ولایت مطلقه فقیه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلید واژه: ولایت فقیه، مطلقه، حضرت مهدی، ولی فقیه
پرسش: ولایت مطلقه فقیه به چه معنا است و آیا مقام
ولایت از سوی
حضرت ولی عصر به
فقیه به صورت کامل تنفیذ شده است؟
پاسخ: لفظ مطلق و مطلقه در لغت به معنای آزادی ، رهایی و ارسال است، و موارد استعمال فراوانی دارد، که باید با دقت در معنای آن (با توجه به مورد استعمال) راه را بر هرگونه سوء فهمی مسدود نمود.
اسحاق بن یعقوب ضمن نامه ای از
حضرت مهدی مسائلی را می پرسد و
استفسار می کند در
عصر غیبت شما چه کنیم ؟
امام می فرماید:در رویدادها و مسایل
مستحدثه باید به
راویان و
متخصّصان احادیث مراجعه کنید،چون آنان از طرف من برای شما به عنوان
حجّت تعیین شده اند و من هم
حجت خدا هستم.
در بحث ولایت فقیه دیدگاههای گوناگونی در مورد
حدود اختیارات ولی فقیه مطرح میباشد.
برخی
ولایت فقیه را در
امور حسبیه ثابت میدانند.
برخی دیگر ولایت را در حد انجام امور مربوط به جامعه و رفع ضرورتهای آن به عنوان احکام ثانوی گسترش میدهند.
گروه دیگر با اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه بر این باورند که دایره
اختیارات فقیه صاحب ولایت ، محدود به
احکام اولی و
ثانوی و
قوانین مدون نیست، بلکه دایره وسیعتری را شامل میشود حتی تا جایی که اگر
مصالح اهم مسلمانان با یکی از
احکام شرعی که از نظر اهمیت، در رتبه پایینتری قرار دارد، در
تزاحم قرار گیرد، ولی فقیه میتواند برای حفظ مصالح اهم، به طور موقت حکم شرعی اولی را تعطیل کند، مثلاً اگر مسجدی در مسیر قرار گرفت و برای تعریض خیابانها، نیاز به تخریب
مسجد باشد، کسی که قائل به ولایت مطلقه فقیه نمیباشد، نمیتواند حکم به
تخریب مسجد نماید، مگر این که تخریب به حد ضرورت شدید برسد و به اصطلاح کارد به استخوان برسد، ولی طبق ولایت مطلقه فقیه، اگر مصلحت در تخریب مسجد باشد، فقیه میتواند حکم به تخریب دهد، هر چند به حد ضرورت نرسیده باشد.
امام خمینی (ره) بعد از ذکر این مثال میفرماید:«اگر بخواهیم در این گونه امور دایره ولایت فقیه را به
احکام ثانوی محصور کنیم، هرگز نمیتوانیم
تمدن داشته باشیم و همواره
جامعه اسلامی دچار رکود، درماندگی و عقب افتادگی خواهد بود».
لفظ مطلق و
مطلقه در لغت به معنای
آزادی ، رهایی و ارسال است، و موارد استعمال فراوانی دارد، که باید با دقت در معنای آن (با توجه به مورد استعمال) راه را بر هرگونه سوء فهمی مسدود نمود، به طور مثال به رژیمهای فاقد
قانون اساسی و با
حکومت سلطنتی نیز مطلقه گفته میشود، ولی در نظام ولایت مطلقه فقیه، ولایت مطلقه، مقید به
مصالح عام مسلمانان و
احکام الهی است. چنین نیست که بدون هر قید و بندی باشد، از این رو قابل کنترل است. معنای مطلق بودن ولایت این است که
فقیه ملتزم است همه
احکام اسلام را تبیین نماید.
ملتزم به اجرای
احکام الهی باشد.
برای تزاحم احکام چاره اندیشی نماید؛ یعنی اگر دو حکم الهی با یکدیگر تزاحم داشته باشند، ولی فقیه حکم اهم را اجرا میکند.
اسحاق بن یعقوب ضمن نامه ای از
حضرت مهدی مسائلی را می پرسد و
استفسار می کند در
عصر غیبت شما چه کنیم ؟
امام می فرماید:در رویدادها و مسایل
مستحدثه باید به
راویان و
متخصّصان احادیث مراجعه کنید،چون آنان از طرف من برای شما به عنوان
حجّت تعیین شده اند و من هم
حجت خدا هستم.
جمله «آنان
خلیفه و جانشین من بر شما هستند و من هم
خلیفةاللّه هستم » عام است و شامل همه امور می شودواز جمله مملکت داری.
رسول خدا می فرماید:«اللهم ارحم خلفائی، قیل:یا رسول الله و من خلفاؤک ؟ قال:الذین یأتون من بعدی و یروون أحادیثی و سنتی».
«خدایا، برجانشینان من رحمت فرست ! پرسیدند:یا رسول اللّه خلفای تو کیانند؟فرمود: آن ها که بعد از من می آیند و
حدیث و
سنت مرا نقل می کنند».
امام (ره) در دلالت این حدیث می فرماید:«روایت، راویان حدیثی را که فقیه نباشند، شامل نمی شود» زیرا
سنن الهی که عبارت از تمام احکام است، ازباب این که به تعبیر
پیغمبر اکرم (ص) وارد شده،
سنن رسول الله نامیده می شود پس کسی که می خواهد سنن
رسول اکرم را نشر دهد، باید تمام احکام الهی را بداندو صحیح را از سقیم تشخیص دهدو اطلاق و تقیید، علم وخاص و جمع های عقلایی را ملتفت باشدو روایاتی را که در هنگام تقیه واردشده، از غیر آن تمیز دهد و موازینی را که برای آن تعیین کرده اند بداند.
محدثینی که به مرتبه
اجتهاد نرسیده اند و فقط نقل حدیث می کنند، این امر را نمی دانند و سنت واقعی رسول الله را نمی توانند تشخیص دهند و این از نظر
رسول الله بی ارزش است؛ بنابراین جای تردید نیست که
روایت <اللهم ارحم خلفائی > شامل راویان حدیثی که حکم کاتب را دارند، نمی شود و یک کاتب و نویسنده نمی تواند خلیفه رسول اکرم باشد.
منظور از خلفا،
فقهای اسلام اند، اما دلالت حدیث شریف بر ولایت فقیه نباید جای تردید باشد؛ زیرا
خلافت همان جانشینی در تمام شئون نبوت است و جملهء <اللهم ارحم خلفائی >دست کمی از جملهء <علیّ خلیفتی > ندارد و معنای خلافت در آن، غیر معنای خلافت در دوم نیست و جمله «الذین یأتون من بعدی و یروون حدیثی » معرفی خلفا است، نه معنای خلافت، زیرا معنای خلافت را نپرسید، بلکه اشخاص راخواست معرفی فرماید و ایشان با این وصف معرفی شدند.
سایت مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی