برخورد مناسب با رفتارهای نابهنجار کودک
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: عصبانیت، کودک، رفتارهای نابهنجار.
پرسش: پسر ۹ سالهام که تکفرزند نیز هست، خیلی پرخاشگر و عصبی است. حرف گوش نمیکند با پدرش بگومگو میکند، احترام بزرگترش را ندارد. ادا درمیآورد. در مهمانی یک دقیقه راحت نمینشیند. بچههای دیگر را اذیت میکند. اکثراً
دروغ میگوید، چند بار هم پیش روانپزشک رفتهایم گفته که بچه کاملاً سالمی است فقط کمبود محبت دارد؛ البته من خودم آدم عصبی هستم، زود از کوره درمیروم. حرف بزنم، گوش میدهد؛ ولی
عمل نمیکند خودش همه کارهای خوب و بد را میداند؛ ولی اهمیت نمیدهد. وقتی که با بچهها بازی میکند، آنها را اذیت میکند و وسایل آنها را میگیرد. اگر چیزی بخواهد، خیلی اصرار میکند. لطفاً ما را راهنمایی کنید.
پاسخ:
بروز یک رفتار سازشنایافته و نابهنجار میتواند از علل مختلفی ناشی شود و اگر رفتارهای نامطلوب زیاد باشند، حتماً علل مختلفی در آن نقش داشتهاند. با توجه به مسائل و مشکلات متعددی که بیان داشتهاید، لازم میدانیم نکاتی بیان داریم که در تغییر و
اصلاح رفتار کودکتان مؤثر باشد بنابراین میخواهیم که به تکتک نکات ذیل توجه کنید و با دقت زیاد آن را با رفتار خود و فرزندتان تطبیق دهید. اگر از این الگوها فاصله داشت، سعی کنید با تمرین، مطالعه بیشتر و
صبر به این هنجارها بازگردید و در سایه آن نشاط و
آرامش را به خانواده بازگردانید.
دل کودک مثل آیینه است، هر نقشی که مقابل او قرار گیرد در آن منعکس میگردد کودک با نگاه و توجه دقیق به رفتارهای اطرافیان از آنها الگوبرداری میکند و بعد مثل همانها صحبت و یا رفتار میکند؛ بنابراین رفتار گذشته خود را تحلیل کنید، ببینید او چه رفتارهایی را از شما یاد گرفته است و یا شما ناخواسته باعث تشویق چه رفتارهایی در او شدهاید. طبق نظر روانشناسان بسیاری از رفتارها و گفتارهای کودکان ریشه در چیزهایی دارد که قبلاً آنها را یاد گرفته است.
به یاد داشته باشید اغلب رفتارهای
کودکان - اگر نگوئیم همه آنها - به رفتارهای ما برمیگردد. این بینش، تحمل ما را در برخورد با بچهها بالا میبرد (مهم).
انسانها، کوچک و بزرگ، دوست دارند دیگران رفتارشان و کلامشان را مورد توجه قرار دهند. این نیاز باید به شکل طبیعی و در حد
اعتدال ارضا گردد و اگر در ارضای آن
افراط و
تفریط شود، مسلماً برای کودک مشکلاتی به بار میآورد. اگر این امر ارضا نشود، او به راههای مختلفی مثل دروغگویی، پرخاشگری، شیطنت، لجاجت و... متوسل میگردد. برای تأمین این امر از روشهای زیر کمک بجویید.
امکانات مناسبی برای
تفریح و بازیاش فراهم کنید و به نوبت (گاهی شما گاهی پدرشان) برایش وقت بگذارید و او را سرگرم کنید. اگر این کار را انجام ندهید او با بدرفتاریاش شما را سرگرم خواهد کرد (به عنوان مثال گاهی دروغهای عجیب و غریب کودکان، ریشه در عدم ارضای این امر دارد).
نکات مثبت او را تشویق کنید، در
تشویق خود زیاده روی نکنید؛ چون باعث توقع زیاد او میگردد .در تشویقتان علاقه و نیاز او را در نظر بگیرید، او را سرزنش و
تحقیر نکنید و بدرفتاریهایش را به رخش نکشید، با
مطالعه بیشتر، به روحیات سنین
کودکان آشنا شوید، دروغگوییهای آنها غالباً به خاطر خیالپردازیهای این سنین است که باید صبورانه به آن جهت دهید و رفتارهای اجتماعی و سازشکارانه او با همسالانش را تقویت و تشویق کنید.
گمان نکنید که تهیه هر چیزی که او خواست در کل به نفع اوست. سعی کنید او را واقعبین بار آورید؛ طوری که خواستههایش را با منطق بخواهد نه با گریه و زاری و یا پرخاشگری، به هنگام پرخاشگری به او باج ندهید؛ چون یاد میگیرد که هرگاه چیزی خواست، از این کانال وارد شود.
بیان داشتیم که کودکان از والدین
تقلید میکنند. در این امر والدین باید رفتارشان کاملاً هماهنگ باشد.
اختلاف و ناسازگاری در رفتار والدین باعث ایجاد تعارض روانی و تنش در کودک میگردد و آن نیز با
خشم، پرخاشگری،
دروغگویی تبلور پیدا میکند تعارض روانی و بیثباتی عاطفی، آفت شکوفایی و خلاقیت ذهنی است؛ به عنوان مثال وقتی فرزند نسبت به فرزند همسایه پرخاشگری نشان میدهد، رفتار
پدر و مادر در قبال این رفتار باید یکسان باشد، طوری نباشد که یکی او را با لبخند، تشویق غیر مستقیم کند و دیگری او را از آن کار زشت باز دارد؛ یعنی کودک نمیداند بالاخره برای تأیید و جلب توجه والدین باید کدام کار را در پیش بگیرد.
یا ممکن است والدین یکی به راستگویی اهمیت دهد و دیگری در حضور
کودک به کسی دروغ بگوید، اینجا کودک گیج میشود و نمیداند کدام رفتار باید مورد تأیید قرار گیرد.
وقتی فرزند کار بدی انجام میدهد باید مراقب بود که کل وجود او را مورد خطاب قرار ندهیم؛ بلکه بهروشنی او را متوجه آن قسمت از رفتار بدش کنیم، نگوییم تو را دوست ندارم، بگوییم من این رفتار خاص تو (مثل دروغگویی) را دوست ندارم.
البته نباید در یک جلسه رفتارهای زیادی از او را نقد کنید، باید با صبر هر از گاهی به آنها اشاره کنید.
تنبیه درمان خوبی نیست:
در شیوه کار خود بیشتر از تشویق کمک بگیرید؛ مثلاً به او بگویید «احسنت به پسرم که تکالیفش را انجام داده» یا آفرین به پسر خوبم که به بزرگترش
سلام میکند و... تشویق باعث میشود که کودک احساس
امنیت و ارضای نیاز عاطفی کند و احساس خوشایندی در درونش پیدا کند و نسبت به شما مهربان شود و به سخنان شما گوش دهد و
عمل کند؛ اما تنبیه باعث میشود که شما نزد او احترام نداشته باشید، در غیاب شما به کار خودش مشغول میگردد و حتی ممکن است قصد
انتقام نیز بگیرد. در تنبیه، اغلب اوقات فرصت پیش نمیآید که کودک توجهاش به خطایش جلب شود و از همه بدتر که او از خود شما یاد میگیرد که میتواند در موقع نارضایتی از
خشم، زدن و تندی کمک گرفت و عیناً همین کار را هنگامی که با رفتار ناخوشایند روبهرو میشود، انجام میدهد؛ به عنوان مثال شما خود نوشتهاید «عصبی هستم و زود از کوره در میروم». این رفتار شما در واقع الگوی کودکتان قرار میگیرد. شما نیز باید با شیوهای مناسب (صبر، توجه به پیامدهای بد تندخویی، تأمل در پیامدهای مثبت تحمل،
تفریح، قدم زدن، وضو گرفتن،
ذکر خدا گفتن) از ابراز خشم و
عصبانیت خود خودداری کنید تا او نیز از شما این رفتار را یاد نگیرد. کودک یاد میگیرد که مثل شما باشد و به جای بدی خوبی کند و حتی جواب بدگویی همسالان خود را با خوبی بدهد.
انسانها، کوچک و بزرگ، فطرتاً تشویقپذیر و تنبیه گریزند. برای اینکه یک رفتار نامناسبی را حذف یا تعدیل کنید، میتوانید از تقویت غیر مستقیم کمک بگیرید؛ مثلاً پدر هنگامی که به منزل آمد و متوجه شیطنتهای فرزندش شد با خونسردی بدون
انتقاد و با تحریک او در یک فضای خوشایند و صمیمانه به گونة مستقیم یا غیر مستقیم به فرزندش بگوید اگر قول بدهی مثلاً دروغ نگویی برایت دوچرخه میخرم یا به فلان پارک میبرمت. یا میتوانید از همسالان او که اخلاق خوبی دارند بخواهید تا به منزل شما بیایند و با او بازی کنند.
اگر در مهمانیها اذیت میکند، از قبل به او بگویید که اگر اذیت کردی زود از مهمانی به خانه برمیگردیم و در منزل میزبان آن را به یادش آورید. اگر ادامه داد، بروید؛ اما به یاد داشته باشید ما نیز باید زمانی را با آنها بگذرانیم و مشغول سخنان خودمان نباشیم، امکانات بازی سالم را به آنها بدهیم.
کودک سرشار از
انرژی است، باید با روشهای مختلف این انرژی را در جهت مثبت مصرف کرد تا از شیطنت و تحرکهای زیاد او جلوگیری شود؛ مثلاً با هم حدود نیم ساعت در روز قدم بزنید یا توپ بازی کنید و وقتی کودک احساس کرد که میتواند صمیمانه با والدین خود بازی کند و راحت خواستههایش را نیز مطرح کند و مورد پذیرش آنها واقع شود، بیتردید
عشق و
محبت زیادی به والدینش پیدا میکند.
بگذارید کودک احساس کند که شما او را برای خود او دوستش دارید نه برای سوددهی به شما. هرگز رفتار مثبت دیگری را به رخ او نکشید تا او احساس نکند که شما او را دوست ندارید و سر از ناسازگاری درنیاورد.
گفتیم که کودکان مثل خمیری هستند که با دستان
مربی و والدین شکل میگیرد. در واقع رفتارهای نامطلوب و سازشنایافته او بیشتر عمدی نیست. اغلب موارد بدرفتاریهای آنها به خاطر رفتارهای والدین، عدم ارضای نیازهای جسمانی و عاطفی و... است؛ به عنوان مثال وقتی که کودک رفتارهای مثبتش مورد تأیید و توجه قرار نگیرد و یا به موقع زمینه استراحت، خواب،
تغذیه او فراهم نشود، ممکن است با تندخویی و بدرفتاریهایش اعلام اعتراض کند. بنابراین باید به رفع نیازهای عاطفی و جسمی او توجه کنیم، گاهی اعتراض کودک به خاطر عدم ارضای نیاز اجتماعی اش است؛ یعنی ما دوست داریم بدون اینکه به نیازهای معقول او توجه کنیم، او مثل بزرگترها بنشیند؛ اما کمتر به فکر میافتیم که امکاناتی تهیه کنیم و او را با همبازیان خودش به حال خود بگذاریم. به هر حال هرچه باشد، آنها
زبان هم را بهتر متوجه میشوند، بیتردید کودک نمیتواند در مجلس بزرگان بنشیند و فقط به صحبتهای آنها، که چیزی هم از آنها نمیفهمد گوش بدهد.
ممکن است به خاطر این که تکفرزند است او را بیشتر از حد معمول مورد توجه قرار دادهاید و او را پرتوقع کردهاید؛ یعنی هرچه خواسته، سریع برایش تهیه کردهاید. بهتر است او با این واقعیت روبهرو شود که نمیتواند همیشه به خواستههایش برسد و نیاز است گاهی صبر کند؛ البته این کار باید دقیق انجام شود؛ یعنی اگر فرزندمان به تدریج پس از سالیان دراز پرتوقع شده نباید انتظار داشته باشیم یک شبه توقعش را کم کند، اشتباه از ما بوده بنابراین باید به تدریج از توقع افراطیاش بکاهیم.
برخی بدرفتاریهای کودک به خاطر ناکامی و شکست پیدرپی است، به عنوان مثال کودکی نمیتواند مسئله ریاضیاش را حل کند و فردا نیز
امتحان دارد؛ پس از چند بار تلاش و شکست خسته میشود و با بدرفتاری، نق نق کردن و... اعلام نیاز و یاری میکند. اگر کسی پیام دادخواهی او را متوجه نشود و جواب معقول ندهد و به کمکش نشتابد، میتواند منجر به
دروغگویی، بیقراری و
تندخویی فرزند گردد.
برخی از والدین نمیخواهند قبول کنند که ظرفیت افراد متفاوت است؛ مثلاً تأکید میکنند که نباید نمرهات از نمره فلانی کمتر شود یا باید حتماً اطاقت را مرتب کنی و... این امر میتواند باعث شکست و ناکامی فرد شود و در نتیجه مورد سرزنش و ملامت والدین قرار بگیرد. اگر ملامت و تحقیر زیاد شود، کودک احساس میکند که مطرود والدین شده و در نتیجه احساس عدم
اعتماد به نفس و بیارزشی و ناکارآمدی میکند و این امر میتواند منشأ بسیاری از بیماریها گردد. بنابراین باید توقعات ما متناسب با
استعداد و توانایی فرد باشد، باید به تلاشهای کودک اهمیت بدهیم نه به تتیجه؛ به عنوان مثال اگر کودک تا آخر شب بیدار ماند و درس خواند، ولی نمرهاش مطلوب ما واقع نشد، نباید او را سرزنش کنیم
باید بگوییم با آن پشتکاری که من از تو سراغ دارم، حتماً دفعه بعد خوب میشود.
اکنون به چند نکته توجه کنید:
برای رسیدن به خواستههای خودتان از باورهای دینی (
دعا،
توسل به
ائمه (علیهمالسّلام) و...) کمک بگیرید.
ممکن است بیقراریها و ناآرامی کودک بر اثر
اختلال پیشفعالی همراه با اختلال در توجه باشد. این اختلال دارای نشانه است که در صورت مشاهده این نشانهها در فرزند او را نزد
روانپزشک ماهر و خوب ببرید. این مشکل با دارو درمان میگردد و البته پس از طی دوران کودکی مشکل برطرف میشود؛ اما نشانهها از این قرار است: عدم اتمام کارهایی که به او سپرده شده و بیتوجهی به سخنان دیگران،
حواسپرتی، عدم تمرکز طولانی، خستگی زودرس از کار، تغییر فعالیتهای مورد
علاقه، قطع سخنان مربی و معلم، عدم رعایت نوبت، دویدن و بیقراری دائم، بالا رفتن از ارتفاعات، مشکل در خوابیدن و ضعف اعتماد به نفس، عدم تأمل و
تفکر قبل از انجام کاری
و...(در صورت تأیید پزشک و تشخیص پیشفعالی، مسئله را با مربیان او در مدرسه نیز مطرح کنید تا بیشتر مراقب او باشند و در قبال این رفتارها
تنبیه نشود).
با عنایت به نکات فوق معلوم میشود که کودکان
معصوم در اغلب رفتارهایشان قصد اذیت و آزار ندارند. مشکل بیشتر در رفتار ما خلاصه میشود، نامناسب بودن الگوها، عدم هماهنگی آنها، توقع زیاد، تشویق (مستقیم و غیر مستقیم) به کارهای ناهنجار (مثل زدن بچه همسایه). عدم تأیید و توجه به آنها، عدم ارضای نیازهای جسمی در وقت خاص خود (
گرسنگی و...) نداشتن زمینه تفریحی، همبازی و...
۱. نسیم مهر، حسین دهنوی، نشر خادم الرضاء (مفید و خواندنی).
۲. چگونه مشکلات تربیتی را حل کنیم؟، دکتر محمدرضا شرفی، نشر تزکیه.
۳. روانشناسی و تربیت کودکان و نوجوانان، دکتر غلامعلی افروز، نشر انجمن اولیا و مربیان.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «برخورد مناسب با رفتارهای نابهنجار کودک»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۱۲/۰۳.