کرویت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: کرویت زمین، مشارق، مغارب.
پرسش: از تعبیر "رب المشارق و المغارب" چهگونه کرویت زمین استنباط میشود؟
پاسخ:
مشرق از شرق (بر وزن قمر) و شرق، به معنی
طلوع آفتاب است و اصل آن به معنی روشن شدن میباشد؛ شرق اسم مکان و به معنی محل طلوع میباشد.
مغرب از غرب به معنی دور شدن است و مغرب محل غروب و دور شدن میباشد. غروب آفتاب، عبارت است از: دور شدن و پنهان شدن آفتاب از نظرها.
در آیات
قرآن مجید، گاهی تعبیر (مشرق و مغرب) بهصورت مفرد آمده است؛ مانند: «
و لله المشرق و المغرب»؛
مشرق و مغرب از آن خداست.
و گاهی بهصورت تثنیه آمده است: مانند «
رب المشرقین و رب المغربین»؛
پروردگار دو مشرق و
پروردگار دو مغرب.
و گاهی بهصورت جمع آمده است: مانند: «
فلا اقسم برب المشارق و المغارب»؛
سوگند به پروردگار مشرقها و مغربها.
هر یک از اینها اشاره به نکتهای است و آن اینکه خورشید، هر
روز از نقطه تازهای طلوع و در نقطه تازهای غروب میکند؛ بنابراین به تعداد روزهای سال مشرق و مغرب داریم. از سوی دیگر، در میان همه مشرقها و مغربها، دو مشرق و دو مغرب ممتاز است که یکی در آغاز تابستان، یعنی حداکثر اوج خورشید در مدار شمالی و یکی در آغاز زمستان یعنی حداقل پایین آمدن خورشید در مدار جنوبی است (که از یکی تعبیر به مدار رأس سرطان و از دیگری تعبیر به مدار رأس جدی میکنند).
این آیات در عین اینکه بر متعدد بودن محل طلوع و تابش آفتاب و محل غروب آن دلالت میکنند، بر [کروی|کروی بودن]] زمین نیز اشاره دارند؛ زیرا اگر
زمین کروی باشد، طلوع کردن و تابیدن آفتاب بر هر جزئی از اجزای کره زمین مستلزم این خواهد بود که از جزء دیگر آن غروب بکند و در این صورت تعدد مشرقها بدون هیچگونه تکلف و زحمت روشن و واضح میگردد؛ ولی در غیر کروی بودن زمین تعدد مشرقها و مغربها که از آیه استفاده میگردد، قابل درک و فهم نمیباشد؛
زیرا جسم مسطح بیش از یک شرق و یک غرب ندارد. فقط جسم کروی است که هر نقطه آن یک طرف مشرق و طرف دیگر مغرب است، و هر قسمتی که در مقابل آفتاب واقع شود، شروق آفتاب از آنجاست؛ درصورتیکه در جای دیگر غروب کرده است. همچنین
اختلاف افقها دلالت بر کرویت زمین میکند و آن را مشارق و مغارب متعددی است.
چنانکه از حضرت
امیر المؤمنین علیهالسلام روایت شده که فرمود: خورشید سیصد و شصت مشرق و سیصد و شصت مغرب دارد، از آن نقطهای که امروز طلوع کرد، دیگر طلوع نمیکند تا سال بعد در همان روز.
از
احادیث و خطبهها و دعاهایی که از پیشوایان دینی ما نقل شده است، این مطالب بهروشنی استفاده میگردد، از
امام صادق علیهالسلام نقل شده است که فرمود:
«در یکی از سفرها مردی با من هم سفر گردید، او همیشه
نماز مغرب را پس از تاریکی شب و نماز صبح را قبل از طلوع صبح در تاریکی آخر شب میخواند؛ ولی من برخلاف او رفتار میکردم و نماز مغرب را در موقع غروب و نماز صبح را در موقع فجر بهجا میآوردم. او به من گفت: تو نیز به مانند من رفتار کن؛ زیرا آفتاب پیش از آنکه از افق سر زند، بر دیگران طلوع کرده است و آنگاه که از ما غروب میکند، هنوز در پارهای از افقها ناپدید نگردیده است.
امام صادق علیهالسلام فرمود: من به وی گفتم که در طلوع و غروب آفتاب، هر قوم و ملتی باید از افق خود پیروی کنند و طبق آن وظایف و مراسم مذهبی خویش را انجام دهد نه طبق افق دیگران».
در این
روایت آن مرد به اختلاف و تعدد مشرقها و مغربها که از کرویت زمین به وجود میآید، اشاره میکند و
امام جعفر صادق علیهالسلام نیز در این باره گفتار وی را تصدیق مینماید، سپس
حکم مسأله را بیان نموده و او را به اشتباهش متوجه میسازد.
تعبیر «فلا اقسم رب المشارق و المغارب»، ممکن است به مشرقها و مغربهای مختلف مکانی اشاره داشته باشد؛ چراکه کرویت زمین سبب میشود که به تعداد مناطق روی آن، مشرق و مغرب وجود داشته باشد؛ یا اشاره به مشرقها و مغربهای زمانی باشد؛ زیرا میدانیم که حرکت زمین به دور آفتاب سبب میشود که هرگز دو روز پشت سر هم خورشید از یک نقطه طلوع و غروب نکند.
این تفاوت مشرقها با مغربها که با نظم بسیار دقیق و حسابشدهای انجام میگیرد، از یکسو سبب پیدایش فصول چهارگانه سال با آن همه برکات میشود و از سوی دیگر، باعث تعدیل حرارت و برودت و رطوبت در سطح زمین میگردد؛ همچنین زندگی انسانها و حیوانات و گیاهان را سرو سامان میبخشد که هر یک از اینها آیتی از
آیات خدا و نشانهای از نشانههای اوست.
۱. آیت الله خویی،
شناخت قرآن، تلخیص محمدصادق نجفی و هریس، ص ۱۰۴ ـ ۹۴، قم، مدینه العلم، ۱۴۰۲ق.
۲. آیت الله سبحانی،
قرآن و معارف عقلی، ص ۶۶ ـ ۶۳.
۳. آیت الله مکارم،
تفسیر نمونه، ذیل آیات (اعراف، ۱۳۷)، (صافات، ۵)، (معارج، ۴۰)، (بقره، ۱۱).
۴. مکارم شیرازی،
در جستوجوی خدا، ص ۲۲۱ ـ ۱۹۵.
سایت اندیشه قم.