چگونگی شناخت حضرت موسی به فرد بنی اسرائیلی در دعوا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: حضرت موسی،
قبطی،
فرعون،
شیعه،
سوره قصص.
پرسش: قرآن در داستان حضرت موسی (علیهالسّلام) میفرماید: دو نفری که یکی از آنها از شیعیانش بود با هم درگیر شدند و... مگر موسی (علیهالسّلام) در قصر فرعون و تحت نظر او نبود؟ پس از کجا دوست و دشمن خود را میشناخت؟
پاسخ اجمالی: حضرت موسی (علیهالسّلام) بعد از رسیدن به سن رشد و بلوغ و با توجه به موقعیت اجتماعی خود، از
بنی اسرائیل حمایت کرده و تا حد امکان، تلاش میکرد تا مانع
ظلم و ستم فرعونیان و قبطیان بر آنان شود؛ لذا بسیاری از افراد جامعه را میشناخت. به عبارتی، موسی (علیهالسّلام) در ابتدای امر در قصر فرعون، زندانی نبود، بلکه
فرزندخوانده او به شمار آمده و بر همین اساس، هم خود او فردی شناختهشده بود و هم دیگران را میشناخت. در همین راستا گزارش شده است که فردی قبطی که آشپز قصر فرعون بود، میخواست فردی از بنی اسرائیل را وادار به حمل هیزم کند که او این کار سرباز زد. ازآنجا که تنها از بنی اسرائیل به عنوان کارگر استفاده میشد، موسی تشخیص داد که فردی که با آشپز دربار فرعون درگیر شده، باید از بنی اسرائیل باشد.
قرآن کریم در بخشی از زندگی حضرت موسی (علیهالسّلام) به اتفاقی که برایش پیش آمد و مرتکب قتلی شده، اینگونه میفرماید:
«وَ دَخَلَ الْمَدِینَةَ عَلی حِینِ غَفْلَةٍ مِنْ اَهْلِها...»؛
او به هنگامی که اهل شهر در غفلت بودند وارد شهر شد، ناگهان دو مرد را دید که با هم درگیر شدهاند؛ یکی از پیروان او بود، و دیگری از دشمنانش، آنکه از پیروان او بود، در برابر دشمنش از وی تقاضای کمک نمود؛ موسی با کف دست بر سینه آن دشمن زد و او افتاد و مرد... این اتفاق زمانی رخ داد که موسی پس از طی دوران کودکی و نوجوانی در قصر فرعون، جوانی رشید و قدرتمند شده بود.
مفسران نکاتی را پیرامون این داستان مطرح کردهاند:
• بیگمان شهری که موسی بیخبر وارد آن شده بود، همان شهر پایتخت مصر بود و این مورد اتفاق مفسران است.
• برخی از مفسران میگویند؛ از این آیه استفاده میشود که قصر فرعون خارج از پایتخت بود، و موسی از قصر بیرون آمد، و بدون اطلاع مردم، وارد شهر شد. مؤید این احتمال جمله «وَ جاءَ رَجُلٌ مِنْ اَقْصَی الْمَدِینَةِ یَسْعی»،
در آیه بعدی است که نشانگر آن است که فردی که به شهر آمده و به موسی (علیهالسّلام) اعلام خطر کرد، از بیرون شهر آمده بود.
البته برخی میگویند جایی که موسی زندگی میکرد بیرون شهر مصر و در جای بود که خائنان را به آنجا
تبعید میکردند، و از آنجا وارد شهر مصر شده بود،
در حالیکه ترس آن داشت که فرعون و لشکریانش او را ببینند؛ زیرا او با
دین و عقاید فرعون و مردمش به مخالفت برخاسته بود، و اعتقادات و عملکردشان را به چالش میکشید.
و نیز ممکن است منظور از داخل شدن در شهر، خروج از محوطه قصر فرعون باشد (حتی اگر در قسمت مرکزی شهر قرار داشته باشد)؛ چراکه معمولاً قصر پادشاهان به وسیله دیوارهای بلند محصور بود و تمام امکانات رفاهی و تفریحی در آنجا فراهم بود؛ لذا اطرافیان فرعون معمولاً نیازی نداشتند تا از آن خارج شوند.
• منظور از هنگام غفلت مردم شهر: «عَلی حِینِ غَفْلَةٍ مِنْ اَهْلِها»، یا شب هنگام بعد از
نماز مغرب است، یا روز عید بود و مردم سرگرم بازیها و جشنهای خود بودند،
و یا وقتی است که مردم بازار و مغازهها را تعطیل میکردند و به خانهها میرفتند، و خیابانها و کوچهها خلوت میشد؛ مانند هنگام ظهر و آخر شب.
• درباره اینکه چرا موسی (علیهالسّلام) وارد شهر شد، اختلاف است. برخی میگویند: موسی در جمع سواران همراه فرعون حرکت میکرد. روزی به او خبر دادند که فرعون و همراهانش حرکت کردهاند. موسی هم سوار شد و به دنبالشان حرکت کرد، همینکه موقع خواب نیمروز شد، به شهر آمد که استراحت کند.
برخی میگویند؛ زمانی که موسی به سن رشد و بلوغ رسیده بود، با قوم فرعون به مخالفت پرداخت؛ لذا بنی اسرائیل گرد وی جمع میشدند و به سخنانش گوش میدادند. این خبر در همه جا پخش شد و او را ترساندند. بنابراین موسی هر وقت داخل شهر میشد، با حالت ترس؛ ازاینرو وقتی داخل شهر شد که کسی متوجه حضورش نشود. عدهای نیز میگویند؛ به دلیل مخالفت موسی با عقاید فرعون، وی دستور داده بود که موسی را از شهر اخراج کنند؛ ازاینرو موسی طوری وارد شهر میشود که کسی نفهمد.
• به هر حال هنگامی که موسی وارد شهر شد، مشاهده کرد که دو مرد با یکدیگر درگیر شده و یکدیگر را کتک میزدند: «فَوَجَدَ فِیها رَجُلَیْنِ یَقْتَتِلانِ». کلمه «اقتتال» از ریشه «قتل» در اینجا به معنای کشتن یکدیگر نیست، بلکه به معنای درگیر شدن با هم است.
• «هذا مِنْ شِیعَتِهِ وَ هذا مِنْ عَدُوِّهِ»: این جمله واقعه رخ داده را مجسم میسازد، و بیان میکند که یکی از آن دو نفر از بنی اسرائیل، و از پیروان دین موسی، و یکی دیگر قبطی و دشمنش بود. دلیل اینکه یکی از آن دو پیرو دین موسی بود، جهتش این است که آن روز بنی اسرائیل در دین منتسب به پدران خود، یعنی
حضرت ابراهیم،
حضرت اسحاق و
حضرت یعقوب (علیهمالسّلام) بودند، هر چند که از دین آن بزرگواران در آن روز جز اسم چیزی نمانده بود، و بنی اسرائیل رسماً تظاهر به پرستش فرعون میکردند.
• «فَوَکَزَهُ مُوسی فَقَضی عَلَیْهِ»: اینجا بود که موسی (علیهالسّلام) آن دشمن را با تمام کف دست دفع کرد و او هم افتاد و مرد. از همین تعبیر استفاده میشود که قتل مزبور عمدی نبوده؛ زیرا اگر عمدی بود به جای «وکزه» میفرمود: «فقتله».
«فَاسْتَغاثَهُ الَّذی مِنْ شیعَتِهِ عَلَی الَّذی مِنْ عَدُوِّه». از اینکه موسی چگونه شناخت که یکی از آن دو نفر از پیروان او بود، باید گفت:
۱. موسی چون به سن رشد و بلوغ رسیده بود، بنی اسرائیل در حمایت او بودند، و نمیگذاشت کسی از فرعونیان و قبطیان بر آنان ظلم و ستم کنند؛ ازاینرو آن فرد را میشناخت.
۲. چون فرد قبطی آشپز قصر فرعون بود و میخواست به زور آن فرد را وادار کند تا هیزم را برای آشپزخانه فرعون حمل کند و آن فرد از این کار سر باز زد؛ از اینجا تشخیص داد که طرف درگیر با آشپز دربار فرعون، باید از بنی اسرائیل باشد که مورد ظلم و ستم فرعون و فرعونیان بودند؛ ازاینرو از موسی تقاضای کمک کرد و موسی به کمک وی آمد.
۳.میتواند از باب حمایت از مظلوم باشد که در آن زمان بنی اسرائیل مورد ظلم و ستم فرعون و فرعونیان بودند.
۴.تشخیص به دلیل تفاوت نوع پوشش بنی اسرائیل بود.
۵.این احتمال نیز وجود دارد که فرد قبطی از افسران دربار فرعون بود، و به هر دلیلی به ضرب و شتم شهروندی از شهروندان مصر پرداخته و آن فرد درخواست کمک کرده تا موسی در برابر دشمن از وی حمایت کند.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «چگونگی شناخت حضرت موسی به فرد بنی اسرائیلی در دعوا»، تاریخ بازیابی۱۴۰۰/۱/۲۵.