تاریخنگاری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: علمای شیعه و سنی، تاریخنگاری، سیره نبوی، تاریخ اسلام.
پرسش: گفتند که علمای شیعه نسبت به علمای
اهلسنت کمتر به تاریخ پرداختهاند، آیا
صحت دارد؟ و اگر صحت دارد دلیل کماعتنایی شیعیان به
سیرهنویسی و تاریخنگاری بهخصوص در قرون اولیه
تمدن اسلامی چیست؟
پاسخ: تاریخنگاری از جمله دانشهایی است که به موازات رشد و گسترش اسلام و با فاصله گرفتن از عصر
نبوت، از جانب مسلمین مورد توجه قرار گرفته است و در این میان شیعیان نیز همچون سایر گروههای اسلامی در جنبشهای تاریخنگاری بالاخص در جنبش تاریخنگاری عراق فعالیت فراوانی داشتند و آثاری از خود بر جای گذاشتهاند.
دانشمندانی از شیعیان امامی در نگارش تاریخ اسلام، بهخصوص موضوعات گوناگونی از
سیره نبوی و تاریخ تحولات سرزمینهای اسلامی فعالیت داشتند. و بهطور طبیعی در این میان، حرکتها و جنبشهای شیعی یا متمایل به شیعه برای علمای شیعه حائز اهمیت بودند؛ زیرا که آنها شاهد نگارش سیره نبوی به روشهای مختلف از جانب گروههای مختلف و با دیدگاههای متفاوت بوده و میدیدند که اخبار
علویان و نهضتهای شیعی از بین میرود و یا بهصراحت
تحریف میشود. و لذا به دلیل آنکه شیعه پیوندی میان تاریخ خود و تاریخ
حکام و خلفای وقت نمیدید، مستقلاً به تاریخ شیعه و علویان میپرداختند. از اولین
مورخان مسلمان میتوان از ابومخنف (م۱۵۷ هـ. ق) نام برد.
این فرد از شیعیان بوده است.
در قرون نخستین اسلامی تکنگاریهای تاریخی در میان گروههای مختلف از مسلمین رواج داشت؛ ولی از آنجایی که در میان اهلسنت افرادی چون طبری دست به ابتکار جالبی زده و بخش عظیم رسالههای کوچک و بزرگ را در یکجا گردآوری کرده است و حتی از برخی رسالههای شیعه نیز از قبیل مقتل ابیمخنف و دیگران استفاده نموده؛ چنین تصور میشود که علمای شیعه به تاریخنگاری کمتوجه بودند.
چنین اقدامی در میان دانشمندان شیعه در قرون اولیه اسلامی صورت نگرفته و همزمان با از بین رفتن رسالههای تکنگارانه در تمدن اسلامی، بخش مهمی از رسالههای تاریخی شیعه هم از میان رفته است. و تنها موارد اندکی نظیر «وقعة صفین» نوشته نصر بن مزاحم و «الغارات» نوشته ثقفی کوفی از قرون اولیه اسلامی به دست ما رسیده و این نشاندهنده توجه علمای شیعه به تاریخنگاری بوده است.
در دوره ائمه ـ علیهمالسلام ـ بالاخص امام باقر ـ علیهالسلام ـ و امام صادق ـ علیهالسلام ـ تعلیم مغازی و سیره رسولالله ـ صلیاللهعلیهوآله ـ در دستور کار آن حضرات بوده است.
و در میان روایات ائمه مذکور، اخبار سیره فراوان بوده و بهعنوان نمونه ابن اسحاق اخباری از
امام باقر ـ علیهالسلام ـ در سیره خود نقل کرده است و همچنین کتابی به نام مبعث النبی و اخباره ـ صلیاللهعلیهوآله ـ از عبدالله بن میمون القداح وجود دارد که روایات خود را از امام باقر ـ علیهالسلام ـ و امام صادق ـ علیهالسلام ـ نقل میکند.
و اینها شواهد خوبی میتواند بر توجه
ائمه و شیعیان به
اخبار و سیره و تاریخ باشد.
غیر از سیره
پیامبر، تاریخ اسلام بهطور
عام هم مورد توجه علمای شیعه در قرون اولیه اسلامی بوده؛ بهطوری که اصبغ بن نباته از قدمای مؤلفین شیعه کتابی در مقتل
امام حسین ـ علیهالسلام ـ داشته است.
و همچنین احمد بن عبیدالله ثقفی نیز آثاری از خود به جای گذاشته که در زمینههای مختلف تاریخی است.
نجاشی در رجال خود تعداد زیادی از مؤلفین (مورخین) شیعه را ذکر کرده که در قرون اولیه اسلامی آثاری در زمینه سیره پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ
مقاتل ائمه، از جمله مقاتل علی ـ علیهالسلام ـ و امام حسین ـ علیهالسلام ـ از خود به یادگار گذاشتهاند و بهعنوان نمونه میتوان به آثار جابر بن یزید جعفی اشاره کرد: کتاب الجمل، کتاب
صفین، کتاب
النهروان، کتاب مقتل امیرالمؤمنین ـ علیهالسلام ـ و کتاب مقتل الحسین علیهالسلام.
اما اینکه تصور میشود علمای شیعه به تاریخنگاری کمتوجه بودند، شاید بهخاطر این است که اکثر آثار آنها یا از بین رفته و یا اینکه بیشتر آن آثار بهصورت تلفیقی در میان دیگر موضوعات آمده است.
از برجستهترین چهرههای تاریخنگار دوره ائمه ـ علیهمالسلام ـ ابان بن عثمان احمر بَجَلی است که در زمینه اخبار انبیا و سیره رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ کتابی داشته که قسمتی از آن مفقود شده و از قسمت باقی مانده آن علمای بعدی استفاده کرده و از آن نقل مطلب نمودهاند.
قسمتی از کتب تاریخی که توسط دانشمندان شیعه به رشته
تحریر درآمده است و مطالب تاریخی را با مطالب دیگر از قبیل کلام، حدیث و عقاید بهطور تلفیقی آوردهاند و لذا تصور میشود که دانشمندان به تاریخ توجه کمی داشتند و از اینگونه کتابها نیز میتوان بهعنوان نمونه به دلائل الائمه از محمد بن مسعود عیاشی، عالم شیعه
مذهب اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری یاد کرد.
و یا کتاب سلیم بن قیس هلالی که از
نصوص کهن در دفاع از
عقاید شیعه است در قالب
حدیث در باب
امامت و حاوی مطالب تاریخی نیز میباشد که در قرن اول هجری تألیف شده است.
در قرون بعدی با
رشد و شکوفایی تمدن اسلامی، دانشمندان شیعه نیز در زمینههای مختلف از جمله در عرصه تاریخنگاری آثاری از خود به یادگار گذاشتند؛ از جمله الارشاد شیخ مفید و اصول کافی از کلینی هرچند کتاب اخیر، کتاب حدیثی است، ولی بخش مهمی از تاریخ ائمه را هم شامل میشود و بصائر الدّرجات، و عیون اخبار الرضا از شیخ صدوق که برجستهترین اثر درباره زندگانی امام رضا ـ علیهالسلام ـ میباشد.
البته اگر بخواهیم آثار تاریخی
شیعیان در قرون اولیه اسلامی را یکبهیک نام ببریم، شاید بهصورت کتابی قطور درآید. بخشی از اطلاعات تاریخی شیعه همراه با کتب رجالی است و از آنجا که دانش رجال یکی از شعب مهم تاریخ است و مورد توجه علمای شیعه بوده و آثاری هم در این زمینه همراه با زندگی ائمه و
اصحاب و
راویان نگاشته شده است و مهمترین اثر در این زمینه هم رجال کشی و نجاشی، الفهرست و دیگر کتب رجالی است.
بنابراين ميتوان گفت كه علماي شيعه از همان قرون اوليه اسلامي همراه ديگر علوم به تاريخ و تاريخنگاري مخصوصاً به سيرهنويسي و
مغازی و مقاتل در قالبهاي مختلف اهتمام فراوان داشتند كه امروزه مبناي اصلی تاريخ تشيع برگرفته از آثار دانشمندان گذشته ميباشد.
اما اينكه اينگونه به نظر ميرسد که اكثر آثار و كتب تاريخي از دانشمندان سنّي هستند، اين را ميتوان بهخاطر اوضاع
سیاسی جامعه دانست. يعني حدود شش قرن
خلافت در دست اهلسنت بوده است. لذا مورخان هم اغلب درباري بودند، به احوال حكام و خلفا توجه ميكردند و از جانب آنها تقويت ميشدند و آثاري بهجا ميگذاشتند؛ درحاليکه در اين مدت غير از مدت كوتاهي كه
آلبویه حكومت را در بغداد بر عهده گرفت و علماي شيعه مورخان بزرگي چون شيخ مفيد و ديگران آثاري ارزشمند بهجا گذاشتند، شيعيان از آزادي عمل و امکانات مهمي برخوردار نبودند؛ ولي با اين همه نميتوان گفت كه قصور و تقصير از جانب علماي شيعه بوده؛ چراكه آثاري هرچند اندك نشان از اهتمام آنها دارد. به هر حال شرايط زماني در اين ميان نقش بزرگي در كاستي از فعاليت علماي شيعه داشته است؛ شرايط اختناق سياسي و سانسورهاي اعمال شده از طرف حكام در اين امر تأثيرگذار بوده است.
سایت اندیشه قم