذیرفته شده است، ندارد؛ زیرا در هیچیک از این آیات، بیان نشده که شما برای اطلاع از احکام دینی خود، به دانشمندانی که به پرهیزکاری آنان اطمینان دارید، مراجعه ننمایید وگرنه با این گونه استدلال، حتی مراجعه به پیامبران نیز صحیح نبوده و تعبد به فرموده آنان نباید داشت؛ چون خداوند از
زبان رسول اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ میفرماید: کار من برای خودم و کار شما نیز برای خودتان است.
دقت بفرمایید که تقلید به معنای پذیرش کورکورانه و ناشی از
تعصب، صحیح نیست و خداوند در آیات بسیاری،
مشرکان و
کافران را به دلیل اینکه به هیچ حرف حقی گوش فرا نداده و ادعای تقلید از پدران و گذشتگان خود را دارند، مورد نکوهش قرار داده است؛
اما تقلید از دانشمندان دینی که موضوع پرسشگر است، علاوه بر اینکه یک امر عقلایی
است، به دلیل اطاعت از فرموده
ائمه معصوم است؛ ازاینرو اگر شخصی در مسند
فتوا قرار گرفته و آرایی بدون استناد به
قرآن و فرموده ائمه بیان نماید، تقلید از او جایز نخواهد بود.
شیخ حر عاملی در کتاب وسائل الشیعة خود که یکی از مهمترین منابع مورد مراجعه فقهاست، بابی را تحت عنوان (جایز نبودن تقلید از غیر معصوم در مواردی که او با اتکا بر
رأی خودش و بدون استناد به فرموده ائمه، نظری را بیان میکند
)، طرح نموده و ذیل آن روایاتی را در این مورد بیان مینمایند.
بر این اساس، تقلید در مرام
شیعه، یعنی اینکه ما پش از آنکه اصول دینمان را با تحقیق دریافتیم و به خدا و
پیامبر و امامان ـ علیهمالسلام ـ اطمینان یافتیم، اگر در مسئلهای دچار مشکل شده و خواستیم نظر معصومان ـ علیهمالسلام ـ را در آن مورد جویا گردیم، به دانشمندی که ابتدا پرهیزکاری او برایمان مسلم شده،
مراجعه نموده و بهواسطه ایشان، به نظر معصومان ـ علیهمالسلام ـ پی میبریم.
پرسش ما این است که آیا راه حل دیگری نیز در این مورد وجود دارد؟!
البته اگر
مقلد ی پس از پرسش از مجتهد و گرفتن پاسخ، به آن
عمل ننمود، آن مجتهد هیچ مسئولیتی نخواهد داشت و در مقابل اگر مجتهدی نیز برخلاف دانش خود، مرتکب افعال ناپسندی گردید، مسئولیتی در مورد اعمال گذشته، دامنگیر مقلدان نخواهد شد و تنها آنان باید بعد از اطلاع از عدم پرهیزکاری
مجتهد قبلی، برای مسائل آینده به مجتهد دیگری مراجعه نمایند
شکی نیست در اینکه هر انسانی در
قیامت با
امام خود محشور میشود؛ اما همانگونه که بیان گردید، پذیرش گفتههای دانشمندان دینی، خواسته امامان ما بوده و همین امر، دلیل مراجعه ما به این دانشمندان است.
بر این اساس پیروی از این دانشمندان، موجب حشر ما با امامان خواهد شد و در ضمن باید گفت که حشر با امامان نافی آن نیست که ما در مراتب پایینتر با اشخاص دیگری نیز محشور گردیم؛ همانگونه که خداوند در قرآن میفرماید: کسی که
اطاعت از خدا و رسول نماید، با کسانی که خداوند به آنها
نعمت داده (از جمله پیامبران، صدیقان،
شهدا و صالحان) محشور خواهد شد و این اشخاص چه دوستان خوبی خواهند بود!
و روایتی نیز بیان میدارد که حتی اگر انسانی، سنگی را دوست بدارد، روز قیامت با آن سنگ محشور خواهد شد.
بر این اساس ممکن است
انسان با اشخاص متفاوتی محشور شود، به شرط آنکه تمامشان در یک مسیر قدم بردارند.
در مورد نتیجهگیری شما نیز باید بیان نمود که تعبد ما در پذیرش گفته دانشمندان دینی، تنها به دلیل تعبد به فرموده معصومان ـ علیهمالسلام ـ است نه تعبد به گفته آن دانشمند؛ چون این دانشمندان تنها بیانکننده و انعکاسدهنده نظرات معصومان ـ علیهمالسلام ـ هستند و چهبسا خود این فقیهان نیز فلسفه برخی احکام را ندانند و تنها به دلیل اینکه آن حکم، برگرفته از کلمات
امام ـ علیهمالسلام ـ است، به آن عمل نموده و مقلدان خود را نیز به عمل به آن توصیه نمایند و به همین دلیل است که در مکتب شیعه برخلاف
اهل سنت از قیاس منع شده؛ یعنی مجتهد تنها باید تابع فرموده امامان ـ علیهمالسلام ـ باشد و حتی صرفاً به دلیل اینکه حکمی در مورد مسئلهای وجود دارد، نمیتواند آن حکم را در مواردی که به نظر خودش مشابه آن مسئله سابق است، جاری بداند.
بدین ترتیب، همانگونه که فرمودید، مراجعه به
مرجع تنها جهت اطلاع است؛ اما زمانی که بهواسطه ایشان به نظر معصومان ـ علیهمالسلام ـ مطلع شدیم و بنایمان نیز اطاعت از ائمه است، تعبداً به آن مسئله عمل مینماییم و این تعبد نیز مانع از تحقیق بیشتر در مورد آن نیست.
بر این اساس دانشمندان و فقهای هر دورهای، همواره به نقد و بررسی آرای دانشمندان سابق و
معاصر خود میپردازند و تنها به دلیل اینکه مرجعی به آن معتقد بوده، به آن تعبد نمیورزند؛ بلکه گاهی استنباط جدیدی را مطرح میسازند.
شما نیز میتوانید در حد توان خود به مطالعه و پرسش و پاسخ در هر مسئلهای ادامه داده و اگر در مسئلهای خاص دچار ابهام شدید، از راههای مختلف، از جمله طرح آن در همین سایت و سایتهای مشابه، ابهامتان را برطرف نمایید.
پایگاه اسلام کوئست.