فدک
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پرسش: چرا
امام علی(علیه السلام) بعد از رسیدن به
خلافت فدک را پس نگرفتند؟
پیش از پاسخ به این پرسش توجه به یک نکته الزامی است و آن این که مسأله فدک با مسأله
امامت و
ولایت ارتباط نزدیکی دارد،
پیامبر(صلی الله علیه و اله) هنگامی که
علی(علیه السلام) را به
جانشینی برگزیدند میخواستند نوعی منبع مالی نیز در اختیار ایشان و خاندانشان که از
نسل حضرت زهرا(سلام الله علیها) میباشند قرار دهند در حقیقت
حضرت زهرا(سلام الله علیها) به عنوان محور امامت و ولایت در موقعیتی قرار داشتند که بخشیدن فدک به آن حضرت اعطاء به
بیت امامت بوده است.
گواه این ادعا
روایات صحیحهای است که در این رابطه نقل شده است؛ چنان که حضرت
موسی بن جعفر(علیه السلام) در گفتگویی که با
هارون الرشید،
خلیفه عباسی دارد به این مطلب اذعان میکنند: «روزی
هارون خطاب به حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) میگوید:
حدود فدک را مشخص کن تا آن را به شما بازگردانم، نخست آن حضرت امتناع میورزند ولی با اصرار هارون میفرمایند: نمیپذیرم مگر طبق مرزهای حقیقی آن را بازگردانی - .هارون میگوید: مرزهای حقیقی آن کجاست؟ حضرت میفرمایند: اگر مرزهای آن را مشخص کنم آن را باز نخواهی گردانید. هارون پاسخ میگوید: تو را به حق جدت سوگند میدهم که بگویی.
امام(علیه السلام) میفرمایند: نخستین مرز آن «
عدن» است. با شنیدن این کلام رنگ هارون تغییر میکند. آن حضرت ادامه میدهد: و مرز دیگر آن
سمرقند و مرز سوم آن آفریقا و آخرین مرز آن دریای خزر -
سیف البحر - و ارمنستان ناراحتی هارون بیشتر شد.
هارون میگوید: این که همه
دنیاست و برای ما چیزی باقی نمیماند، پس من برخیزم تا تو بنشینی! حضرت میفرماید: پیش تر به تو گفتم که اگر مرزهای آن را مشخص کنم آن را به من باز نمیگردانی!».
ابن ابی الحدید از علمای برجسته
اهل سنت و شارح
نهجالبلاغه در رابطه با مسأله فدک مطلبی دارد که شنیدنی است؛ او میگوید: «از استادم
علی بن فارقی که از استادان مدرسه عربیه در
بغداد بود پرسیدم: به نظر شما آیا
فاطمه در مورد ادعای خود نسبت به فدک راست میگفت؟ گفت: آری، راست میگفت، پرسیدم: پس چرا
ابوبکر فدک را به فاطمه بازنگردانید؟ پرسش مرا با کلام لطیفی پاسخ داد؛ گفت: اگر آن روز ابوبکر فدک را به فاطمه برگردانده بود، فردا فاطمه میآمد و مدعی
خلافت میشود و ابوبکر نیز در رد ادعای آن عذری نداشت، زیرا
صداقت فاطمه را نسبت به فدک بدون
شاهد و
دلیل پذیرفته بود.
سپس ابن ابی الحدید میافزاید: این کلام استادم حرف درستی است».
خلاصه آن که مسأله فدک تنها مسألهای اقتصادی و مالی نبوده است بلکه ارتباط نزدیکی با مسأله خلافت و
جانشینی علی(علیه السلام) دارد، بنابراین باید توجه نمود هنگامی که
حضرت امیر(علیه السلام) به
حکومت رسیدند و به حق مسلم خود دست یافتند، طرح دوباره مسأله فدک لزومی نمییافت زیرا فدک در اختیار امام و سپس فرزندانش که
امام حسن و
امام حسین(علیهما السلام) که وارث آن حضرت بودند قرار گرفته است.
با این وجود، آن حضرت در نامه ۴۵ نهجالبلاغه خطاب به
عثمان بن حنیف به
مالکیت فدک تصریح میکند: «بلی کانت فی ایدینا فدک من کل ما اظلته السماء، فشحّت علیها نفوس قوم و سخت عنها نفوس قوم آخرین و نعم الحکم اللَّه»؛ آری از آن چه آسمان بر آن سایه افکنده تنها فدک در دست ما بود. مردمی بر آن
بخل ورزیدند و مردمی
سخاوتمندانه از آن دیده پوشیدن».
ابن ابی الحدید (دانشمند سنی معتزلی) در شرح این نامه مینویسد: «علی و خاندانش فدک را رها نکردند مگر به اجبار و از روی
غصب؛ لذا حضرت بعد از جملات اولیه میگوید : “بهترین
داور و حَکم خداست”، و این ، سخنِ کسی است که
شکایت دارد و
تظلم میکند».
امام صادق(علیه السلام) میفرماید: چون
خداوند پاداش ستمگر و
ستمدیده را داده است، دیگر حضرت علی نخواست - در مورد فدک - اقدامی انجام دهد».
ابراهیم کرخی از امام صادق (علیه السلام) پرسید : چرا
امیر مؤمنان هنگامی که به خلافت رسید فدک را رها کرد؟ امام (علیه السلام) پاسخ داد: « او به
پیامبر اقتدا کرد.
عقیل ، پس از
هجرت پیامبر به مدینه، خانه آن حضرت را بدون رضایتش فروخت . هنگامی که پیامبر (صلی الله علیه و اله)
مکه را
فتح کرد از ایشان پرسیدند: “یا
رسول الله آیا به خانه خود باز نمیگردید؟” حضرت فرمود: “مگر عقیل برای ما خانهای گذاشته است؟! ما خاندانی هستیم که اگر به
ظلم از ما چیزی را بگیرند آنرا بازپس نخواهیم گرفت.” از اینرو، امیر مؤمنان پس از تصدی خلافت، فدک را پس نگرفت».
شهر سؤال.