موضع امام سجاد و قیام مختار
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: قیام مختار،
امام سجاد،
مختار.
پرسش: قیام مختار و موضع امام سجاد (علیهالسّلام) در قبال آنها را بیان کنید.
پاسخ اجمالی: قیام مختار در سال ۶۶ هجری به انگیزه انتقام
شهدای کربلا و بر ضد
امویان و به رهبری مختار بن ابیعبیده ثقفی صورت گرفت. مختار موفق شد تقریباً تمام قاتلان
واقعهی کربلا را به سزای اعمالشان برساند و به واسطه این کار مایهی خشنودی
اهل بیت پیامبر گردید. طبق گزارشات تاریخی، به نظر میرسد امام سجاد (علیهالسّلام) با این قیام موافق بوده است؛ هر چند به واسطهی شرایط سیاسی که در جامعه حاکم بود، آن حضرت به واسطه تقیه بعضاً هدایای مختار را رد کرده، و یا سخنانی بر علیه او گفته است.
قیام مختار در سال ۶۶ هجری به انگیزه انتقام شهدای کربلا و بر ضد امویان صورت گرفت. رهبری این قیام شیعی برعهده مختار بن ابی عبیده ثقفی بود.
«مختار نخستین رهبر در کوفه بود که «
مسلم بن عقیل» را ملاقات کرد. استاندار کوفه مختار را زندانی کرد و سپس بعد از شهادت
امام حسین (علیهالسّلام) وی را آزاد نمود و او را وادار نمود که
کوفه را ترک کند.»
مختار مدتی در
حجاز ماند و در سال ۶۴ هجری به انگیزهی قیام وارد کوفه شد. وی هنگام
قیام توابین نیز در زندان بود و سپس با وساطت دامادش و اشراف کوفه از زندان آزاد شد.
قیام مختار در
ربیع الاول سال ۶۶ هجری قمری با ندای «یالثارات الحسین» آغاز گردید؛ وی توانست حکومت کوفه را به دست گرفته و در این مدت چندین بار امویان را شکست داده و انتقام شهدای کربلا را بگیرد.
به نظر میرسد امام سجاد (علیهالسّلام) با این قیام موافق بوده است؛ هر چند به واسطهی شرایط سیاسی که در جامعه حاکم بود، آن حضرت به واسطه تقیه بعضاً هدایای مختار را رد کرده، و یا سخنانی بر علیه او گفته است.
«
علامه مجلسی» مینویسد: «هنگامی که جمعی از سران کوفه جهت کسب تکلیف برای قیام مختار به خدمت امام سجاد (علیهالسّلام) میرسند، امام با صراحت تائید و موافقت و اجازه خود را برای قیام بیان میکند و آنگاه «
محمد بن حنفیه» را به عنوان نماینده تام الاختیار خود منسوب میکند و به او میفرماید: «ای عمو آنچه در این زمینه میخواهی انجام بده من تو را مسئول رهبری این قیام نمودم.»
«
علامه مامقانی» قائل است که حکومت و قیام مختار با اجازهی امام سجاد (علیهالسّلام) بوده است.
همچنین «
آیت الله خوئی» مینویسد: «از ظاهر بعضی از روایات به دست میآید که قیام مختار با اذن امام سجاد (علیهالسّلام) بوده است.»
در «
رجال کشی» آمده است: «هنگامی که مختار سربریدهی ابن زیاد و
عمر بن سعد را به نزد امام فرستاد حضرت به
سجده افتاد و در سجده شکر خدا را این گونه سپاس گفت: حمد و ستایش خدای را که انتقامم را از دشمنانم گرفت و خدای به مختار پاداش و جزای خیر عنایت فرماید.»
آن حضرت بعضاً هدایای مختار را قبول میفرمود به عنوان نمونه مختار کنیزی را برای حضرت فرستاد که
زید بن علی بن حسین از این کنیز به دنیا آمد.
هدف اصلی مختار خونخواهی اهل بیت و انتقام خون شهدای کربلا بود هر چند او مایل بود که اگر فاتح شود، حکومت امویان را نیز ساقط کند و حکومتی انقلابی را تشکیل دهد. مختار در ملاقات با مردم کوفه گفت: «من برای اقامه شعار اهل بیت و زنده کردن مرام آنان و گرفتن انتقام خون شهیدان (کربلا) به سوی شما آمدم.»
«مختار فرمان داد که قاتلان حسین را تعقیب کنند و گفت به خدا قسم آب و خوراک برای ما ناگوار است تا اینکه زمین را از لوث وجود آن جانیان پاک سازم.»
مختار موفق شد تقریباً تمام قاتلان واقعهی کربلا را به سزای اعمالشان برساند و به واسطه این کار مایهی خشنودی اهل بیت پیامبر گردید. در جریان حادثهی کربلا برخی از افراد سرشناس جنایات فجیعی را مرتکب شدند که مختار موفق شد آنها را دستگیر کرده و به سزای اعمالشان برساند. به برخی از این افراد اشاره میشود.
مختار موفق شد «
عبیدالله بن زیاد» را به سزای اعمال ننگینش برساند و این اتفاق در دهم
محرم سال ۶۷ هجری رخ داد. «مختار سپاهی را به فرماندهی
ابراهیم بن مالک اشتر برای زمین گیر کردن سپاه اموی که عازم
عراق بود گسیل داشت. این فرماندهی جنگی در دهم محرم سال ۶۷ هجری بر سپاه اموی پیروز شده و عبیدالله بن زیاد و
حصین بن نمیر در جنگ کشته شدند.»
شمر هر چند متواری شده بود اما مختار در تعقیب او بود. فرمانده سپاه مختار «
احمر بن شمیط» از مخفی گاه شمر با خبر شد. شمر و همراهانش در درگیری مسلحانه به قتل رسیدند و احمر بن شمیط سر بریدهی وی را برای مختار به کوفه فرستاد.
در
امالی شیخ طوسی، نحوه اعدام شمر چنین بیان شده است: «
ابوعمره با گروهی به تعقیب شمر رفتند و طی یک درگیری مسلحانه او را زخمی کردند و سپس به اسارت درآوردند. او را نزد مختار آوردند، مختار دستور داد گردن او را زدند و جسد او را در دیگ روغن جوشیده افکندند.»
«مختار به رئیس پلیس خود دستور داد
خولی را دستگیر کنند آنها خانه خولی را محاصره کردند، خولی غافل گیر شده بود. مختار فرمان داد در مقابل خانهاش او را کشتند و سپس جسدش را به آتش کشیدند.»
«
سنان بن انس به
بصره رفت. سپس به
قادسیه گریخت. مختار مامورانی را برای دستگیری وی اعزام کرد و در منطقهای بین
عذیب و قادسیه به چنگ ماموران افتاد. سنان را دست بسته نزد مختار آوردند. مختار دستور داد ابتدا انگشتان این خبیث را قلم کردند و سپس دست و پایش را قطع کردند و او را در دیگ روغن زیتون جوشیدهانداختند.»
حرمله بن کاهل اسدی در حادثهی کربلا جنایات زیادی مرتکب شد، از جمله تیری به گلوی
علی اصغر (علیهالسّلام) زد، «مختار تعدادی از افرادش را به جستجوی او گسیل داشت. ماموران حرمله را دستگیر کردند و با خوشحالی فریاد زدند بشارت ای امیر حرمله دستگیر شد. مختار دستور داد ابتدا دو دست او را قطع کردند؛ سپس دو پای او را قطع کردند. و او را در آتش سوختند.»
مختار «ابوعمره» را فرستاد تا عمر بن سعد را دستگیر کند و بکشد. ابوعمره به خانه عمر سعد آمد و فریاد زد: «امیر تو را خواسته است.» عمر بن سعد از ترس در جایش خشک شد. تا خواست بگوید جبهام را بیاورید، با شمشیر کشیدهی ابوعمره روبرو شد... ابوعمره دید نباید زیاد به وی فرصت داد، شمشیرش را کشید و آن قدر بر او زد تا یقین حاصل کرد که او به
هلاکت رسیده آنگاه سر عمر سعد را از بدنش جدا کرد و آنرا در دامن قبای خود گذاشت و نزد مختار آمد.
در جریان قیام مختار افراد زیادی به اسارت مختار درآمدند. مختار دستور داد تمامی ده نفری که در
روز عاشورا با اسب خود بر بدن مقدس امام حسین (علیهالسّلام) و شهدا تاخته بودند را دستگیر کردند و دست و پایشان را بستند، و به زمین میخکوب کردند و اسبها را نعل تازه زدند، و بر بدنهای آن جانیان تاختند تا به هلاکت رسیدند.
طبری مینویسد: «۲۴۸ نفر از عاملان مهم کربلا در شورش بر علیه مختار دستگیر شدند و آنها را گردن زدند.»
مختار پس از گرفتن انتقام از قاتلان اهل بیت سرانجام در نبرد با
مصعب بن زبیر شکست خورد و به قتل رسید.
۱. فرهنگ عاشورایی از منظر اهل سنت.
۲. ابن جریر طبری، تاریخ طبری .
۳. أبیمخنف، مقتل الحسین .
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله "قیام مختار و موضع امام سجاد (ع) در قبال آنها را بیان کنید."، تاریخ بازیابی۱۳۳۹/۱۱/۱۱.