گزارههای تاریخی مهدوی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله)،
حجیّت،
امام مهدی (علیهالسّلام)،
علایم ظهور،
ایمان.
پرسش: اهمیت گزارههای تاریخی مهدوی تا چه حدی است؟
پاسخ:
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) و
امامان اهل بیت (علیهمالسّلام)، با این که حجّتهای الهی هستند و از ناحیه پروردگار متعال به این مقام منصوب شدهاند، حیاتی زمینی و تاریخمند دارند. آنان در میان مردمان زیسته و با آنان نشست و برخاست داشتهاند. حوادث زمانه آنان و اصحابشان را گاه به
بلا و
مصیبت دچار ساخته و گاه طعم
رفاه و آسایش را بدانها چشانده است. از این بُعد، آنان مخلوقاتی ویژهاند که از اوج
ملکوت به این کره خاکی و در میان مردمان عادی قدم نهادهاند و با معیارهای الهی خود به مثابه الگویهایی شایسته در میان افراد بشر زیسته و نیازهای هدایتی آنان را پاسخ گفتهاند.
ویژگیهای خاص معصومان با الگو بودن آنان منافاتی ندارد. آنان اگرچه در قلهای دست نیافتنی برای ما حضور دارند، راهنمایان مسیر هدایت و تکاملاند و بندگان را به مراحل بالاتر راهنمایی میکنند. به هر روی هیچ کس را یارای هماوردی با آنان، و امید دستیابی به مقام ایشان نیست.
حضور آن ذوات مقدس در این دنیای خاکی یادآور تعبیر زیبای حافظ است: من که ملول گشتمی از نفس فرشتگان قال و مقال عالمی میکشم از برای تو.
سخن و فعل آنان در دوران حیات دنیویشان، سنّت محسوب میشود و اعتبار و
حجیّت دارد؛ ولی گزارشهای تاریخی از این سنّت باید از منظر تاریخی نگریسته شود و انتساب یا عدم انتساب آن سخن یا فعل بدیشان، با معیارهای اصیل اعتقادی سنجیده و در بوته نقد نهاده شود. بسیاری از ویژگیها و حوادث تاریخی در ارتباط با زندگی آن بزرگواران، ربطی به جایگاه الهی و اعتقادی آنان ندارد. مشخصّات ظاهری، تاریخ تولّد و شهادت، خانواده و فرزندان، حوادث روزمره زندگی آنان و... برخی از اینگونه وقایع تاریخیاند که دخالتی در مباحث اعتقادی ندارند و برای اثبات آنها سختگیریهای معمول در مباحث اعتقادی اعمال نمیشود. پذیرش این جزئیات تاریخی و یا تشکیک در آنها و حتّی عدم پذیرش و یا انکار برخی از اینگونه موضوعات و مباحث، مشکلی از لحاظ اعتقادی پدید نمیآورد.
پس اینکه
امام مهدی (علیهالسّلام) فرزند بلا فصل
امام حسن عسکری (علیهالسّلام) و امام دوازدهم شیعیان و منجی موعود، از چه مادری زاده شده است؛ تولّد ایشان دقیقاً چه زمانی بوده و جزئیات تولد ایشان چگونه تصویر شده است، و دیگر جزئیّاتی از این قبیل، موضوعاتی تاریخیاند که میتوان آنها را با معیارهای تاریخی - حدیثی سنجید؛ ولی از لحاظ اعتقادی پذیرش یا ردّ آنها الزامی نیست.
چه تفاوتی میکند که مادر ایشان نرجس، شاهزاده رومی با پیشینه مسیحی از نسل وصی
حضرت عیسی (علیهالسّلام) باشد، یا صیقل دختری علویزاده؟ در
نیمه شعبان متولّد شده باشد یا آن که تولّدش در
ماه رجب یا
رمضان یا ربیع الاوّل بوده باشد؟ حکایتگر ولادت ایشان،
حکیمه باشد یا نسیم خادم، یا
معمّر بن غوث و یا همسایه امام حسن عسکری (علیهالسّلام) در
سامرا؟ حتّی چگونگی تولد ایشان نیز واقعهای تاریخی محسوب میشود که اعتقاد به جزئیات آن لازم نیست.
این ویژگی وقایع تاریخی تنها مربوط به مباحث مرتبط با گذشته نیست و بر وقایع تاریخمندی که حکایتگر وقایع آیندهاند نیز قابل تطبیق است؛
وقایعی مانند ارتباط با امام (علیهالسّلام) در دوره غیبت،
علایم ظهور، و جزئیات وضعیت جهان پس از ظهور. مثال بارز این گزارهها، مجموعه روایات حاکی از علایم ظهور است که شایسته تبیین بیشتر است.
ظهور و
قیام امام مهدی (علیهالسّلام) پس از دوره غیبت، امری حتمی و مبتنی بر ادله معتبر نقلی است که تواتر معنوی دارد و نزد شیعه امامیه از اصول مهدویّت محسوب میشود.
در کنار این بحث اعتقادی، روایات و گزارشهایی درباره علایم ظهور هست که برخی علایم را محتوم، و برخی را غیر محتوم شمرده است. روشن است که بحث علایم ظهور بهاندازه اصل قیام و انقلاب مهدوی اهمیّت ندارد و اثبات آن نیز به همیناندازه کم اهمیّت است؛ زیرا اینگونه مباحث از اصول اعتقادی محسوب نمیشوند و از اینرو ایمان و اقرار تفصیلی به آنها لازم نیست. همچنان که شناخت تفصیلی تمامی آنچه در
کتاب و
سنّت آمده است، در اصل
ایمان و
اسلام شرط نیست.
شاهد این مطلب این است که حتّی اگر هیچ علامتی نیز پدیدار نشود، در اصل قیام مهدوی خللی وارد نمیشود. چنانکه در روایتی «
امام جواد (علیهالسّلام) فرموده است: «
انَّ القائِمَ مِنَ المیعادِ، وَاللَّهُ لا یُخلِفُ المیعادَ؛ همانا [
ظهور و قیام
] قائم از وعدههای خداست و
خداوند در وعده خلاف نمیورزد».»
آمده است که اصل ظهور امام مهدی (علیهالسّلام) وعده تخلّفناپذیر الهی است؛ امّا دیگر مباحث و ملازمات آن قابل تغییر و تبدیلاند. «ر.ک: شبهات مطرح در آثار برخی از مستشرقان همانند
اتان کلبرگ در مقالات متعدّدی که درباره امامت شیعی و یا دوازده امام و امام مهدی (علیهالسّلام) نوشته و در برخی از معارف شیعی، تردید کرده است. عثمان خمیس که در کتاب متی یشرق نورک ایّها المنتظر؟ در مباحث تاریخی و فرعی تشکیک کرده است. سیّدابوالفضل برقعی که در کتاب بررسی علمی احادیث مهدی به نقد گزارههای تاریخی پرداخته است. احمد کاتب که در کتاب تطور الفکر السیاسی عند الشیعة با تحلیل تاریخی در پی ردّ گزارههای تاریخمند است.»
حدیثنت، برگرفته از مقاله «گزارههای تاریخی مهدوی» تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۱/۱۴.