• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

کنترل اعصاب

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه:آرامش روانی، عصبانیت، تمدد اعصاب، تقوا، کظم غیظ.
پرسش :طبق روایات چه چیزی برای تمدد اعصاب و آرامش روانی کسی که عصبی است توصیه شده است؟
پاسخ :



در ایجاد آرامش و سکون و طمأنینه، عوامل بسیاری دخالت دارند که به موارد عمده آن اشاره می‌شود:

۱.۱ - صبر

صبر در لغت، بازداشتن نفس به سبب رسیدن مکروهی به آن از جزع و فزع است.
[۲] نراقی، ملا احمد، معراج السعادة، ص۶۱۳ - ۶۱۴، انتشارات جاویدان.
صبر موجب غم‌زدایی و آرامش روان است، چنان‌که امیرمؤمنان علی (علیه‌السلام) می‌فرماید:"با اراده‌های صبورانه و حسن یقین، غم‌های وارد بر خود را دور ساز".
مؤمن با اعتقاد به ثواب و پاداش الاهی برای صبر کردن، با صبوری غم و اندوه را از خود می‌زداید و آرام می‌گیرد؛ چرا که اعتقاد دارد:"همانا صابران اجر و پاداش خود را بی‌حساب دریافت می‌کنند".
در مرتبه بالاتر، مؤمن بر این باور است که رحمت الاهی شامل او شده است. از این‌رو، دلیلی بر غمگین بودن نمی‌بیند؛ چه این‌که خداوند متعال می‌فرماید:"و بشارت بده به استقامت‌کنندگان که هرگاه مصیبتی به آنها رسد، می‌گویند:ما از آن خدا هستیم و به سوی او بازمی‌گردیم. اینها همان‌ها هستند که الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده و آنها هستند هدایت یافتگان".

۱.۲ - دعا و نیایش

دعا همچون باران بهاری است که سرزمین دل‌ها را سیراب می‌کند و آرامش روانی را بر شاخسار روح و جان آدمی ظاهر می‌سازد و اعصاب آدمی را تسکین می‌دهد. انسان در دعا، با خدای خود مناجات می‌کند و از مشکلاتی که در زندگی او را نگران کرده، به او پناه می‌برد. بی تردید، با بازگوکردن مشکلات، حالت آرامش روانی به انسان دست می‌دهد و از تشویش خاطر رهایی می‌یابد.
یکی از روان‌شناسان می‌گوید:"امروزه یکی از علوم، یعنی روانپزشکی، همان چیزهایی را تعلیم می‌دهد که پیامبران تعلیم می‌دادند؛ چرا؟ به علت این که پزشکان در زمینه روان شناسی دریافته‌اند که دعا و نماز و داشتن یک ایمان محکم به دین، نگرانی و تشویش و هیجان و ترس را، که موجب اکثر ناراحتی‌های ما است، برطرف می‌سازد".
دعا به درگاه الهی منشأ آرامش روح و روان می‌شود و درد و غم را از انسان زایل می‌سازد و انسان احساس می‌کند یک پناهگاه قوی و محکم دارد که حامی و پشتیبان او است. امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید:"پدرم، امام باقر (علیه‌السلام) هر وقت امری او را محزون می‌کرد، زنان و کودکان را جمع می‌نمودند، پس دعا می‌کردند".
[۷] قمی، شیخ عباس، سفینة‌البحار، ج۱، ص۴۴۷، از منشورات کتاب فروشی سنائی.


۱.۳ - نماز

خداوند متعال در قرآن کریم، درمان تمام نگرانی‌ها و اضطراب‌ها را یاد و ذکر خدا معرفی می‌کند و آرامش‌دهنده قلب‌ها را " توجه به خدا " و یاد او معرفی می‌نماید، آن جا که می‌فرماید:"بدانید و آگاه باشید که یاد خدا و ذکر او باعث آرامش دل‌هاست".
یکی از مصادیق کامل ذکر خدا "نماز" است و خداوند متعال فلسفه نماز را ظهور یاد خدا در دل‌ها بیان کرده است:"نماز را به خاطر ذکر من و یاد من بپا دار".
کسی که دلش با یاد خدا مطمئن و محکم است، آرامش روحی و روانی دارد و هیچ هراسی از غیر خدا ندارد و امیدوار و آرام است؛ چون متّکی به قدرت و عظمت الاهی است و انوار الاهی در درونش رسوخ کرده و یاد خدا عامل طمأنینه او شده است. خدای متعال در سوره معارج آیه ۲۰ درباره اسرار نماز می‌فرماید:"طبع انسان در برابر شداید جزع می‌کند و اگر خیری به او رسید، سعی می‌کند انحصارطلب باشد و به دیگران ندهد و اگر رنج و شرّی به او برسد، جزع و بی‌تابی می‌کند، صبر را از دست می‌دهد؛ و اگر خیری به او برسد، از دیگران منع می‌کند، مگر نمازگزاران؛ اینها طبیعت را کوبیده‌اند و فطرت را احیا کرده‌اند و خاصیت نماز احیای فطرت است".
[۱۰] جوادی آملی، عبدالله، اسرار عبادات، ص۴۱.
از این‌رو، نماز و یاد خدا است که احیاگر دل و درون است و باعث رفع نگرانی‌ها و اضطراب‌ها می‌شود و باعث آرامش انسان می‌گردد.

۱.۴ - توبه

احساس گناه مایه خستگی روح است. این احساس باعث سرخوردگی در زندگی می‌شود. گناه‌کار احساس پوچی و از دست دادن انگیزه ادامه حیات کرده و مضطرب و نگران است. حضرت علی (علیه‌السلام) می‌فرماید:"چه بد قلاده‌ای است قلاده گناهان".
[۱۱] تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، غررالحکم، ص۱۸۵، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۳شمسی.

احساس گناه، فکر را دایم به خود مشغول می‌دارد. گناه‌کار همیشه به این فکر است که چگونه خود را از این قلاده رهایی بخشد. این فکر او را مضطرب می‌سازد و آرامش را از او سلب می‌نماید. "توبه" یکی از بهترین راه‌های آزادی از چنگال احساس گناه است؛ چرا که سبب آمرزش گناه و تقویت امید انسان به رضایت الاهی و بازگشت به سوی خدا|بازگشت به سوی خداوند متعال است و به همین سبب، موجب کاهش شدت اضطراب می‌گردد.
[۱۲] نجاتی، محمد عثمان، قرآن و روان‌شناسی، ص۳۷۶، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۳شمسی.



اگر کسی اعصاب خود را کنترل کند، دیگر خشمگین و عصبانی نمی‌شود، که از آن در آیات و روایات به "کظم غیظ" تعبیر شده است. خداوند متعال یکی از مهم ترین ویژگی‌های انسان‌های الاهی و پارسا پیشه را کظم غیظ و عفو از مردم می‌شمارد و می‌فرماید:"مؤمنان در هنگام عصبانیت خشم خود را فرو می‌برند و از خطای مردم در می‌گذرند و خدا نیکوکاران را دوست دارد".

۲.۱ - معنای کظم غیط

"کظم"، در لغت به معنای بستن سر مشکی است که از آب پر شده باشد و به طور کنایه در مورد کسانی که از خشم و غضب پر می‌شوند، ولی از اعمال آن خودداری می‌نمایند، به کار می‌رود.
"غیظ"، به معنای شدت غضب و حالت برافروختگی و هیجان فوق العاده روحی است، که بعد از مشاهده ناملایمات به انسان دست می‌دهد.
حالت خشم و غضب از خطرناک ترین حالات انسان است و اگر جلوی آن رها شود، در شکل یک نوع جنون و دیوانگی و از دست دادن هر نوع کنترل اعصاب خودنمایی می‌کند و بسیاری از جنایات و تصمیم های خطرناکی که انسان یک عمر باید کفاره و جریمه آن را بپردازد در چنین حالی انجام می‌شود، و لذا در آیه فوق دومین صفت برجسته پرهیزکاران را فرو بردن خشم معرفی کرده است.

۲.۲ - خشم و غضب در قرآن و روایات

در قرآن و روایات، هرگز اصل خشم تخطئه نمی‌شود و خشم‌های مقدس ستوده می‌شود. اساساً خشم مقدس یکی از صفات الاهی است که نام های قهار و جبّار حضرتش به آن اشاره دارد. خشمگین شدن و عصبانی شدن اگر متعادل و در راه حق باشد، نه تنها ناپسند نیست، بلکه پسندیده و مورد رضای حق هم خواهد بود.
در سیره رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به نقل از امیر مؤمنان(علیه‌السلام) آمده است که:آن حضرت برای امور دنیا هرگز عصبانی نمی‌شد؛ اما هرگاه برای حق غضبناک می‌شد، احدی را نمی‌شناخت و خشم پیامبر آرام نمی‌شد تا این که حق را یاری کند.
[۱۶] نراقی، ملا احمد، معراج السعادة، ص۲۳۶، مؤسسه انتشارات هجرت، چاپخانه سرور، چاپ هشتم، ۱۳۸۱.

یک انسان باتقوا فقط در راه حق و به خاطر پایمال شدن حقوق الاهی و حقوق مردم خشمگین می‌شود و در این مورد هم از مرز ایمان و حدود الاهی خارج نمی‌شود.
قرآن خشم ها و عصبانیت های بی مورد را به دوران جاهلیت نسبت داده و سکون و آرامش را در هنگام خشم ویژه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و مؤمنان می‌داند و خاطرنشان می‌کند که این آرامش هم یک موهبت الاهی است؛ همچنان که خشم و تعصبات جاهلی را ره آورد افکار نادرست و عملکرد غلط کافران قلمداد می‌کند و می‌فرماید:به خاطر بیاورید (هنگامی‌ را که کافران در دل های خود خشم و نخوت جاهلیت داشتند و در مقابل) خداوند آرامش و سکینه خود را برفرستاده خویش و مؤمنان نازل فرمود".
خداوند در این آیه به ما می‌آموزد که فرهنگ جاهلیت «حمیت»، «تعصب»، «غضب» و خشم جاهلی است؛ ولی فرهنگ اسلام «سکینه»، «آرامش» و «تسلط بر نفس» است.

۲.۳ - درمان غضب

اگر کسی تسلط بر اعصاب و غضب خود داشته باشد، کم کم این عصبانیت مهار می‌شود. علاوه بر موارد ذکر شده، برای معالجه غضب و عصبانیت موارد زیر بهترین درمان است:

۲.۳.۱ - توجه به سلطه شیطان

برای معالجه غضب و عصبانیت، قبل از هر چیز باید متوجه باشیم که شیطان بر ما مسلط شده است، لذا باید به خدا پناه برد. وقتی که در حضور امام باقر (علیه‌السلام) سخن از غضب به میان آمد، حضرت فرمود:"مانا که مرد خشمگین می‌شود و تا خود را داخل آتش نکند (و به گناهی دست نیالاید) آرامش نمی‌یابد و خشمش فرو ننشیند. پس برای این که در هنگام خشم به کارهای ناشایست اقدام نکنید، هرگاه شخصی خشمگین شد اگر ایستاده است فوراً بنشیند تا پلیدی و وسوسه شیطان از او دور شود و هرگاه به خویشاوندش غضب کند، به نزد او برود و بدنش را مس کند؛ چرا که خویشاوند اگر مس شود، آرامش یابد".

۲.۳.۲ - وضو گرفتن با آب سرد

حضرت نبی اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرماید:"نگامی که یکی از شما غضب می‌کند وضو بگیرد و غسل کند؛ زیرا غضب از آتش است".
[۱۹] الحکم الزاهرة (با ترجمه انصاری)، ص۵۸۶.
[۲۰] شبّر، سید عبدالله، اخلاق، مترجم محمدرضا جباران، ص۲۵۰، مؤسسه انتشارات هجرت، چاپخانه سرور، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۶.


۲.۳.۳ - تفکر در روایات

تفکر در احادیثی که در مدح کظم غیظ و عفو و بردباری و تحمل وارد شده است. مانند این روایت که، حضرت پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرماید:"هرکس غضبش را نگه دارد، خدا او را از عذابش حفظ می‌کند".
[۲۲] شبّر، سید عبدالله، اخلاق، مترجم محمدرضا جباران، ص۲۵۱، مؤسسه انتشارات هجرت، چاپخانه سرور، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۶.


۲.۳.۴ - دوری اسباب خشم

اسبابی که باعث خشم و عصبانیت می‌شود، از خود دور کند؛ مثل:دشمنی کردن با کسی، حرص، غرور، تکبر و....
[۲۳] نراقی، ملا احمد، معراج السعادة، ص۲۳۸، مؤسسه انتشارات هجرت، چاپخانه سرور، چاپ هشتم، ۱۳۸۱.



۱. لسان العرب، مادة صبر.    
۲. نراقی، ملا احمد، معراج السعادة، ص۶۱۳ - ۶۱۴، انتشارات جاویدان.
۳. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۴، ص۲۱۱، بیروت، دار احیاء التراث العربی.    
۴. سوره زمر/۳۹، آیه۱۰.    
۵. سوره بقره/۲، آیات۱۵۵و۱۵۶.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱، ص۶۴۲، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳شمسی.    
۷. قمی، شیخ عباس، سفینة‌البحار، ج۱، ص۴۴۷، از منشورات کتاب فروشی سنائی.
۸. سوره رعد/۱۳، آیه۲۸.    
۹. سوره طه/۲۰، آیه۱۱۴.    
۱۰. جوادی آملی، عبدالله، اسرار عبادات، ص۴۱.
۱۱. تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، غررالحکم، ص۱۸۵، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۳شمسی.
۱۲. نجاتی، محمد عثمان، قرآن و روان‌شناسی، ص۳۷۶، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۳شمسی.
۱۳. سوره آل عمران/۳، آیه۱۳۴.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۳، ص۱۱۸، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳شمسی.    
۱۵. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۶، ص۱۵۰، بیروت، دار احیاء التراث العربی.    
۱۶. نراقی، ملا احمد، معراج السعادة، ص۲۳۶، مؤسسه انتشارات هجرت، چاپخانه سرور، چاپ هشتم، ۱۳۸۱.
۱۷. سوره فتح/۴۸، آیه۲۶.    
۱۸. کلینی، محمد بن یعقوب، الاصول من الکافی، باب الغضب، ج۲، ص۳۰۲.    
۱۹. الحکم الزاهرة (با ترجمه انصاری)، ص۵۸۶.
۲۰. شبّر، سید عبدالله، اخلاق، مترجم محمدرضا جباران، ص۲۵۰، مؤسسه انتشارات هجرت، چاپخانه سرور، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۶.
۲۱. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۰، ص۲۸۰، بیروت، دار احیاء التراث العربی.    
۲۲. شبّر، سید عبدالله، اخلاق، مترجم محمدرضا جباران، ص۲۵۱، مؤسسه انتشارات هجرت، چاپخانه سرور، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۶.
۲۳. نراقی، ملا احمد، معراج السعادة، ص۲۳۸، مؤسسه انتشارات هجرت، چاپخانه سرور، چاپ هشتم، ۱۳۸۱.



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «کنترل اعصا»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۸/۱.    



جعبه ابزار