تخیّل
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: تخیل، خیالپردازی.
پرسش: وارد شدن به تخیلات برایم لذتبخش و تحریککننده است. گاهی برای لذت بردن این کار را میکنم، برای رهایی از دست تخیلات چه کنم، با وجودی که مدام سر کار هستم؟
پاسخ: قوه
خیال یکی از نعمتهای الهی است که
خداوند به بندگانش عنایت فرموده است. داشتن تخیل اهمیت بسزایی دارد تا حدی که از نشانگان اختلال
افسردگی از جهت شناختی؛ فقدان تخیل، کندی فکر، مشکلات تمرکز و نشخوار فکری ادواری است. همچنین تصور اهداف آینده و خیالپردازی نه در حد افراطی، یکی از نشانههای
سلامت روانی به شمار میرود؛ اما تخیل از جنبه منفی آن، باعث اضطراب، نگرانی، عدم
پیشرفت در محیط کار و سایر ابعاد زندگی میشود که به برخی ویژگیهای آن در ذیل اشاره میشود.
مسئلهای که شما مطرح نمودهاید، میتواند از دو جنبه قابل بررسی باشد: أ. جنبه مثبت؛ ب. جنبه منفی و پاتالوژیک.
قوه
خیال یکی از نعمتهای الهی است که
خداوند به بندگانش عنایت فرموده است.
آثار شاعران، مخترعان و موسیقیدانان که قطعه ادبی و هنری ناب و بدیع از خود به جای گذاشتهاند، زاییده قوه تخیل آنها میباشند؛ ازاینرو داشتن تخیل، لذت بردن از آن و سعی در کاربرد این توانایی در امور روزمره، استفاده مطلوب از این توانایی در گفتار و سایر اموری که احتیاج به تخیل دارد، کاری پسندیده است.
داشتن تخیل اهمیت بسزایی دارد تا حدی که از نشانگان اختلال
افسردگی از جهت شناختی؛ فقدان تخیل، کندی فکر، مشکلات تمرکز و نشخوار فکری ادواری است.
همچنین در یک از روشهای آرامش عضلانی (Relaxation) در مرحلهای، تصور و تخیل یک فضای سبز یا باغ توصیه میشود، که برای هر فرد لذتبخش است.
همچنین تصور اهداف آینده و خیالپردازی نه در حد افراطی، یکی از نشانههای
سلامت روانی به شمار میرود؛ زیرا تصور و تخیل پویا و مستمر و داشتن ذهنی فعال در
خلق و آفریدن صور انتزاعی در بسیاری از هنرهایی چون
شعر،
داستان،
موسیقی، گرافیک،
مجسمهسازی،
نقاشی و
طنز موجب نوآوری و
ابتکار در این عرصهها میشود.
پس لازم است به افکار و تخیلات خود احترام بگذارید و از این افکار و تخیلات نهراسید؛ بلکه پیگیری کنید، ارزشیابی کنید و محتوای آن را در جهت واقعیت سمتوسو دهید.
اگر بخواهیم بُعد منفی افکار و تخیلات را بررسی نماییم که شاید مورد سؤال شما پرسشگر گرامی نیز باشد، باید ابتدا پیآمد افکار و
تخیلات را متذکر شویم تا بیشتر به درمان و تنظیم افکار و تخیل خود بپردازیم. این افکار تخیلی وسواسگونه باعث اضطراب، نگرانی، عدم
پیشرفت در محیط کار و سایر ابعاد زندگی میشوند؛ اما خصوصیات و ویژگیهای این افکار، عبارتاند از:
۱. این افکار منطقی نیستند و پوچ و بیهوده میباشند و به عبارتی احمقانه به نظر میرسند و خود فرد نیز به بیهودگی این افکار آگاهی دارد؛
۲. فرد، در این افکار، به طور خودکار و غیر ارادی وارد میشوند؛
۳. گاهی به صورت نشخوار فکری درمیآیند؛
۴. تداوم و
استمرار ندارند و در لحظههای زمانی متفاوتی از روز یا
شب به ذهن انسان خطور میکنند؛
۵. گاهی ممکن است محتوای این افکار،
ترس از یک واقعه و حادثه بد در آینده نسبت به خود یا خویشان نزدیک باشد و گاهی نیز میتواند محتوای جنسی داشته باشد؛ یعنی فرد ممکن است مشغول فکر کردن پیرامون افکار جنسی که در ذهنش آمده، بشود و از آن لذت ببرد و بعد نیز وقتی که این افکار به دلیل موقعیتهای محیطی و غیره از ذهنش به طور موقت پاک شود، فرد دچار شرمساری و عذاب روحی میشود و احساس
پشیمانی میکند؛
۶. ممکن است این افکار و تخیلات،
حوادث و اتفاقات خوشآیندی باشد که در گذشته اتفاق افتاده است و
انسان با فکر کردن به آن لذت ببرد یا اگر در موقعیت روانی و زندگی مناسبی قرار ندارد، به آن خاطرات افسوس یا
غبطه بخورد.
علل و عوامل خیالبافی منفی، عبارتاند از:
یعنی اینکه فرد از ارضای یک نیاز منطقی خود بینصیب و محروم باشد یا در برآوردن امیدهای خود فریب خورده باشد. ناکامی ممکن است برخورد با یک مانع در راه برآوردن نیازها باشد.
به معنای مبارزه با تمایلات، علایق و موفقیتهایی است که فرد در معرض نیرویهای متضاد، با قدرتهای تقریباً برابر قرار میگیرد.
سبک زندگی فرد که برگرفته از عوامل محیطی و زیستی است و او را از دیگری متمایز میسازد.
تحقیقات نشان داده است که ضربههای وارده بر مغز یا وجود ضایعاتی در مغز میتواند در گرایش فرد به خیالبافی مؤثر باشد.
ازهمپاشیدگی در بعضی خانوادهها که
فرزندان را تحت تأثیر و شروع خیالبافی در
نوجوانی میشود.
فراگیری تفکر معقول و واکنشهای غیر عادی از طرف اولیای
خانواده باعث میشودتا نوجوان و جوان در داخل منزل آموزشهای نامعقولی را فرا گیرند؛ در نتیجه در ایجاد رابطه صحیح اجتماعی با دیگران دچار اختلال میشود.
در برخی سنین
کودکی و نوجوانی، فرد خیالباف میشود که باید آن را جهت دهد (با کمک والدین).
در اینجا به رهنمودهایی در جهت درمان اشاره میکنیم:
به افکار و تخیلات منطقی که ماهیت هذیانی و توهمی ندارند، احترام بگذارید.
هنگامی که افکار به طور خودکار و بیاختیار به ذهنتان میآیند، با تمرین سعی کنید توجه خودتان را از آن فکر به فکر دیگر یا عملی دیگر منصرف کنید؛ مثلاً وقتی افکار نگرانکننده یا لحظههای خوش
زندگی گذشته به ذهنتان وارد شد و شما با فکر به آنان دچار حالت
غم و دلگرفتگی میشوید، با توجه به این شناخت، فکر خودتان را روی فکر دیگری توجه دهید. (فرآیند توجهگردانی)؛ مثلاً شماره تلفن دوستان را یادآوری کنید یا فکر کنید در آینده قصد خرید چه چیزی را دارید.
همچنین میتوانید به محض ورود این افکار به یک کار عملی بپردازید؛ مثلاً بلند شوید یک لیوان
آب بخورید یا با همکارتان صحبت کنید یا تلفن بزنید ممکن است بار اول به سختی بتوان این فرآیند را انجام دهید، اگر ادامه بدهید، رفتار دوم جایگزین
افکار وسواسی و تخیلی خواهد شد.
هر فکری به سرتان زد، حتماً آن را یادداشت کنید و با خود بگویید این موضوع را بعداً دنبال میکنم و به آن فکر میکنم. الان باید کارم را ادامه بدهم.
افکار تخیلی خود را بازبینی و ارزیابی کنید و افکار منفی را دور بریزید.
تخیلات خوب و لذتبخش و منطقی را در مورد کارتان و با سایر امور زندگی تقویت کنید و از این طریق به خود روحیه دهید و سعی کنید از این قوه در ابداعات و اختراعات و نوآوری در امور زندگی استفاده کنید.
اوقات فراغت و تنهایی خود را با کارهایی هنری،
نقاشی، گلسازی، و خواندن کتابهای آموزنده پر کنید؛ درصورتیکه موارد فوق را انجام دادید و باز هم این افکار و تخیلات به سراغ شما آمد، بهتر است از مشاورین بالینی و متخصص
اعصاب و روان کمک بگیرید؛ چون این مسائل با مشاورهای غیر حضوری دیرتر جواب میدهد.
گاهی مواقع
انسان به خیالات پناه میبرد تا آنچه را که در واقع نیافته، در
عالم خیال به دست آورد. حل مشکل با
مشورت و واقعبینی، کلید حل این مشکل است.
۱. رفتار با نوجوان، دکتر زهرا معتمدی، انتشارات لکلک.
۲. روانشناسی نوجوان و جوان، سید احمد احمدی، انتشارات مشعل.
۳. روانشناسی مرضی تحولی از کودکی تا بزرگسالی، دکتر پریرخ دادستان، ج۱.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «تخیل»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۳/۱۶.