نقش توسل در شفای بیمار
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: دعا،
کرونا،
توسل،
معصومین،
قم،
اعجاز.
پرسش: اگر واقعاً توسل و دعا، شفابخش است پس قم را که دچار کرونا شده قرنطینه کنید و امکانات پزشکی به آنها ندهید تا با همین ادعیه خوب بشوند؟
پاسخ اجمالی: هیچ کس منکر تاثیرات دعا و توسل از نظر روحی و جسمی نیست ولی چه کسی چنین ادعایی کرده که توسل و دعا بدون هیچ شرطی همواره انسان را به نتیجهای که منتظر آن است میرساند؟! تا گفته شود، بیماران را با دعا خوب کنید نه با امکانات پزشکی! درحالی که یکی از شرایط استجابت دعا، «عمل متناسب» است که در اینجا به استفاده از امکانات پزشکی و اطاعت از پزشک تفسیر میشود. درنتیجه پذیرش تاثیرات دعا و استمداد از عنایات الهی به معنای نفی اسباب مادی و بهرهمندی از آن نبوده و اتفاقاً سیره حضرات معصومین (علیهالسلام) نیز در بهرهمندی توأمان از دعا و اسباب مادی دلالت دارد. البته این معنای نفی شفا به شیوه اعجاز و از طریق اسباب ناشناخته نیست که بنا بر حکمت و قدرت نامحدود خداوند گاهی رخ میدهد.
در مواجهه با مشکلات و بیماری، مؤمنان ضمن آن که از دارو و درمان و دستاوردهای علم پزشکی استفاده میکنند، از دعا و توسل و راز و نیاز با خدا نیز غافل نمیشوند.در ادامه، با ارائه نکاتی نسبت دعا و درمان را توضیح میدهیم تا سستی اشکالی که در پرسش آمده نمایان شود:
پیش از هر چیز این نکته را یادآور میشویم که دعا و استمداد از نیروییبرتر، از ویژگیها و نیازهای نوع آدمی است و باید ریشه آن را در فراسوی ادیان، در نهاد بشر و در فطرت خداجوی او جستجو کرد.
وقتی سیر و سیاحتی به این کره خاکی میکنیم و با ملتهای مختلف و ادیان گوناگون و سنن و رسوم متفاوت آنها روبرو میشویم، میبینیم که هرکدام برای خود اوراد و اذکار و دعاهای مخصوصی دارند و هیچ جای دنیا را نمییابیم که مردمش از دعا جدا و بینیاز باشند؛ بنابراین دعا جزء نکات جدی و فطری ماست و تاثیرات روحی و معنوی آن بدینسادگی قابل انکار نمیباشد و نباید آن را صرفاً در چارچوب رفع حوائج دنبال کرد.
اِعمال
اراده الهی در این عالم به واسطه وسایط صورت گرفته و خداوند به جهت خصوصیات و ویژگیهایی که در هر یک از ایشان قرار داده، اراده خود را در عالم محقق میسازد.
امام صادق (علیهالسّلام) در این خصوص میفرماید: «ابی الله ان یجری الاشیاء الا بالاسباب؛
؛ خداوند امور و اشیا را تنها از طریق علل و سببش جاری میسازد.»
درنتیجه در این عالم نسبت به وسایط، قوانینی نیز وجود دارد که نظام عالم بر همین مبنا و قانون تنظیم شده است. چه این قوانین فیزیکی باشند (مانند
قانون جاذبه زمین) و چه
متافیزیکی باشد (مانند قانون تاثیر دعا و
صدقه) لذا دعا نیز ازجمله همین وسایط است که برای خود قوانینی دارد.
توضیح واسطه بودن دعا بدینگونه است که شخص دعا کرده و از خداوند چیزی را طلب مینماید، در اینجا دعا واسطهای برای ارتباط بنده باخدا و درنتیجه توجه خاص خداوند به بنده است؛ و هنگامی نقش دعا روشنتر میشود که بدانیم تلاش یک بیمار در خوردن دارو و انجام درمان، تنها زمینه را برای شفا فراهم آورده و درنهایت شفا همواره باید از ناحیه حضرت حق افاضه شود. اما آیا پذیرش تاثیرات دعا، به معنای بینیازی از غیر آن است؟!
شفای امراض به وسیله دعا و توسل بدون حساب و کتاب و به صورت مطلق نبوده و شرایط و آداب بسیاری بر آن مترتب است و اینگونه نیست که صرف خواست و بیان جملاتی از سوی انسان، تاثیری تضمینی و صد در صد در رسیدن به خواستهها و تمنیات را داشته باشد. بلکه «هزار نکته باریکتر ز مو اینجاست».
یکی از شرایطی که در مسئله دعا و توسل جایگاه روشنی دارد، ضرورت «عمل متناسب» با خواسته است.
همچنانکه امیرمومنان در حدیثی دعاکننده بی عمل را این گونه تشبیه میکند.
«الدّاعی بِلا عَمَلٍ کالرّامی بِلا وَتَرٍ؛
کسی که دعا میکند بدون عمل، مانند تیراندازی است که کمانش زه ندارد.»
درنتیجه اگر کسی طالب شفای ظاهری از راه دعا و توسل نیز باشد، میبایست تلاش مقتضی و عمل متناسب با این خواسته را نیز پیشتر انجام داده باشد که یکی از آنها توجه به مسائل بهداشتی و استفاده از نسخه پزشکی برای پیشگیری و درمان در هنگام شیوع بیماری است.
هنگامی که انسان در سیره و سنت
معصومین (علیهمالسّلام) هم مینگرد، درمییابد که ایشان در هنگام عارض شدن کسالت و بیماری و یا رویارویی با مشکلات و مسائل تنها بر دعا و عنایات غیبی اتکاء نکرده و علاوه بر آن تمام تلاش خود را نیز در جهت و راستای خواسته خویش مبذول میداشتند. ازاین رو گوش سپردن به توصیه طبیبان و استفاده از نسخه ایشان، سنت رایج در میان حضرات معصومین (علیهمالسّلام) بوده است.
اما در این باره داستانی از
حضرت موسی (علیهالسّلام) وجود دارد که بیان آن خالی از لطف نیست.
نقل است که حضرت موسی (علیهالسّلام) را بیماری عارض شد،
بنیاسرائیل نزد او آمدند و ناخوشی او را شناختند و گفتند: اگر فلان دارو را مصرف کنی شفا یابی. موسی (علیهالسّلام) گفت: مداوا نمیکنم تا خدا مرا بی دوا بهبود بخشد. پس بیماری او طولانی شد، خدا به او
وحی فرمود: به عزت و جلالم سوگند! ترا عافیت نمیدهم تا به دوائی که گفتهاند درمان کنی. پس به بنیاسرائیل گفت: داروئی که گفتید به آن مرا معالجه کنید. پس او را مداوا کردند و بهبود یافت. این در دل موسی (علیهالسّلام) حالت شکوه و اعتراضی را پدید آورد.خدای تعالی به او وحی فرستاد: خواستی حکمت مرا به توکّل خود باطل کنی، چه کسی غیر از من داروها و منفعتها را در گیاهان و اشیاء نهاد؟!
البته این به معنای نفی شفا به شیوه اعجازین و از طریق اسباب ناشناخته نیست که بنا بر حکمت و قدرت نامحدود خداوند گاهی رخ میدهد؛ چنانکه خداوند
عیسی (علیهالسّلام) را قادر ساخت به شیوه اعجاز آمیز بیماران را شفا دهد و حتی مردگان را زنده کند.
البته از آن جایی که خداوند حکیم است و میداند چه زمانی از شیوه اعجازین استفاده کند و چه زمانی شفا را از طریق متعارف فراهم سازد، برای درمان بیماران نیز باید هم از درمان و دارو استفاده کرده و هم باید دعا و توسل را پیگرفت به این امید که
خداوند به آن شکلی که خودش صلاح میداند، دعایمان را برآورده سازد و بیماران را شفا دهد.
نتیجه آنکه هر انسانی باید تمام تلاش خود را برای جلوگیری از گسترش بیماریهای خطرناک و درمان بیماران انجام دهد و در ادامه به خداوند توکل کرده و از او استمداد بجوید به این امید که بیماران را به شکلی که صلاح میداند، شفا دهد: «فَاِذا عَزَمْتَ فَتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ اِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُتَوَکلینَ؛
و چون تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن، زیرا خداوند توکل کنندگان را دوست میدارد.»
مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی، برگرفته از مقاله «توسل و شفای بیمار» تاریخ بازیابی۱۳۹۹/۱/۲۹.