اشرار
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: اشرار، فجار،
شر، فجور،
کفار.
پرسش: با توجه به
حدیث امام علی علیهالسلام:"مجالسة الأشرار تورث سوء الظن بالأخیار..." تفاوت اشرار با فجار چیست؟
پاسخ: "شر" عبارت است از چیزی که همه از آن دوری میکنند؛ چنانکه خیر آن است که همه به آن مایل میشوند. قوم اشرار، یعنی مردمی فتنهانگیز. برخی نیز شر را نقیض
خیر یعنی بدی،
فساد و
ظلم معنا کردهاند؛ اما واژه "فجور"، در اصل به معنای شکاف زیاد در میان چیزی است و به
گناهان نیز فجور میگویند؛ زیرا سبب شکستن و پاره شدن، پرده و پوشش دیانت
انسان است. در استعمال قرآنی و روایات، این دو کلمه بهصورت مترادف نیز استعمال شده است. در روایتِ "مجالسة الأشرار تورث سوء الظن بالأخیار..."،
اشرار در مقابل اخیار ، و ابرار در مقابل
فجار قرار گرفته است؛ بنابراین در آغاز به توضیح این کلمات و مصادیق مورد استعمال آنها میپردازیم و سپس تفاوت آن را بیان میکنیم:
اشرار جمع شریر، صفت مشبهه از شر است. این
واژه در
قرآن با مشتقات آن ۳۱ بار که ۲۹ بار از کلمه "شر" و دو مورد "شرر" و "اشرار" استعمال شده است.
طبق گفته راغب در مفردات، شر عبارت است از چیزی که همه از آن دوری میکنند؛ چنانکه خیر آن است که همه به آن مایل میشوند و قوم
شرور، یعنی مردمی فتنهانگیز.
در مجمع البحرین، شر نقیض خیر، یعنی بدی، فساد و
ظلم معنا شده است.
اما واژه "فجور" با مشتقات آن ۲۴ مورد در قرآن استعمال شده است که در اصل به معنای شکاف زیاد در میان چیزی است و به نظر راغب به گناهان نیز فجور میگویند؛ زیرا سبب شکستن و پاره شدن، پرده و پوشش
دیانت انسان است.
در
قرآن کریم این کلمه در معنای حقیقی و التزامی آن استعمال شده است که برخی این موارد در زیر میآید:
۱. "
وَ فَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُیوناً"؛ و از
زمین چشمهها شکافتیم.
۲. "
فَجَّرْنا خِلالَهُما نَهَراً"؛ میان باغها نهری بشکافتیم.
۳. "
فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَیناً"؛ دوازده چشمه از آن بشکافت.
۱. "
أَمْ نَجْعَلُ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ کَالْمُفْسِدینَ فِی الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقینَ کَالْفُجَّار"؛ آیا کسانی که
ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند (مانند مفسدان) در زمین قرار میدهیم یا پرهیزکاران را چون بدکاران؟
۲. "
إِنَّکَ إِنْ تَذَرْهُمْ یضِلُّوا عِبادَکَ وَ لا یلِدُوا إِلَّا فاجِراً کَفَّارا"؛ اگر آنان را باقی گذاری، بندگانت را گمراه میکنند و جز نسلی بدکار و ناسپاس
زاد و ولد نمیکنند.
۳. "
بَلْ یریدُ الْإِنْسانُ لِیفْجُرَ أَمامَه"؛ بلکه انسان میخواهد در
آینده نیز بدکاری کند.
۴. برخی مفسران در
تفسیر آیه «إِنَّ کِتابَ الفُجَّارِ لَفِی سِجِّین"؛ همانا نوشته
اعمال گناهکاران در مکان پست و زندان سخت است»؛ گفتهاند مراد از فجار در این
آیه سرکشاناند و فرقی نمیکند که این سرکشی از جهت
کفر باشد یا
گناه؛ بنابراین شامل هر دو گروه میشود.
در روایات نیز کلمه اشرار و فجار در هر دو معنا (کفار و گنهکاران) استعمال شده است.
اما درباره
حدیث مورد پرسش، متن کامل آن را بیان میکنیم و سپس به توضیح آن میپردازیم:
مرحوم صدوق این
روایت را چنین نقل مینماید: محمد پسر قیس میگوید:
امام باقر ـ علیهالسلام ـ به نقل از پدرانش فرمود که امیرمؤمنان ـ علیهالسلام ـ میفرمود: ثمره همنشینی کردن با بدکاران، بدگمانی به خوبان است و همنشینی با نیکان، سبب اصلاح بدکاران است. همانگونه که همنشینی (بدکاران) با نیکان، آنان را ملحق به خوبان میکند و هر زمانی که نتوانستید
دین کسی را بشناسید، به رفقایش نگاه کنید، اگر از مردان خدا هستند، او هم بر آیین خداست و چنانچه دوستانش بر راه خدا نیستند، او هم بهرهای از آیین یزدانپرستی ندارد. پیغمبر خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ میفرمود: هر که
ایمان به خدا و
روز رستاخیز دارد، با هیچ کافری
دوستی نمیکند و با بدکاران نشست و برخاست نمینماید و اگر با آنان همنشینی کرد، خود نیز
کافر و بدکاره است.
استفاده از کلمات مشابه در سخنان معصومان ـ علیهمالسلام ـ امری رایج است و دو احتمال در این زمینه تصور میشود:
گاهی استعمال برای تأکید
کلام است؛ بنابراین ممکن است این دو کلمه (اشرار، فجار) مترادف باشند.
در روایتی
امام علی ـ علیهالسلام ـ میفرماید: «... زمانی اخیار، اشرار را و گاهی اشرار، اخیار را میکشند؛ اما وای بر آن جماعتی که به دست اخیار کشته شوند و خوشا بهحال افرادی که اشرار و کفار ایشان را به
قتل رسانند.
در این
روایت اشرار و
کفار در کنار هم ذکر شده است، با اینکه از نظر معنا بین این دو کلمه فرق است.
اگرچه کلمه فجار با اشرار مترادف استعمال شدهاند، اما ممکن است مراد از اشرار کسانی باشند که به جهت زیادی کارهای خلاف به این نام شهرت پیدا کرده باشند؛ اما فاجر بدکرداریش به این اندازه نباشد و مطلق کسانی که مرتکب
گناهان میشوند، عنوان فاجر به آنان صدق کند، ولو گناهان، آنان را به سر حد اشتهار نرسانده باشد و در روایت مورد گفتوگو، مراد از بدگمانی به ابرار، به جهت مجالست با بدکاران، این باشد که به جهت این رفتوآمد و همنشینی، در نظر مردم، او نیز شهرت به بدی پیدا کند؛ اما در صورت عکس (مجالست
اشرار با ابرار) و ملحق شدن آنان به اخیار، بدکاران را ملحق به خوبان مینماید و معمولاً چنین است؛ که تأثیرگذاری خوبان بر بدکرداران بیشتر است و ممکن است الحاق فجار به ابرار نیز از این جهت باشد که فجار از نظر آلودگی به گناهان مانند اشرار نیستند؛ ازاینرو همنشینی آنان با ابرار سبب دوری از فجور میشود و ملحق به ابرار میشوند.
پایگاه اسلام کوئست.