انسان در قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: انسان،
قرآن مجید، روایات.
پرسش: جایگاه انسان را در قرآن و
روایات بیان کنید؟
پاسخ: انسان، مظهر جلال و جمال خداوند است و دارای
ارزش و ویژگی است که او را از دیگر موجودات ممتاز ساخته و
کرامت بخشیده است. قبل از آنکه به جایگاه و ویژگی
انسان بپردازیم، لازم است مفهوم انسان را در نگاه لغت بررسی نماییم:
واژهی «اِنْس» ۱۸ بار در
قرآن به کار رفته که ۳ بار بهصورت نکره (انس) و ۱۵ بار بهصورت معرفه (الانس) استعمال شده است.
ابنفارس، «انس» را به معنای «ظهور و
آشکار» میداند، برخلاف «
جن» که از دیدگان پنهان است.
همچنین «انس» در قرآن، در مقابل «جن» آمده است.
واژه «انسان»، ۶۵ مرتبه که ۶۴ مرتبه بهصورت «الانسان» و یکبار بهصورت «انسان» در قرآن
ذکر شده است و به معنای اُنس و الفت و
نسیان و فراموشکار نیز آمده است.
برای انسان جایگاه و ویژگیهای زیادی در قرآن و روایات بیان شده است. ما در حد اختصار و به اقتضای این مقاله به آن میپردازیم.
خداوند تمام هستی و موجودات و
زمین و
آسمان را برای انسان میداند و میفرماید:
ــ «
هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً؛
خداوند تمام چیزهایی را که در زمین وجود دارد، برای انسان
خلق نموده است»؛
ــ «
وَ الْأَرْضَ وَضَعَها لِلْأَنامِ؛
زمین را برای مردم قرار داد»؛
ــ «
وَ الْخَیْلَ وَ الْبِغالَ وَ الْحَمِیرَ لِتَرْکَبُوها وَ زِینَةً؛
و اسبان و استران و خران را آفرید تا بر آنها سوار شوید و زینت و تجملی برای شماست».
ابر و باد و مه خورشید و فلک در کارند •••• تا تو نانی به کف آری و به
غفلت نخوری
«
وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً؛
(به خاطر بیاور) هنگامی را که پروردگارت به
فرشتگان گفت: من در روی زمین، جانشینی (نمایندهای) قرار خواهم داد».
«
وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَی الْمَلائِکَةِ فَقالَ أَنْبِئُونِی بِأَسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ؛
سپس
علم اسما را همگی به
حضرت آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: اگر راست میگویید، اسماء اینها را به من خبر دهید».
«
إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ...؛
(
حضرت ابراهیم علیهالسلام فرمود:) همانا من با
فطرت درونی خودم، رو بهسوی
خدا آوردم؛ همان خدایی که آفریننده زمین و آسمان است...».
«
فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی؛
هنگامی که کار او را به پایان رساندم و در او از
روح خود دمیدم...».
«
إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَها....؛
ما
امانت (تعهد،
تکلیف ، و
ولایت الهی) را به
آسمان و زمین و کوهها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر برتافتهاند و از آن هراسیدند؛ اما انسان آن را بر دوش کشید... ».
«
فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها؛
قسم به جان آدمی و آن کس که آن را (آفریده) و متنعم ساخته، سپس فجور و
تقوا (شر و
خیرش) را به او الهام کرده است...».
«
أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛
آگاه باشید. تنها با یاد خدا دلها
آرامش مییابد».
انسان برای هدفهای عالی میکوشد و میجوشد:
ــ «
یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلی رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً؛
تو ای
روح آرام یافته! بهسوی خدا باز گرد! درحالیکه هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است».
ــ «
أَلا إِلَی اللَّهِ تَصِیرُ الْأُمُورُ؛
تمام امور بهسوی او در حرکتند».
ــ همچنین انسان برای رسیدن به
رحمت الهیه تلاش دارد: «
إِلاَّ مَنْ رَحِمَ رَبُّکَ وَ لِذلِکَ خَلَقَهُمْ ».
خلقت انسان، نوعی احسان است:
پیامبر اسلام ـ صلیاللهعلیهوآله ـ از قول خداوند میفرماید: «
لم اخلقکم لاربح علیکم و لکن لتربحوا؛ انسانها را
خلق کردم تا از من سودی ببرند؛ نه اینکه از او سودی ببرم».
گفت: پیغمبر که
حق فرموده است •••• قصد من از خلق
احسان بوده است
آفریدم تا ز من سودی کند •••• تا زشهدم دست آلودی کنند.
خلقت انسان برای آگاهی از قدرت و
شناخت خداوند است:
«
اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَیْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قدیر؛
خداوند کسی است که هفت آسمان را آفرید و زمین را نیز همانند آن آفرید. فرمان او پیوسته فرود میآید تا بدانید
خداوند بر همه چیز تواناست».
حضرت داوود ـ علیهالسلام ـ از پیشگاه خداوند سؤال نمود: «
یا رب لماذا خلقت الخلق! برای چه بشر را خلق کردهای»؟
خداوند پاسخ داد: «
کنتُ کنزاً مخفیا فاحببت ان اعرف فخلقت الخلق لأعرف؛ من یک گنج مخفی بودهام و انسان را آفریدم تا شناخته شوم».
۱. مکارم شیرازی،
تفسیر نمونه، ذیل آیات مربوطه در متن.
۲. معارف قرآن، مصباح یزدی،
مؤسسه در را ه حق، قم، ص ۱۵۹.
۳. مجله صباح، شماره ۹ و ۱۰،
مرکز مطالعات و پژوهشهای حوزه، قم، ص ۷۴ ـ ۶۸.
۴. مرتضی مطهری،
مقدمهای به جهانبینی اسلامی، انسان در قرآن، ص ۲۴۸ ـ ۲۵۳.
۵. طباطبایی،
تفسیر المیزان، ذیل آیات مربوطه در متن.
سایت اندیشه قم.