• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

کسب شناخت برای ازدواج در دوستی با جنس مخالف

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: شناخت قبل از ازدواج ، دوستی به قصد ازدواج.
پرسش: یکی از مطالبی که بسیار بر روی آن تأکید شده است، و از دلایل و بهانه‌های ایجاد رابطه، بیان می‌شود شناخت قبل از ازدواج است که اگر میان دختر و پسر رابطه‌ای نباشد و طرفین از هم شناختی نداشته باشند، ازدواج آن‌ها کورکورانه خواهد بود.
[۱] مجله‌ی ایران جوان، ش۱۳۵، ص۲۱ و ۲۲.
بدون تردید زوج‌های جوان باید با دیدی باز و آشنایی کامل از استعدادها و خصوصیّات اخلاقی و فرهنگیِ یک دیگر، زندگی مشترک خود را آغاز نمایند تا در فراز و نشیبِ زندگی، با همراهی و همدلی مشکلات را پشت سر بگذارند. در اسلام نیز هم سطح بودن زوجین مورد تأکید قرار گرفته است. اما نکته‌ی اصلی در این است که آیا ارتباط و دوستی قبل از ازدواج، شناخت کامل را تأمین می‌کند؟
پاسخ: به صرف ایجاد رابطه، شناخت لازم حاصل نمی‌شود؛ بلکه دقّت بر بافت خانوادگی ، فرهنگی ، اقلیمی، شرایط محیطی که فرد در آن رشد یافته، میزان تحصیلات و شاخص‌هایی از این قبیل لازم است تا طرفین زمینه‌های تفاهم را دریابند.



در آغاز باید به این نکته توجّه نمود که چه شناختی تفاهم و درک متقابل را به همراه خواهد داشت و یک رنگی و یک دلی لازم را در زندگی به وجود خواهد آورد.
واضح است زمانی شناختِ کامل و دقیق به دست می‌آید که با عقل و خرد، فرد مقابل را از جهات مختلف مورد ارزیابی قرار دهیم. در ضمن باید تلاش‌های شناختی خویش را به گونه‌ای تحت کنترل در آوریم که از کج روی در اندیشه مصون بمانیم و در نتیجه، به شناخت یا بازشناسی صحیح از یک دیگر راه یابیم.


سه عامل سبب شناخت صحیح و حفظ از اشتباه است:

۲.۱ - ارزشیابی کفایت ادّله و شواهد

فرد دلایلی را که برای دست یافتن به نتیجه تدارک دیده است، ارزیابی می‌کند و آن‌ها را از جهت کفایت مورد بازبینی قرار می‌دهد (عقل ورزی).

۲.۲ - برخورداری از علم

هر کس از علم بیش‌تری برخوردار باشد، در مقام شناخت، امکان بیش‌تری برای عقل‌ورزی خواهد داشت. احاطه‌ی علمی و برخورداری از اطلاعات گسترده، این امکان را برای فرد فراهم می‌آورد که مواد بیش‌تری برای ترکیب و مقایسه‌ی مطالب در اختیار داشته باشد و از این رو، به شناخت عمیق‌تر و بازشناسی دقیق‌تری دست می‌یابد و از نتیجه‌گیری خام دور می‌شود.

۲.۳ - کنترل حب و بغض

عقل‌ورزی مستلزم آن است که از دخالت‌های انحراف آفرین حبّ و بغض جلوگیری شود؛ زیرا همان طور که دوستی مانع از بازشناسی ضعف‌هاست، دشمنی مانع از دیدن قوّت‌هاست.
هنگامی که دو پای حبّ و بغض در بند عقل گرفتار آید، آدمی می‌تواند از کج روی در شناخت و بازشناسی در امان بماند.
[۲] دکتر خسرو باقری، نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، ص۱۷ و ۱۸.



حال، بسی روشن است که دوستی‌های خیابانی و تلفنی و روابط میان دختر و پسر، از آن جا که زیبایی و جذّابیّتِ جسمانی و تشابه ظاهری در آن نقش پررنگی دارد و افراد در آن مقطع در هاله‌ای از احساسات و عواطف غوطه ورند و در پی فردی هستند که با ساخته‌های ذهنی‌شان مطابق باشد، در ارکان شناخت ناتمام است و کوری حاصل از عشق و محبّت بر آن حکومت می‌نماید. در این گونه روابط، چون احساسات و هیجانات و شور جوانی در حدّ بالایی قرار دارد، حسّ واقعیت آزمایی، ضعیف است و در مقابل، حالت‌های کام بخشانه، بسیار قوی هستند.


دکتر... در مجله‌ی «ایران جوان» در ضمن گفت و گویی درباره‌ی روابط و عشق - علی رغم اصرار بر روابط آزاد - اذعان می‌دارد:
در یک سری تحقیقات، به مردان مورد آزمایش گفتند که در این‌جا دو خطّ تلفن وجود دارد؛ با یکی از آن‌ها با خانمی زیبا صحبت می‌کنید و در دیگری با خانمی زشت. هنگام صحبت با خانم زیبا آن‌ها فکر می‌کردند که او باهوش‌تر است و مثلا معاشرتی هم هست و لذا خود این‌ها در صحبت با او معاشرتی می‌شدند و سعی می‌کردند جذّاب‌تر جلوه کنند؛ یعنی هر دو طرف، بهترین چیزهایشان را در ویترین می‌گذارند و این ویترین‌ها هستند که با هم صحبت می‌کنند. هنگامی که دست از پیش گویی کام بخشانه برداریم، انتظاراتمان هم متفاوت خواهد بود؛ یعنی هنگامی که با واقعیت‌ها روبه رو شویم، حس می‌کنیم معشوق، چهره‌اش عوض شده است.
[۳] ایران جوان، ش۱۳۵، ص۲۲.

پس به اعتراف قائلین به روابط آزاد نیز این دوستی‌ها شناخت لازم برای زندگی را تأمین نمی‌کند و طرفین را از الزام‌هایِ درونی نسبت به عشق، محبّت، خانواده ، احساس مسئولیّت و مقدار ظرفیّت‌های روانی و عاطفی یک دیگر با خبر نمی‌سازد؛ بلکه این آشنایی، سطحی و کاملا عاطفی است و حرف‌هایی هم که در آن مقطع رد و بدل می‌شود به همین گونه است و در آن‌ها از اصول مؤثّرِ در شناخت، خبری نیست.


به حکایت آمارهای منتشر شده، این گونه ازدواج‌ها از استحکام کم‌تری برخوردارند و تعداد قابل توجّهی از آن‌ها به طلاق کشیده می‌شوند. در این گونه روابط، طرفین، نقاط ضعف خود را می‌پوشانند و بیش‌تر سعی در جلب توجه دیگری دارند و نقش بازی می‌کنند. آن‌ها سعی دارند همان گونه باشند که طرف مقابل می‌پسندد!
اگر سری به هفته نامه‌ها و مجلاّت خانوادگی بزنیم، صفحات هم راز و پزشک مشاور ، مملو از غم نامه‌هایی است که دخترها و پسرها از دوستی‌ها و ازدواج‌های ناکام خود نوشته‌اند. بسیاری از ایشان، وقتی شور و اشتیاق اوّلیه‌شان فرو نشست و با واقعیّت‌های زندگی، بیش‌تر روبه رو شدند، با یک‌دیگر احساس نوعی بیگانگی و غرابت نموده، با عدم تفاهم در زندگیِ مشترک مواجه شده‌اند.
بسیاری از ازدواج‌هایی که از روابط خیابانی، پارک و دانشگاه‌ها شروع شده‌اند، یا به سرانجام روشنی نرسیده، یا قبل از ازدواج رها شده و حاصلی جز بدنامی نداشته‌اند. عشق و علاقه‌هایی که؛ از طریق آشنایی در خیابان و تماس تلفنی و... حاصل می‌شود، به همان صورت که با شتاب ایجاد می‌شود، به سردی می‌گراید و خاموش می‌شود.

۵.۱ - علت ضعف پیوندهای دوستی

دکتری جامعه شناس، دلیل ضعفِ چنین پیوندهایی را در بی‌پایه بودن عشق‌های زودگذر جست و جو می‌کند و می‌گوید:
جوانانی که هم‌دیگر را در پارک‌ها و خیابان‌ها می‌یابند، یا از طریق تماس‌های تلفنی به هم دیگر علاقه مند می‌شوند، اصولا مبنا و اساس علاقه مندی خود را بر همان نگاه‌های اوّلیه پایه گذاری می‌کنند و این عشق و علاقه وقتی ظاهری باشد، قاعدتاً بعد از مدّت زمانی به تحلیل می‌رود و نهایتاً خاموش می‌شود. لذا می‌بینیم که اغلب چنین ازدواج‌هایی حتی بعد از مدّت زمان کوتاهی (کم‌تر از یک سال) به طلاق می‌انجامد.
[۴] دکتر شیخی، هفته نامه‌ی دیدگاه، پیش شماره‌ی ۳، آبان ۷۹، ص۵.



جوانان شرکت کننده در مصاحبه‌ای درباره‌ی روابط دختر و پسر ، علی رغم اصرار بر رفع محدودیّت‌های موجود در جامعه و خانواده ، در لابه لای سخن خود به این مفاسد اشاره نموده‌اند:

۶.۱ - مورد اول

پسری می‌گوید:
من هیچ وقت امکان ندارد با دختری که دوست هستم، ازدواج کنم (و ازدواج طبق معمول و با همراهی خانواده پسندیده است)... شما اگر معنای ازدواج را بدانید، آن وقت حسّاسیّت مردهای ایرانی را می‌فهمید... اگر دختری با چند تا پسر دوست بوده باشد، حاضر نیستم با او ازدواج کنم.

۶.۲ - مورد دوم

دیگری می گوید:
من اگر دختری داشته باشم نمی‌گذارم که با پسری ارتباط داشته باشد؛ چون این ارتباط بد جا افتاده و اکثراً برای وقت تلف کردن است نه برای ازدواج.
[۵] ایران جوان، ش۱۳۵، ص۳۶.



حال با توجه به این مسائل، اصرار بر روابط آزادانه‌ی دختر و پسر، چه ثمری می‌تواند به بار آورد؟ در جای دیگر از این مصاحبه، درباره‌ی مفاسدی که این نوع روابط به همراه دارد آمده است:
به نظر من، اگر پس از ایجاد ارتباط، ازدواجی صورت گیرد، مشکل آفرین می‌شود؛ چون پسرهایی که با (دختری) دوست می‌شوند، تا مشکلی در زندگی مشترک پیش می‌آید می‌گویند: آره، تو همان کسی بودی که با من دوست شدی....
[۶] مجله‌ی ایران جوان، ش۱۳۵، ص۳۶.

در نتیجه، افراد طرفدار آزادی روابط نیز، به مفاسد و کج روی‌هایی که در آن یافت می‌شود، اذعان دارند.
اسلام صحبت کردن زن و مرد و رسیدگی به کارهای روزمرّه‌ی زندگی را حرام نکرده است، بلکه در مواردی که دختر و پسر قصد ایجاد روابط را داشته باشند، برای آن ضوابطی نهاده و از بی‌بند و باری و فساد جلوگیری کرده است که در بخش‌های آینده بدان خواهیم پرداخت.


در نتیجه به صرف ایجاد رابطه، شناخت لازم حاصل نمی‌شود؛ بلکه دقّت بر بافت خانوادگی ، فرهنگی ، اقلیمی، شرایط محیطی که فرد در آن رشد یافته، میزان تحصیلات و شاخص‌هایی از این قبیل لازم است تا طرفین زمینه‌های تفاهم را دریابند.
البتّه بعد از مطالعه و دقت در مطالب یاد شده، اگر شرایط مثبت بوده و دختر و پسر قصد ازدواج داشته باشند، می‌توانند برای اطمینان و ایجاد هماهنگی و همسانی بیش‌تر با نامزدیِ شرعی (عقد موقّت) به خواستِ خود برسند که امروزه در بسیاری از مناطق ایران مرسوم شده است.
بدین ترتیب، طرفین با راهیابی به مقصود از طریق مواجهه ی حسّی و نظری ( از راه صحیح و مورد پسند عرف و شرع ) به شناخت کاملی از یک دیگر خواهند رسید.
و اگر دختر و پسر، همسانی کامل نداشته و تعهّد و گذشت و ایثار را اساس زندگی خود قرار ندهند و برای برآورده نمودن انتظارات طرف مقابل تلاش ننمایند، ادعای عشق و عاشقی و دلدادگی‌های اوّلیه دوامی نداشته، سعادت و خوشی را در پی نخواهد داشت.


« روژه موکی یلی» در کتاب روان شناسی زندگی زناشویی و کتاب عقده‌های روانی، آماری را در باره‌ی سرنوشت عشق‌های خیابانی آورده است:
نود درصد افراد متأهّل (در فرهنگ ما غربی‌ها) ازدواجشان پیامد عشقی بوده که نسبت به آن تردیدی نداشته‌اند و از این رقم نود و پنج و نیم درصد شوهران مورد پرسش، پس از گذشت سه سال از ازدواج خود، اظهار می‌دارند که در خانه احساس خوشوقتی نمی‌کنند و در همین شرایط نود و یک و نیم درصد زنان اظهار می‌دارند در خانه خوشوقت نیستند.
[۷] روژه موکی یلی، عقده‌های روانی، ترجمه‌ی شجاع رضوی، ص۱۰۱.



۱. مجله‌ی ایران جوان، ش۱۳۵، ص۲۱ و ۲۲.
۲. دکتر خسرو باقری، نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، ص۱۷ و ۱۸.
۳. ایران جوان، ش۱۳۵، ص۲۲.
۴. دکتر شیخی، هفته نامه‌ی دیدگاه، پیش شماره‌ی ۳، آبان ۷۹، ص۵.
۵. ایران جوان، ش۱۳۵، ص۳۶.
۶. مجله‌ی ایران جوان، ش۱۳۵، ص۳۶.
۷. روژه موکی یلی، عقده‌های روانی، ترجمه‌ی شجاع رضوی، ص۱۰۱.



اندیشه قم.    






جعبه ابزار