• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نجم و شجر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: نجم ، درخت، گیاه بی‌ساقه، ستاره ، سجده ، خضوع ، اطاعت.
پرسش: منظور از سجده کردن نجم و شجر در آیه ۶، سوره الرحمن (۵۵)     :" و النجم و الشجر یسجدان " چیست؟
پاسخ: برای روشن شدن معنای آیه و این‌که منظور از سجده "نجم" و "شجر" چیست! ناگزیر نخست معنای این دو واژه را بررسی می‌کنیم، آن‌گاه به سراغ تفسیر آیه می‌رویم تا دریابیم که منظور از سجده نجم و شجر در قرآن کریم چیست!



"نجم" چنان‌که راغب در مفردات می‌گوید:"أصل النَّجْم، الکوکب الطالع، و جمعه نُجُومٌ، و نَجَمَ، طَلَعَ،... و منه شُبِّهَ به طلوعُ النّبات،...".
[۱] راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ج ۱، ص ۷۹۱ ـ ۷۹۲ ؟؟؟، واژه "نجم".

"نجم" در اصل به معنای ستاره است و گاه به معنای گیاه بدون ساقه می‌آید. اساساً این واژه در اصل به معنای طلوع است و اگر به این گیاهان (گیاه بدون ساقه) "نجم" می‌گویند؛ بدان جهت است که از زمین سر بر‌می‌آورند و اگر به ستاره "نجم" گفته می‌شود، نیز به دلیل طلوع آن است. در این‌جا ( سوره الرحمن ) به قرینه "شجر" (درخت) منظور معنای دوم یعنی گیاهان بدون ساقه است. به این ترتیب "نجم" به انواع گیاهان کوچک و خزنده؛ مانند بوته کدو، خیار، خربزه و.... می‌گویند.


"الشَّجَرُ من النّبات، ما له ساق"،
و الشجر:"ما قام علی ساق...".
[۳] طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج ۶ ؟؟؟، ۱۷۳، واژه "شجر".
شجر به انواع گیاهان ساقه‌دار؛ مانند غلات، درختان و... گفته می‌شود.


بنابراین اگرچه معنای اصلی نجم همان ستاره است؛ اما بسیاری از مفسران قرآن با توجه به کنار هم قرار گرفتن "نجم" و "شجر"، نجم را به گیاه بدون ساقه (بوته‌ای) معنا کرده‌اند.


با این مقدمه و با توجه به روشن شدن معنای این دو واژه (نجم و شجر) به بررسی دیدگاه مفسران در تفسیر این آیه می‌پردازیم تا روشن شود که منظور از سجده نجوم و درختان چیست.

۴.۱ - دیدگاه اول

بیشتر مفسران قرآن، پس از معنای نجم به گیاهان بی‌ساقه، سجده گیاهان و درختان را اطاعت بی‌چون‌و‌چرا از خداوند متعال می‌دانند و این اطاعت، همان پیروی از قوانین تکوین و عدم تخلف و سرپیچی از مداری است که خداوند در عالم تکوین برایشان ترسیم کرده است.

۴.۱.۱ - دیدگاه علامه طباطبایی

علامه طباطبایی ضمن نقل نظر مشهور مفسران از معنای نجم می‌گوید:... این معنای خوبی است، آنچه که این نظر را تأیید می‌کند، این است که کلمه نجم با شجر جمع شده است؛ هرچند که آمدن نام "شمس" و "قمر" در آیه جلوتر، ممکن است باعث این تصور در ذهن شود که شاید مراد از نجم، ستاره باشد. وی آن‌گاه می‌گوید این‌که آیه شریفه می‌فرماید: گیاه و درخت برای خدا سجده می‌کنند، منظور از این سجده، خضوع و اطاعت این دو موجود در مقابل امر خداست که به امر او از زمین سر برمی‌آورند و به فرمان او رشد و نمو می‌کنند... ".

۴.۲ - دیدگاه دوم

برخی از مفسران نیز نجم را حمل بر همان معنای اصلی خود کرده و می‌گویند؛ نجم آن است که در آسمان است (ستاره) و شجر همان درخت است که در زمین است و شاید هدف از یاد کردن این دو با هم، بیان دورترین چیزها و نزدیک‌ترین آنها به ما، در طبیعت بوده باشد، و اینها هرچند در نظر جامد و بی‌روح به نظر می‌رسند؛ اما اندازه‌ای از فهم و احساس دارند که آنان را به عبادت پروردگارشان دعوت می‌کند:" وَ إِنْ مِنْ شَیْ‌ءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ و هیچ چیز نیست جز آن‌که تسبیح گوید به سپاس‌گزاری از پروردگارش؛ ولی شما ستایش و تسبیح آنها را درنمی‌یابید.


از آن‌جا که سجود دلالت بر منتهای خضوع و عبودیت دارد، سجود ستاره و درخت در خاضع بودن آنها نسبت به سنت‌های الاهی مربوط به خود آنها تجلی پیدا می‌کند، چه هیچ ستاره‌ای را نمی‌بینیم که از مدار خود انحراف پیدا کند و هیچ درختی را که میوه‌ای جز میوه خود به بار آورد.‌
[۶] مترجمان، تفسیر هدایت، ج ‌۱۴، ص ۲۹۱، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی‌، مشهد، چاپ اول، ۱۳۷۷ ش.‌



این‌که نجم چه به معنای ستاره باشد یا گیاه و نبات، سجده آنها مانند سجده انسان (نهادن سر بر خاک ) نیست؛ بلکه به معنای تسلیم و خضوع در برابر خدای متعال است که تمام موجودات در مقابل او تسلیم‌اند و تسبیح او می‌گویند، منتها هرکدام متناسب با زبان خود؛ چرا‌که هر نوعی از موجودات را سجده مخصوص به خودشان است و ما با این چشم سر نمی‌توانیم سجده آنها را درک کنیم،
[۷] مولوی، مثنوی معنوی، دفتر سوم، ص ۳۸۷؛ "ماسمیعیم و بصیریم و هشیم ••• با شما نامحرمان ما خامشیم".
چنانچه هر نوعی از موجودات را تسبیح مخصوص به خود است که ما چگونگی آن را نمی‌توانیم درک نماییم به دلیل:" وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ "؛ اما شما ستایش و تسبیح آنها را درنمی‌یابید.


۱. تفاسیر قرآن کریم، سوره الرحمن (۵۵)، آیه ۶    .


۱. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ج ۱، ص ۷۹۱ ـ ۷۹۲ ؟؟؟، واژه "نجم".
۲. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ج ۱، ص ۴۴۶، واژه "شجر".    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج ۶ ؟؟؟، ۱۷۳، واژه "شجر".
۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ج ‌۱۹، ص ۹۶، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۴۱۷ ق.    
۵. اسراء (۱۷)، آیه ۴۴.    
۶. مترجمان، تفسیر هدایت، ج ‌۱۴، ص ۲۹۱، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی‌، مشهد، چاپ اول، ۱۳۷۷ ش.‌
۷. مولوی، مثنوی معنوی، دفتر سوم، ص ۳۸۷؛ "ماسمیعیم و بصیریم و هشیم ••• با شما نامحرمان ما خامشیم".



پایگاه اسلام کوئیست.    


رده‌های این صفحه : قرآن شناسی | قسم های قرآنی




جعبه ابزار