نقش معاویه در ترور امام علی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: معاویه،
امام علی (علیهالسّلام)،
خلافت.
پرسش: آیا معاویه در ترور امام علی (علیهالسّلام) نقش داشت؟
پاسخ اجمالی: از نظر تاریخی سندی که بتواند به روشنی توطئه قتل امام (علیهالسّلام) را با معاویه مرتبط کند، وجود ندارد؛ امّا قراینی وجود دارد که پژوهشگر با عنایت به آنها نمیتواند نقش او را در این رابطه نفی نماید. من جمله:
۱-نتفاع معاویه از قتل امام علی (علیهالسّلام). ۲. نقش اشعث در این قتل و ارتباط او با معویه و ابنملجم.
تردیدی نیست که معاویه در صدد قتل امام (علیهالسّلام) بوده است؛ زیرا او خوب میدانست که تا علی (علیهالسّلام) زنده است، نمیتواند به خلافت برسد، و از سوی دیگر، نه
تنها قتل امام (علیهالسّلام) در میدان نبرد، عادتا میسّر نیست؛ بلکه تجربه واقعه
صِفّین ثابت کرد که اگر بار دیگر این جنگ تکرار شود، به شکست قطعی و نابودی معاویه خواهد انجامید. بنابراین، بهترین راه برای از میان برداشتن امام (علیهالسّلام) ترور اوست؛ راهی که در مورد
مالک اشتر، کارآمدترینِ نیروهای همراه امام (علیهالسّلام) تجربه شده بود.
برای اجرای نقشه ترور، بهترین راه آن است که این نقشه به دست یاران سابق امام (علیهالسّلام) (یعنی بقایای
خوارج که به تازگی با ایشان درگیر شدهاند) اجرا شود که در صدد خونخواهی همفکران خود هستند و برای این اقدام خطرناک و پلید، انگیزه کافی دارند. علاوه بر این ردیابی توطئه و رسیدن به طرّاح اصلی آن، به سادگی امکان پذیر نیست. شاید علّت عدم وجود سند تاریخی برای اثبات ارتباط این ماجرا به معاویه همین مسئله باشد. اصولاً اینگونه تصمیم گیریهای سرّی در حکومتها چیزی نیست که مورّخان از آنها مطّلع شوند و در تاریخ ثبت نمایند.
یکی دیگر از قراین قابل تامّل، نقش اشعث در این ماجراست. او با امام (علیهالسّلام) قلباً همراه نبود؛ بلکه امام (علیهالسّلام) را تهدید به ترور کرده بود.
امام (علیهالسّلام) او را رسماً
منافق خواند؛ امّا به دلیل آنکه او رئیس
قبیله کِنده بود و کنار گذاشتن وی این قبیله بزرگ را از همراهی امام (علیهالسّلام) بازمی داشت، راهی جز مدارا و مماشات با وی نداشت.
نقش اشعث در تحمیل حکمیت بر امام (علیهالسّلام) و نیز حَکَم قرار دادن
ابوموسی و جریانهای پس از آن، حاکی از ارتباط مخفی او با معاویه است. بنابراین، آگاه بودن وی از توطئه ترور امام (علیهالسّلام) پیش از وقوع آن و ارتباط ابنملجم با او قبل از اقدام، میتواند ردّ پای توطئه
دمشق در این ماجرا باشد.
ابن ابیالدنیا از استاد خود
عبدالغفار نقل میکند:
«از بسیاری شنیدم که ابنملجم، شب را نزد اشعث بود و چون سحرگاه شد، بدو گفت: صبح، آشکار شد!»
بسیاری از مورّخان نقل کردهاند که ابنملجم پیش از اقدام به ترور، هنگامی که در مسجد از جلوی اشعث میگذشت، اشعث به او گفت: «بشتاب، بشتاب برای کار خود که سپیده، تو را شناساند».
حجر بن عدی چون گفته او را شنید،
احساس کرد که مقصود او چیست. بدو گفت: ای لوچ! او را شهید کردی؟ و فورا از مسجد خارج شد که جریان را به امام (علیهالسّلام) بگوید که ایشان از راهی دیگر وارد مسجد شد و حُجر، هنگامی رسید که کار، تمام شده بود.
این قراین میتواند مؤیّد نظریه دخالت دمشق در ترور امام (علیهالسّلام) باشد؛ امّا نه به این معنا که خوارج دخالت نداشتهاند؛ بلکه بدینمعنا که آنان (و لو به وسایطی)، تحت تاثیر نیرنگ معاویه دست به این اقدام زدهاند. چنانکه همین احتمال در جریان تحمیل حکمیت بر امام (علیهالسّلام) نیز جاری است.
تنها نکتهای که ممکن است به این نظریه خدشه وارد کند، این مسئله است که اگر معاویه در طراحی توطئه ترور امام (علیهالسّلام) دخالت داشت، این طرح (ترور)، شامل او و همکار نزدیکش
عمرو عاص نمیشد؟
در پاسخ این شبهه میتوان گفت: اولاً این احتمال هست که جریان ضربت خوردن به ران معاویه مانند کشته شدن دیگری به جای عمرو عاص، صحنهسازی سیاسی باشد تا زمامدار آینده با مردم، کمتر مشکل داشته باشد. ثانیاً در توطئههای غیرمستقیم که عوامل مخالفِ طرّاحانِ اصلیِ، توطئه کارگردانان آن هستند، چه بسا آتش توطئه دامنگیر طرّاحان اصلی آن نیز میشود، بویژه در آن عصر که اطّلاعرسانی سریع، امکانپذیر نبود.
سایت حدیثنت، برگرفته از مقاله «نقش معاویه در ترور امام علی» تاریخ بازیابی۱۳۹۹/۸/۱۵.