موحّد بودن حکمای یونان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: ارسطو،
افلاطون،
توحید، خداپرست،
سقراط،
ارسطاطالیس،
حضرت ابراهیم (علیهالسّلام).
پرسش: آیا فلاسفه یونان؛ مثل افلاطون، سقراط و ارسطو موحّد بودند؟ میدانیم که حضرت ابراهیم (علیهالسّلام) حدود ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح (علیهالسّلام) زندگی میکردهاند، در حالیکه سقراط، افلاطون و ارسطو همگی در قرون پنجم و چهارم قبل از میلاد میزیستهاند، یعنی حدود ۱۶۰۰ سال فاصله تاریخی بین آنها وجود دارد. حال اگر منظور آن است که این فیلسوفان یونانی از اندیشه و آیین ابراهیمی به طریق غیرمستقیم بهرهمند شدهاند، باید پرسید که آنان معارف حضرت ابراهیم را در کجا و چگونه دریافت کردهاند؟ آیا به وسیله تماس با پیروان دین ابراهیمی و یا با خواندن کتاب و نوشتهای از آن پیامبر بزرگ؟ آیا برای این ادعای تاریخی مدرکی نیز ارائه میشود؟ مشاهده میکنیم که ایشان، تنها منبع سخن خود را «تاریخ مدرن خاورمیانه» معرفی میکنند و متاسفانه نه کتابی با این نام درباره آن دوران و این ادعای بزرگ وجود دارد و نه تحقیقات نوین تاریخی چنین سخنی را تایید میکنند. میدانیم که اساساً هیچ مدرک تاریخی اعم از دست نوشتهها و پاپیروسها و یا کتیبهها و یا گزارشی از کتب ادیان ابراهیمی و مانند اینها، نه در خاورمیانه و نه در اروپا یافت نشده است که چنین ارتباطی را گزارش کرده باشد. بنابراین، معلوم نیست منظور از «تاریخ مدرن خاورمیانه» چیست؟
پاسخ: اثبات موحّد بودن و خداپرستی ارسطو و حکمای یونان روایاتی از ائمه (علیهمالسلام) و کلماتی از بزرگان دین وجود دارد که برای اثبات موحد بودن آنها کافی است.
اگرچه احتمال تاثیرگذاری آموزههای ابراهیمی بر فلاسفه موحد یونان وجود دارد، اما توجه به این نکته ضروری است که برای موحّد بودن، لزوماً نباید شخص متصل و مرتبط با دین حضرت ابراهیم (علیهالسّلام) باشد؛ زیرا علاوه بر اینکه توحید توسط
حضرت آدم ابوالبشر به فرزندانش منتقل گردید و بعد از او توسط جانشینان و پیامبران بعد از او تبلیغ شد، وجود فطرت الهی که انسان را به سمت توحید دعوت میکند، میتواند عامل هدایت برخی افراد باشد.
بنابراین و با توجه به فاصله زمانی بسیار ما با عصر حیات شخصیتهایی؛ مانند ارسطو و سقراط، نمیتوان مدرک و سند تاریخی محکمی بر مشرک بودن آنها ارائه کرد، ضمن اینکه برخی نقلها حکایت از موحّد بودن این شخصیتها دارد؛ از اینرو برخی معتقدند:
«حکمای یونان بسیار موحّد بودند ولی نتوانستند اهل یونان را از
بتپرستی نجات دهند. تا اینکه حضرت
عیسی (علیهالسّلام) مبعوث شد و تمام روم و یونان و مصر را موحّد کرد».
«واضع
علم منطق، معلّم اوّل ارسطو است که او را ارسطاطالیس نیز میگویند که در قرن چهارم قبل از میلاد مسیح میزیست. اسکندر کبیر،
ذو القرنین، شاگرد ارسطو بود و ارسطو به درخواست اسکندر منطق را تالیف کرد».
با توجه به اینکه ذوالقرنین نیز از موحّدان بوده و در
قرآن از او به نیکی یاد شده، میتوان اطمینان یافت که ارسطو نیز خدای یگانه را میپرستید.
از جهتی دیگر؛ در برخی از روایات نیز سخن از پرچمدار بودن ارسطو در عرصه توحید دارد. از
امام صادق (علیهالسّلام) نقل شده است: «برخی از قدما عالم را بدون مدبّر میدانستند ولی ارسطو در مقابل آنان قرار گرفت و به اثبات تدبیر عالم از جانب خالق آن پرداخت».
در تبیین همین نیز گفته شده است: «امام صادق (علیهالسّلام) که خود سلیل نبوّت و ثمره شجره طیّبه طوبای امامت است در پایان
توحید مفضّل، علمپروری فرموده است و ارسطو را به بزرگی یاد نموده است که وی مردم زمانش را از وحدت صنع به وحدت صانع مدبّر حکیم، دلالت کرده است» .
این مقدار شواهد برای اثبات موحّد بودن و خداپرستی چنین شخصیتهایی کافی است، حتی اگر تمام اندیشههای نقلشده از آنان مورد پذیرش نبوده و جای نقد و بررسی داشته باشد.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «موحّد بودن حکمای یونان»، تاریخ بازیابی۱۴۰۱/۲/۲۵.