فلسفه حرمت پوشیدن طلا و حریر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: بهشت،
حرمت،
دنیا،
طلا،
بهشتیان،
لباس حریر.
پرسش: با آنکه بارها
قرآن کریم، پوشیدن طلا و حریر در بهشت را از
نعمتهای الهی برمیشمرد، پس چرا استفاده از آنها در دنیا حرام است؟
پاسخ اجمالی: اولاً: بهشت نه مانند دنیا دار
تکلیف و
تکلًف است، و نه نعمتهایش دقیقاً همان چیزی است که ما از نعمتهای مادی دنیا تصور میکنیم. ثانیاً: زمان و مکان در اثبات و نفی احکام، ارتباط مستقیم دارند؛ یعنی اینطور نیست که اگر حکمی در زمان، مکان و شرایط ویژهای برای موضوعی ثابت شد، حتماً همان حکم در زمان، مکان و شرایط دیگری نیز برای آن موضوع ثابت شود. ثالثاً: ممکن است طلا و
حریر این دنیا با طلا و حریر بهشت کلاً متفاوت بوده و تنها در نام اشتراک داشته باشند، مثل
شراب دنیایی و شراب آخرت که فقط در نام مشترکاند و ماهیتاً با هم تفاوت دارند؛ زیرا برعکس
شراب بهشتی، شراب دنیایی
رجس و پلیدی است.
قرآن کریم در توصیف نعمتهای بهشتی، و بهرهمندی مؤمنانی که با اعمال نیکو به سرای آخرت وارد شدهاند، میفرماید: «آنها کسانی هستند که بهشت جاودان برای آنان است؛ باغهایی از بهشت که نهرها از زیر درختان و قصرهایش جاری است؛ در آنجا با دستبندهایی از طلا آراسته میشوند و لباسهایی (فاخر) به رنگ سبز، از حریر نازک و ضخیم، دربر میکنند، در حالیکه بر تختها تکیه زدهاند...».
آیات دیگری نیز به استفاده بهشتیان از طلا و حریر تصریح دارند.
در ارتباط با پرسش مطرح شده که چرا استفاده از این پوششها در دنیا برای مردان حرام شمرده شده، اما همین زینتها در بهشت مجاز اعلام شده است، باید گفت؛ اساساً احکام و تکالیفی که در این دنیا برای مردان و زنان قرار داده شده، متناسب با این دنیا است، و در سرای آخرت چنین احکامی وجود ندارد.
اگر خدای متعال زندگی پر زرق و برق این جهان را نکوهش کرده؛ برای آن است که محدودیت این جهان سبب میشود فراهم کردن چنان زندگانی با انواع
ظلم و ستم توام باشد، و بهرهگیری از آن با غفلت و بیخبری؛ تبعیضهایی که از این رهگذر پیدا میشود مایه کینهها، حسادتها، عداوتها و سرانجام خونریزیها و جنگها است.
اما در آن جهان که همه چیزش گسترده است؛ نه تحصیل این زینتها مشکل ایجاد میکند؛ نه سبب تبعیض و محرومیت کسی میشود؛ نه کینه و نفرتی برمیانگیزد؛ نه در آن محیط مملو از معنویت انسان را از خدا غافل میسازد؛ نه نیاز به زحمت حفظ و حراست دارد؛ نه در رقبا ایجاد
حسادت میکند؛ نه مایه
کبر و
غرور است؛ و نه موجب فاصله گرفتن از
خدا و خلق خدا میشود.
بنابراین؛ چرا بهشتیان از چنین مواهبی محروم باشند که لذتی است جسمانی در کنار مواهب بزرگ معنوی بدون هیچ واکنش نامطلوب.
گذشته از این، استفاده از طلا و حریر برای مردمی که این زیور آلات جزو فرهنگ و سنت آنان نیست، عیب شمرده میشود، نه بهطور مطلق. بسا اتفاق میافتد که یک چیزی نزد مردمی عیب محسوب شود، اما در فرهنگ برخی دیگر عیب به حساب نیاید و هیچ دلیل عقلی وجود ندارد که این مسئله در تمام زمانها و در تمام مکانها و بین همه مردم عیب شمرده شود.
البته برخی گفتهاند: پوشیدن لباسهای فاخر و دستبند طلا، از عادات ملوک و پادشاهان بود؛ و نیز رسم عرب بود که هر مبارز که بر دشمن خود پیروز میشد دستبند در دست میکرد. بهشتیان هم آنرا در دست میکنند تا دیگران بدانند که آنان بر دشمنی؛ مانند
هوای نفس و
شیطان غلبه کرده و شاهانه در بهشت ابدی ساکن شدهاند. خلاصه اینکه بهشتیان در جامه شاهان میباشند.
البته این معنای ظاهری آیه میباشد، اما اهل عرفان معتقدند بهشتیان به انواع زینتها مزین میشوند؛ از حقایق
توحید ذاتی و معانی
تجلیات عینیه احدیه؛ زیرا طلاجات از زیورها همان صفات نورانیاند و پوشش با لباسهای سبز رنگ، همانا متصف شدن به صفات شادمانی، طراوت و زیبایی است.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «فلسفه حرمت پوشیدن طلا و حریر»، تاریخ بازیابی۱۴۰۰/۲/۷.