• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ازدواج هابیل و قابیل

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: هابیل، قابیل، نسل آدم ، ازدواج .
پرسش: ادامه نسل انسان چگونه بود؟ هابیل و قابیل با چه کسی ازدواج کرده‌اند؟
پاسخ: براساس منابع روایی و تاریخی نسل فعلی انسان نه از هابیل است و نه از قابیل؛ بلکه از فرزند دیگر حضرت آدم به نام شیث یا هبة الله است. اما درباره ازدواج فرزندان آدم در میان دانشمندان اسلامی دو نظریه وجود دارد و هر کدام برای خود دلایلی از قرآن و روایات ذکر کرده‌اند که در اینجا به‌طور گذرا به آن دو نظریه اشاره می‌گردد:
۱. برادر با خواهر ازدواج کرده است و چون در آن زمان هنوز قانون تحریم ازدواج خواهر و برادر از طرف خداوند قرار داده نشده بود و راهی هم برای بقای نسل بشر غیر از این راه وجود نداشت، از این جهت اشکالی وارد نیست؛ ۲. چون ازدواج فرزندان آدم با یکدیگر ممکن نبوده، آنان با دخترانی از نژاد و نسل دیگر که در روی زمین بودند، ازدواج کردند؛ بعداً که فرزندان آنها با هم پسرعمو شدند، زناشویی میان خود آنان صورت پذیرفت. این نظر را نیز بعضی از روایات تأیید می‌کنند؛ زیرا نسل آدم نخستین انسان روی زمین نبوده؛ بلکه پیش از او نیز انسان‌هایی در زمین زندگی می‌کرده‌اند؛ البته به نظر می‌رسد که نظریه اول با ظاهر قرآن سازگارتر باشد.



منابع روایی و تاریخی، استمرار نسل انسان را از طریق فرزند سوم حضرت آدم که به نام شیث یا هبة الله که وصی آدم و ولی عهد او بوده، می‌دانند؛ چون هابیل به دست قابیل کشته شد و قابیل که در اثر عصیان و گناه مطرود شده بود، به دنبال فسق و فجور رفت و فرزندان و نسل او نیز که دنباله رو اعمال و افکار او بودند، در اثر عصیان و طغیان در حادثه طوفان نوح همه از بین رفتند.


اما مسئله ازدواج فرزندان آدم ا ز مباحث بحث‌انگیزی است که در جوامع روایی ما، احادیث متعارض و مختلفی را به خود اختصاص داده است.

۲.۱ - ۱. ازدواج فرزندان آدم با همدیگر

عده‌ای با استفاده از آیه ۱ سوره نساء (« خلقکم من نفس واحده و خلق منها زوحها و بث منهما رجالا کثیرا و نساءا »؛ ای مردم! از پروردگارتان بپرهیزید که همه شما را از یک انسان آفرید و همسر او را (نیز) از جنس او آفرید، و از آن دو، مردان و زنان فراوانی (در روی زمین) منتشر ساخت.)
معتقدند که تکثیر نسل فرزندان آدم ـ علیه‌السلام ـ تنها از طریق آدم و همسرش صورت گرفته و موجود ثالثی در آن دخالت نداشته است.
لازمه این سخن آن است که فرزندان آدم ـ علیه‌السلام ـ (به‌صورت برادر و خواهر) با هم ازدواج کرده باشند؛ زیرا اگر آنها با نژاد و همسران دیگری ازدواج کرده باشند، فرمایش خدا "منهما" (از آن دو) صادق نخواهد بود.
این موضوع در احادیث متعددی وارد شده است و زیاد هم جای تعجب نیست، چه اینکه طبق استدلالی که در بعضی احادیث از ائمه معصومان ـ علیهم‌السلام ـ نقل شده، این ازدواج مباح بوده است؛ زیرا هنوز حکم تحریم ازواج خواهر و برادر نازل نشده بود.
بدیهی است ممنوعیت یک کار، بسته به این است که از طرف خداوند تحریم شده باشد. چه مانعی دارد که ضرورت‌ها و مصالحی ایجاب کند که در بعضی زمان‌ها مطلبی جایز باشد و بعداً تحریم گردد؟

۲.۱.۱ - روایتی از امام سجاد در احتجاج

در احتجاج آمده است، امام سجاد ـ علیه‌السلام ـ در گفت‌و‌گویی که با مردی قرشی داشته، می‌فرماید: هابیل با لوزا خواهر همزاد قابیل ازدواج کرد و قابیل با اقلیما، هزاد هابیل، راوی می‌گوید: مرد قرشی پرسید: آیا هابیل و قابیل خواهران خود را حامله کردند؟ فرمود: آری، مرد عرضه داشت اینکه عمل مجوسیانِ امروز است، راوی می‌گوید: حضرت فرمود: مجوسیان اگر این کار را می‌کنند و ما آن را باطل می‌دانیم برای این است که بعد از تحریم خدا آن را انجام می‌دهند؛ آن‌گاه اضافه نمود: منکر این مطلب نباش برای اینکه درستی این عمل در آن روز و نادرستیش در امروز حکم خدا ست که چنین جاری شده، مگر خدای تعالی همسر آدم را از خود او خلق نکرد؟ در‌عین‌حال می‌بینیم که او را بر وی حلال نمود؛ پس این حکم شریعت آن روز فرزندان آدم و خاص آنان بوده و بعدها خدای تعالی حکم حرمتش را نازل فرمود.

۲.۲ - ۲. ازدواج فرزندان آدم با نسلی دیگر

ولی در مقابل عده‌ای به جهت اینکه در احادیث دیگری تصریح شده است که فرزندان آدم هرگز با هم ازدواج نکرده‌اند،
[۴] شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۹؛ ابْنُ الْوَلِیدِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ وَ مُحَمَّدٍ الْعَطَّارِ مَعاً عَنِ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِبْرَاهِیمَ بْنِ عَمَّارٍ عَنِ ابْنِ نُوَیْهِ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام کَیْفَ بَدَأَ النَّسْلُ مِنْ ذُرِّیَّةِ آدَمَ علیه‌السلام فَإِنَّ عِنْدَنَا أُنَاساً یَقُولُونَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَوْحَی إِلَی آدَمَ ع أَنْ یُزَوِّجَ بَنَاتِهِ مِنْ بَنِیهِ وَ إِنَّ هَذِهِ الْخَلْقَ کُلَّهُمْ أَصْلُهُ مِنَ الْإِخْوَةِ وَ الْأَخَوَاتِ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام سُبْحَانَ اللَّهِ وَ تَعَالَی عَنْ ذَلِکَ عُلُوّاً کَبِیراً یَقُولُ مَنْ یَقُولُ هَذَا إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ أَصْلَ صَفْوَةِ خَلْقِهِ وَ أَحِبَّائِهِ وَ أَنْبِیَائِهِ وَ رُسُلِهِ وَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِمَاتِ مِنْ حَرَامٍ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ مِنَ الْقُدْرَةِ مَا یَخْلُقُهُمْ مِنَ الْحَلَالِ وَ قَدْ أَخَذَ مِیثَاقَهُمْ عَلَی الْحَلَالِ وَ الطُّهْرِ الطَّیِّبِ وَ اللَّهِ لَقَدْ تَبَیَّنَت.    
معتقدند که آنها با دخترانی که از نسل انسان‌های دیگری بودند ازدواج نمودند؛ چون براساس منابع روایی قبل از حضرت آدم انسان‌های دیگری روی زمین زندگی می‌کردند.
[۶] شرح نهج البلاغة، ابن میثم، ج ۱، ص ۱۷۳
[۷] شیخ صدوق، خصال، ج ۲ ؟؟؟، ص ۶۵۲، ح ۵۴.
[۸] شیخ صدوق، خصال، ج ۲ ؟؟؟، ص ۶۳۹، ح ۱۴.
[۹] شیخ صدوق، خصال، ج ۲ ؟؟؟، ص ۳۵۸، ح ۴۵.
مطالعات علمی نیز نشان می‌دهد که انسان احتمالاً از چند میلیون سال قبل در کره زمین زندگی می‌کرده است؛ در‌حالی‌که از تاریخ خلقت حضرت آدم تاکنون زمان زیادی نمی‌گذرد. بنابراین باید قبول کنیم قبل از آدم، انسان‌های دیگری می‌زیسته‌اند که به هنگام پیدایش آدم در حال انقراض بوده‌اند، چه مانعی دارد که فرزندان آدم باقی‌مانده یکی از نسل‌های پیشین ازدواج کرده باشند؟
ولی این احتمال با ظاهر آیه فوق چندان سازگار نیست و ا ز نظر قوانین اصول فقه در صورتی که احادیث با هم متعارض باشند، باید به‌سراغ احادیثی رفت که موافق با آیات قر‌آن‌اند.


نظریه اول با ظاهر قرآن سازگارتر است؛ چنان‌که علامه طباطبایی، صاحب تفسیر المیزان، احتمال اول را تقویت و قبول می‌فرمایند.
[۱۰] تفسیر نمونه، ج ۳، ص ۲۴۴ ـ ۲۴۹ ؟؟؟، با اقتباس.
[۱۱] تفسیر المیزان، ج ۴، ص ۲۴۵ ، ۲۵۳ ؟؟؟، با اقتباس، چاپ بنیاد علمی علامه طباطبایی.
برای اطلاعات بیشتر می‌توانید به تفاسیر:المیزان، ج ۴، ص ۲۴۵ به بعد، برهان و درالمنثور و کتاب‌های قصص انبیا مراجعه بفرمایید.


۱. علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج ۱۱، ص ۲۲۰؛ قال سالم بن أبی الجعد لما قتل هابیل مکث آدم سنة حزینا لا یضحک ثم أتی فقیل حیاک الله و بیاک أی أضحکک قالوا و لما مضی من عمر آدم مائة و ثلاثون سنة و ذلک بعد قتل هابیل بخمس سنین ولدت له حواء شیثا و تفسیره هبة الله یعنی أنه خلف من هابیل و کان وصی آدم و ولی عهده و أما قابیل فقیل له اذهب طریدا شریدا فزعا مذعورا لا یأمن من یراه و ذهب إلی عدن من الیمن فأتاه إبلیس فقال إنما أکلت النار قربان هابیل لأنه کان یعبدها فانصب أنت أیضا نارا تکون لک و لعقبک فبنی بیت نار و هو أول من نصب النار و عبدها و اتخذ أولاده آلات اللهو من الیراع و الطنبور و المزامیر و العیدان و انهمکوا فی اللهو و شرب الخمر و عبادة النار و الزنا و الفواحش حتی غرقهم الله أیام نوح بالطوفان و بقی نسل شیث‌.    
۲. نساء (۴)،‌ آیه ۱.    
۳. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه، ج ۴، ص ۲۳۲.    
۴. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۹؛ ابْنُ الْوَلِیدِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ وَ مُحَمَّدٍ الْعَطَّارِ مَعاً عَنِ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِبْرَاهِیمَ بْنِ عَمَّارٍ عَنِ ابْنِ نُوَیْهِ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام کَیْفَ بَدَأَ النَّسْلُ مِنْ ذُرِّیَّةِ آدَمَ علیه‌السلام فَإِنَّ عِنْدَنَا أُنَاساً یَقُولُونَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَوْحَی إِلَی آدَمَ ع أَنْ یُزَوِّجَ بَنَاتِهِ مِنْ بَنِیهِ وَ إِنَّ هَذِهِ الْخَلْقَ کُلَّهُمْ أَصْلُهُ مِنَ الْإِخْوَةِ وَ الْأَخَوَاتِ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام سُبْحَانَ اللَّهِ وَ تَعَالَی عَنْ ذَلِکَ عُلُوّاً کَبِیراً یَقُولُ مَنْ یَقُولُ هَذَا إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ أَصْلَ صَفْوَةِ خَلْقِهِ وَ أَحِبَّائِهِ وَ أَنْبِیَائِهِ وَ رُسُلِهِ وَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِمَاتِ مِنْ حَرَامٍ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ مِنَ الْقُدْرَةِ مَا یَخْلُقُهُمْ مِنَ الْحَلَالِ وَ قَدْ أَخَذَ مِیثَاقَهُمْ عَلَی الْحَلَالِ وَ الطُّهْرِ الطَّیِّبِ وَ اللَّهِ لَقَدْ تَبَیَّنَت.    
۵. شیخ صدوق، توحید، ص ۲۷۷، ح ۲، طبع طهران.    
۶. شرح نهج البلاغة، ابن میثم، ج ۱، ص ۱۷۳
۷. شیخ صدوق، خصال، ج ۲ ؟؟؟، ص ۶۵۲، ح ۵۴.
۸. شیخ صدوق، خصال، ج ۲ ؟؟؟، ص ۶۳۹، ح ۱۴.
۹. شیخ صدوق، خصال، ج ۲ ؟؟؟، ص ۳۵۸، ح ۴۵.
۱۰. تفسیر نمونه، ج ۳، ص ۲۴۴ ـ ۲۴۹ ؟؟؟، با اقتباس.
۱۱. تفسیر المیزان، ج ۴، ص ۲۴۵ ، ۲۵۳ ؟؟؟، با اقتباس، چاپ بنیاد علمی علامه طباطبایی.



پایگاه اسلام کوئست.    


رده‌های این صفحه : آفرینش انسان | انسان شناسی | کلام




جعبه ابزار