• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فسخ اجاره

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه:فسخ عقد، بطلان عقد، اجاره، فسخ اجاره، بطلان اجاره.
پرسش: فسخ عقد اجاره، چه تفاوت و شباهت‌هایی با باطل شدن آن دارد؟

پاسخ:



از موضوعاتی که در مباحث فقهی و حقوقی مورد بحث قرار می‌گیرد، مبحث فسخ و بطلان عقد است.

۱.۱ - معنای لغوی فسخ

«فَسخ» در لغت، به معنای «نقض»، «زایل گردانیدن»،
[۲] لغت‌نامه دهخدا، واژه «فسخ».
و «تباه کردن»
[۳] بستانی، فؤاد افرام، مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی عربی ـ فارسی، ص ۶۶۳، انتشارات اسلامی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش.
آمده است.

۱.۲ - معنای فسخ در اصطلاح فقهی

در اصطلاح فقهی، به انحلال و پایان دادن عقد که از روی اراده و قصد انجام می‌گیرد، فسخ می‌گویند و به دو صورت تحقق پیدا می‌کند: یا به اراده هر دو طرف معامله و یا به اراده یکی از دو طرف است.
[۴] عبدالرحمان، محمود، معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهیة، ج ۱، ص ۳۱۸، دارالفضیلة، قاهره، ۱۴۱۹ق.


۱.۳ - معنای لغوی بطلان

«بطلان»، از ریشه «ب ط ل» به معانی مانند «ضایع شدن»،
[۵] بستانی، فؤاد افرام، مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی عربی ـ فارسی، ص ۱۸۷، انتشارات اسلامی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش.
«هدر دادن»، «فاسد و نابود کردن چیزی به حق یا باطل»، و «سقوط حکم»
[۸] عبدالرحمان، محمود، معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهیة، ج ۱، ص ۳۸۸، دارالفضیلة، قاهره، ۱۴۱۹ق.
آمده است. هم‌چنین گفته شده «باطل» نقیض «حق» است.

۱.۴ - معنای بطلان در اصطلاح فقهی

در اصطلاح فقهی، «بطلان»، حکم شرعی وضعی در مقابل صحت و درستی است
[۱۰] جمعی از پژوهشگران زیر نظر هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع)، ج ۱، ص ۲۱۸، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت (ع)، قم، چاپ اول، ۱۴۲۶ق.
که معنای آن در عبادات با معاملات فرق می‌کند.

۱.۵ - بطلان در عبادات

بطلان در عبادات به معنای این است که فلان عمل عبادی اعتبار ندارد و گویا اصلاً انجام نشده است؛ مانند این‌که کسی بدون وضو نماز بخواند.
[۱۱] عبدالرحمان، محمود، معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهیة، ج ۱، ص ۳۸۸، دارالفضیلة، قاهره، ۱۴۱۹ق.


۱.۶ - بطلان در معاملات

اما بطلان در معاملات، یعنی فساد معامله و فساد معامله، یعنی این‌که معامله به‌صورت غیرشرعی انجام گرفته است که یا از اصل غیرشرعی است و یا اصل معامله شرعی است؛ اما به جهت رعایت نکردن شرط یا امر دیگری که در درستی معامله معتبر است، توصیف به فساد می‌شود.
[۱۲] عبدالرحمان، محمود، معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهیة، ج ۱، ص ۳۸۸ ـ ۳۸۹، دارالفضیلة، قاهره، ۱۴۱۹ق.

گفتنی است معنایی که از «فسخ» و «بطلان» در بالا گفته شد، معنایی است که بطلان قسیم و دربرابر فسخ قرار می‌گیرد؛ هرچند نتیجه برخی از موارد فسخ، بطلان معامله است و این یک نوع اثر برای فسخ است.


اجاره، از عقود لازم است؛ ازاین‌رو فسخ آن جز با اقاله جایز نیست.
[۱۳] موسوی خویی، سید ابوالقاسم، المستند فی شرح العروة الوثقی، کتاب الاجارة، مقرر: بروجردی، مرتضی، ص ۱۱۲ ؟؟؟.
البته بنا بر قول مشهور، اجارۀ معاطاتی (معامله بدون خواندن الفاظ ایجاب و قبول در عقد)

[۱۴] مشکینی، میرزا علی، مصطلحات الفقه، ص ۵۰۰ ـ ۵۰۱.
عقد لازم به‌شمار نیامده و فسخ آن برای هریک از طرفین تا زمانی که درعوض یا عین مورد اجاره تصرف نشده باشد، جایز است.
[۱۵] موسوی خویی، سید ابوالقاسم، المستند فی شرح العروة الوثقی، کتاب الاجارة، مقرر: بروجردی، مرتضی، ص ۱۱۲ ؟؟؟.


۲.۱ - اسباب بطلان عقد اجاره

چیزهایی که موجب بطلان عقد اجاره می‌شوند، عبارتند از:
۱. نداشتن شرطی از شرایط صحت معامله؛
۲. از بین رفتن عین مورد اجاره پیش از تحویل به مستأجر یا پس از تحویل و پیش از استفاده از آن؛
۳. خارج شدن مورد اجاره از قابلیت انتفاع و بهره‌برداری.
[۱۶] طاهری، حبیب الله، حقوق مدنی، ج ۴، ص ۱۹۷ – ۱۹۹، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، ۱۴۱۸ق.

۴. اِعمال «خیار»
[۱۷] امام خمینی، نجاة العباد، ص ۲۵۰، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (قدس سره)، تهران، چاپ اول، ۱۴۲۲ق؛ در اجاره، خیار شرط، خیار تخلف شرط، خیار عیب، خیار رؤیت و دیگر خیارها غیر از خیار مجلس و خیار حیوان و خیار تأخیر، جاری است.
از طرف موجر یا مستأجر و یا اقاله اجاره توسط آنها.
[۱۸] امام خمینی، نجاة العباد، ص ۲۰۰، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (قدس سره)، تهران، چاپ اول، ۱۴۲۲ق؛ در اجاره، خیار شرط، خیار تخلف شرط، خیار عیب، خیار رؤیت و دیگر خیارها غیر از خیار مجلس و خیار حیوان و خیار تأخیر، جاری است.
[۱۹] موسوی خویی، سید ابوالقاسم، المستند فی شرح العروة الوثقی، کتاب الاجارة، مقرر: بروجردی، مرتضی، ص ۱۱۲ ؟؟؟.
در نتیجه با جریان یکی از اسباب فسخ نیز عقد اجاره باطل می‌شود.


با توجه به مطالبی که بیان شد، میان فسخ و بطلان در عقد اجاره، از جهت آثار شرعی تفاوت وجود دارد، که به ذکر دو نمونه بسنده می‌شود:

۳.۱ - اول

فقها به‌صورت یک قاعدۀ کلی در باب اجاره آورده‌اند که درصورتی‌که معلوم شود، اجاره از اول باطل بوده است؛ چنان‌چه مستأجر از منفعت مال استفاده کرده باشد، پرداخت اجرة المثل (دستمزد متعارف برای استفاده از همانند آن مال یا عمل مورد اجاره)
[۲۰] جمعی از پژوهشگران زیر نظر هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع)، ج ۱، ص ۲۴۷، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت (ع)، قم، چاپ اول، ۱۴۲۶ق.
بر وی واجب می‌شود،
[۲۲] حسینی عاملی، سید جوادبن محمد، مفتاح الکرامة فی شرح قواعد العلاّمة، محقق و مصحح: خالصی، محمدباقر، ج ۱۹ ؟؟؟، ص ۴۱۰، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
اما درصورتی‌که اجاره (پس از انعقاد صحیح آن) به یکی از اسباب فسخ، باطل شود، بنا بر قول مشهور، مقدار اجرت نسبت به مدت گذشته از اجرة المسمّی (دستمزد تعیین شده در عقد) ثابت است و نسبت به مدت باقی‌مانده، اجرت به مستأجر بازگردانده می‌شود.

۳.۲ - دوم

فسخ، توسط یکی از دو طرف و یا هر دو طرف معامله به صورت ارادی تحقق پیدا می‌کند، اما بطلان عقد به جهت رعایت نکردن شرایط عقد است.



۱. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج ۳، ص ۴۴، دار الصادر، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.    
۲. لغت‌نامه دهخدا، واژه «فسخ».
۳. بستانی، فؤاد افرام، مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی عربی ـ فارسی، ص ۶۶۳، انتشارات اسلامی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش.
۴. عبدالرحمان، محمود، معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهیة، ج ۱، ص ۳۱۸، دارالفضیلة، قاهره، ۱۴۱۹ق.
۵. بستانی، فؤاد افرام، مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی عربی ـ فارسی، ص ۱۸۷، انتشارات اسلامی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش.
۶. جوهری، اسماعیل‌بن حماد، الصحاح، محقق و مصحح:عطار، احمد عبدالغفور، ج ۴، ص ۱۶۳۵، بیروت، چاپ اول.    
۷. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص ۱۳۰.    
۸. عبدالرحمان، محمود، معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهیة، ج ۱، ص ۳۸۸، دارالفضیلة، قاهره، ۱۴۱۹ق.
۹. فراهیدی، خلیل‌بن احمد، کتاب العین، محقق و مصحح:مخزومی، مهدی، سامرائی، ابراهیم، ‌ج ۷، ص ۴۳۱، نشر هجرت، قم، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.    
۱۰. جمعی از پژوهشگران زیر نظر هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع)، ج ۱، ص ۲۱۸، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت (ع)، قم، چاپ اول، ۱۴۲۶ق.
۱۱. عبدالرحمان، محمود، معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهیة، ج ۱، ص ۳۸۸، دارالفضیلة، قاهره، ۱۴۱۹ق.
۱۲. عبدالرحمان، محمود، معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهیة، ج ۱، ص ۳۸۸ ـ ۳۸۹، دارالفضیلة، قاهره، ۱۴۱۹ق.
۱۳. موسوی خویی، سید ابوالقاسم، المستند فی شرح العروة الوثقی، کتاب الاجارة، مقرر: بروجردی، مرتضی، ص ۱۱۲ ؟؟؟.
۱۴. مشکینی، میرزا علی، مصطلحات الفقه، ص ۵۰۰ ـ ۵۰۱.
۱۵. موسوی خویی، سید ابوالقاسم، المستند فی شرح العروة الوثقی، کتاب الاجارة، مقرر: بروجردی، مرتضی، ص ۱۱۲ ؟؟؟.
۱۶. طاهری، حبیب الله، حقوق مدنی، ج ۴، ص ۱۹۷ – ۱۹۹، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، ۱۴۱۸ق.
۱۷. امام خمینی، نجاة العباد، ص ۲۵۰، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (قدس سره)، تهران، چاپ اول، ۱۴۲۲ق؛ در اجاره، خیار شرط، خیار تخلف شرط، خیار عیب، خیار رؤیت و دیگر خیارها غیر از خیار مجلس و خیار حیوان و خیار تأخیر، جاری است.
۱۸. امام خمینی، نجاة العباد، ص ۲۰۰، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (قدس سره)، تهران، چاپ اول، ۱۴۲۲ق؛ در اجاره، خیار شرط، خیار تخلف شرط، خیار عیب، خیار رؤیت و دیگر خیارها غیر از خیار مجلس و خیار حیوان و خیار تأخیر، جاری است.
۱۹. موسوی خویی، سید ابوالقاسم، المستند فی شرح العروة الوثقی، کتاب الاجارة، مقرر: بروجردی، مرتضی، ص ۱۱۲ ؟؟؟.
۲۰. جمعی از پژوهشگران زیر نظر هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع)، ج ۱، ص ۲۴۷، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت (ع)، قم، چاپ اول، ۱۴۲۶ق.
۲۱. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، محقق و مصحح:قوچانی، عباس، آخوندی، علی، ج ۲۷، ص ۲۴۶، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ هفتم، بی‌تا.    
۲۲. حسینی عاملی، سید جوادبن محمد، مفتاح الکرامة فی شرح قواعد العلاّمة، محقق و مصحح: خالصی، محمدباقر، ج ۱۹ ؟؟؟، ص ۴۱۰، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
۲۳. طباطبایی یزدی، سید محمدکاظم، العروة الوثقی (المحشّٰی)، محسنی سبزواری، احمد، ج ۵، ص ۴۱، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.    



پایگاه اسلام کوئست.    


رده‌های این صفحه : احکام اجاره | احکام معاملات | فقه




جعبه ابزار