هدی، من الهدی و الفرقان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: تکرار کلمه، تکرار جمله، هدایت،
فرقان ، قرآن.
پرسش: مراد از سه عبارت (
هدی ) و (بینات من الهدی) و (فرقان)که در سوره بقره آیه ۱۸۵ "
شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدیً لِلنَّاسِ وَ بَیناتٍ مِنَ الْهُدی وَ الْفُرْقان " آمده است، چیست؟ آیا معنای آن سه چیز مختلف است؟ اگر بله وجه تمایز چیست؟ اگر نه وجه تکرار چیست؟ آیا مطلب مبهم بوده که بیان زیادتر بخواهد؟
پاسخ: همیشه بیان و تکرار یک مطلب برای رفع ابهام نیست؛ بلکه دلایل و علل و اهداف متعددی برای تکرار یک معنا با عبارات و الفاظ مختلف وجود دارد؛ از جمله بهخاطر اهمیت مطلب، اطمینان قلبی، تأکید، برای اینکه بهتر در دل و جان مردم جا بگیرد و...
هیچکدام از
مفسران این سه عبارت را به یک معنا برنگرداندند؛ بلکه فرقهای متعددی را برای آنها ذکر کردند که ما به چند فرق مهم و عمده اشاره مینماییم و از آنجا که بیشتر شباهتها بین دو جمله اول و دوم ("
هدیً لِلنَّاسِ " و "
وَ بَیناتٍ مِنَ الْهُدی "است؛ بنابر این ما نیز ابتدا به وجه تمایز بین آن دو میپردازیم.
در فرق بین هدایت اول و دوم که در این آیه شریفه آمده، نکاتی گفته شده است:
هدایت اول راهنمایی و
هدایت از گمراهی، و هدایت دوم به معنای بیان احکام
حلال و
حرام است.
منظور از هدایت اول راهنمایی به علومی است که مردم به آنها مکلف شدهاند و هدایت دوم بیان تاریخ پیغمبران و
ادیان و سرگذشت آنهاست چه آنها (بهطور صحیح) از غیر قرآن به دست نمیآید.
"
هدیً لِلنَّاسِ " درحالیکه قرآن مردم را راهنماست "
وَ بَیناتٍ مِنَ الْهُدی "و درحالیکه علامات واضحه است؛ از جمله چیزهایی که به راه راست مینماید.
ماه رمضان که قرآن در آن برای راهنمایی مردم به راه راست (با انتخاب و اختیار خودشان)، نازل شده است؛ چون هدایت به زور و جبر معنا ندارد؛ اگرچه خداوند بر چنین هدایتی قدرت دارد چنانچه میفرماید:اگر خدا میخواست همه مردم را هدایت میکرد؛
ولکن عنایت أزلی خداوند اقتضا میکند که هدایت اختیاری باشد؛ چون کمال
انسان در هدایت به اختیار است، اما جمله "
وَ بَیناتٍ مِنَ الْهُدی وَ الْفُرْقانِ " بینات جمع بینة که عبارت است از دلالت روشن و کافی عقلی برای
اتمام حجت ، خداوند میفرماید:تا آنها که هلاک (و گمراه) میشوند، از روی اتمام حجت باشد و آنها که زنده میشوند (و هدایت مییابند)، از روی دلیل روشن باشد.
هدایت، دارای مراحلی است:یک مرحله عمومی است "
هُدیً لِلنَّاسِ " و یک مرحله خاص است. "
وَ بَیناتٍ مِنَ الْهُدی ".
این جملات در مقام مدح
ستایش قرآنی هستند که "
هدیً لِلنَّاسِ " راهنماست برای دلهای بندگانی که
ایمان آوردند و تصدیقش نمودند و پیروی کردند و "
بَیناتٍ مِنَ الْهُدی " دلایل و حجتهای روشن و واضحی است برای کسی که آن را بفهمد و بیندیشد.
اما فرق "فرقان"با "هدایت" روشن است؛ زیرا همانگونه که در
تفاسیر آمده است فرقان معیار سنجش
حق و
باطل است"
و به قرآن از آن جهت فرقان گفته میشود که:" ارزشها و میزانهایی در قرآن وجود دارد که بهوسیله آن حق از باطل تشخیص داده میشود."
همچنین گفتهاند:قرآن فرقان است؛ چون کتاب هدایتی است که با گمراهی منافات دارد و راه درستی است که از راه انحرافی جداست و موجب جدایی بین
حق و باطل و
حلال و
حرام است.
از نظر قرآن، فرقان عبارت است از هر چیزی که موجب جدایی بین حق و باطل باشد؛ از جمله:
۱. کتابهای آسمانی، خداوند متعال میفرماید:
وَ إِذْ آتَینا مُوسَی الْکِتابَ وَ الْفُرْقانَ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ.
۲. زمانی که در آن حق بر باطل غلبه میکند، خداوند متعال میفرماید:
وَ ما أَنْزَلْنا عَلی عَبْدِنا یوْمَ الْفُرْقانِ یوْمَ الْتَقَی الْجَمْعانِ.
۳. مکانی که در آن به حق
قضاوت و به آن عمل میشود.
۴. معجزههایی که از
پیامبران صادرشده است.
۵.
سنت مقدس و پاک.
۶. عقلی که بهسوی
بندگی خداوند رحمان و به دست آوردن
بهشت میخواند.
۷. عالم و دانشمندی که به علمش عمل می کند.
۸. هرچه که به خدا ختم میشود و در مقابل هرچه که به
شیطان ختم میشود قرار دارد، همه از مصادیق و مظاهر فرقان است؛
اما قرآن واضحترین این مظاهر است؛ بلکه اینها در
قرآن جمع شده است، پس قرآن است؛ چون جامع همه آنهاست و
فرقان است به وجود تفصیلی آن.
از
امام صادق ـ علیهالسلام ـ نقل شده که فرمود:قرآن اسم است برای تمام آن و فرقان نام قسمتی است که لازم است مردم به آنها عمل نمایند.
بنابراین وجه تمایز و فرقهای زیادی بین این سه جمله قرار دارد که همین برای بیان یا تکرار آن کافی است.
پایگاه اسلام کوئیست.